سیرت و زهد و فضایل و کرم او
امام بخاری هر وقت صحبت از دنیا میکرد، ابتدا حمد و ثنای خداوند را به جای میآورد، و سپس صحبت را شروع مینمود، وی از مال زیادی که به ارث به او رسیده بود خیر و احسان را مبذول میداشت و در راه مضاربه و رفاه حال مردم مال خود را میبخشید و به مصرف میرسانید [۱۱۰]. یکی از غربا که مال [۱۱۱]زیادی را از او قطع کرده و برده و به آمل رفته بود، برای استرداد آن به او گفتند، گفت: من دین خود را به دنیا نمیفروشم، تا عاقبت با غریم خود مصالحه کرد.
امام بخاری کثیرالاحسان و قلیل الاکل و در اکرام مفرط و در بذل و بخشش و مهمانداری روزگار را به سر میبرد و گاهی اوقات لباسهای خود را هم میبخشید.
وراق گوید: ما در فربر بودیم، ابوعبدالله بخاری/رباطی را میساخت و شخصاً برآن خشت میکشید، من به او گفتم: دیگر خشتکشیدن برای شما کافی است، او گفت: این برای من نافع است، و بیشتر از صد نفر او را در این بنای خیر یاری میکردند، او برای آنان گاوی را ذبح کرده بود و مردم را برای طعام دعوت میکرد. او از غیبت و بهتان بری و متنفر و در پرهیز و زهد و عبادت نمونه و یگانه عصر خود بود، وی لاغراندام «لَيْسَ بِالطَّويلِ ولا القصير» و قامتی متوسط و معتدل داشت، او /میگوید: از زمانی که دانستهام غیبت حرام است تاکنون کسی را غیبت نکردهام.
[۱۱۰] در مقدم صحیح از او نقل شده که گفته است: «كنت أستغل في كل شهر خمسمائة درهمٍ فأنفقتها في الطلب وما عند الله خير وأبقى». [۱۱۱] وكان المال خمسة وعشرين ألفاً: آن مال بیست و پنج هزار درهم یا دینار بود.