شرح حال و زندگی اصحاب کتب سته

فهرست کتاب

طلب علم و رحلات و مسافرت‌های او

طلب علم و رحلات و مسافرت‌های او

فربری [۷۸]گوید: از محمد بن ابی حاتم وراق بخاری شنیدم که گفت: از بخاری شنیدم که اظهار کرد: حفظ حدیث به من الهام شد، در حالی که من از نویسندگان بودم، از او پرسیدم: آن هنگام چند سال داشتید؟ گفت: ده سال یا کمتر، و سپس از جمله نویسندگان خارج شدم، و متوجه تجسس در بارۀ این علم گشتم، تا به حدی مرجع داخل و خارج شدم و همه در بارۀ خواسته‌های خود و حل مشکلات به من مراجعه می‌کردند. باز می‌گوید: روزی که سفیان از ابی زبیر روایت می‌کرد و سند را به ابراهیم متصل می‌ساخت به او گفتم: ابازبیر از ابراهیم نقل نکرده مرا راند، بعد به او گفتم: به اصل مراجعه کن اگر دارید، رفت و نگاه کرد، در هنگام بازگشت گفت: ای پسر، آن چگونه است؟ گفتم: او زبیر بن عدی است که از ابراهیم نقل کرده است، قلم را برداشت و کتاب خود را اصلاح کرد، در حالی که بخاری در آن وقت یازده سال داشته است، بخاری چون قدم به سال شانزده نهاد کتاب ابن مبارک را حفظ کرد و کلام اصحاب رأی را شناخت و در سال سته عشره و مائتین (۲۱۶) به منظور حج به حجاز رفت و طلب علم را نیز در آنجا منظور داشت، در هنگامی که سن او به هیجده رسید کتاب القضایا الصحابه والتابعین را تألیف کرد [۷۹].

و سپس کتاب تاریخ خود را در مدینه در پیشگاه مرقد پیغمبر اکرم جتألیف نمود، وی می‌گوید: من آن کتاب را در شب‌های مهتاب با استفاده از روشنی ماه می‌نوشتم و کمتر اسمی در تاریخ بود که قصه‌ای از آن نزد من نباشد، ولی نخواستم کتابم مطول و ملال‌انگیز باشد.

او/به شام و مصر جزیره دو دفعه سفر کرد، و چهار دفعه به بصره رفت و در حجاز شش سال اقامت گزید، و چنان که خود او گوید: حساب داخل‌شدن کوفه و بغداد بر او معلوم نیست که چند بار به آنجاها رفته لابد زیاد به کوفه و بغداد مسافرت کرده است [۸۰].

[۷۸] مقدمه صحیح البخاری ادارة الطباعة المنیریه چاپ مصر صفحۀ ۴. [۷۹] مقدمه صحیح بخاری ادارة الطباعة المنیریه چاپ مصر صفحۀ ۴ جلد اول. [۸۰] ایضاً مقدمۀ صحیح بخاری جلد اول صفحۀ ۴، در همین صحفه آمده است: ابوبکر بن ابوعیاش الأعین گفته: از محمد بن اسماعیل می‌نوشتیم، در حالی که امرد بود به در خانۀ محمد بن یوسف فریابی و چون فریابی در سال ۲۱۲ فوت کرده است، پس سن بخاری در آن وقت ده سال بوده است.