نقد آثار خاور شناسان

فهرست کتاب

نقد آثار دُزی

نقد آثار دُزی

چنانکه پیش از این به اشاره گذشت ما وظیفۀ خود می‌دانیم که از تلاش‌های دزی در خدمت به زبان عربی و تاریخ اندلس اسلامی قدردانی کنیم. با وجود این، چون در کارهای علمی جای گذشت و اغماض نیست از نقد آثار دزی نمی‌توانیم خودداری ورزیم. فرهنگنامه‌های دزی در عین سودمند بودن، دارای اغلاط فراوان است. مثلاً دزی دو کلمۀ أنّي وكیفَ (= از کجا و چگونه) را در کتاب: «پیوست فرهنگنامه‌های عربی» به معنای قولوا لهُ ما یجبُ علیهِ أنْ یفعل[١٩٤] (همان چیزی را که باید بکند، به او بگوید) تفسیر کرده است! و این خطای روشنی است که هر عربی دانی به زودی آن را درمی‌یابد. به علاوه دزی، در این فرهنگنامه لازم بود واژه‌هایی را بیاورد که در قوامیس مشهورِ عربی نیامده‌اند با اینکه وازۀ «أنّي وكیفَ» و بسیاری از واژه‌های دیگر که دزی از آن‌ها یاد می‌کند به وضوح در فرهنگنامه‌های عربی آمده‌اند! و این لغزش نشان می‌دهد که دزی از راه دقت به لغتنامه‌های عربی مراجعه نکرده‌ تا از وجود واژه‌های مذکور باخبر شود بلکه در این باره به کتاب «ادوارد لین» اعتماد نموده و در پی او رفته است. آری، دزی در فرهنگنامۀ خود بسیاری از واژه‌های عامیانۀ عربی را آورده که در قاموس‌های معروف نیامده‌اند زیرا نویسندگان آن واژه‌نامه‌ها بیشتر می‌کوشیدند که به لغات اصلی و فصیح عرب بپردازند تا واژه‌های دخیل و عامیانه.

دزی در کتاب «فرهنگ اسامی لباس‌های عرب» نیز گاهی در فهم جملات عربی دچار لغزش‌های شگفت شده است، و مثلاً در معنای عبارت «یا أمیرُ مالك ما تحدّثنا ما هوَ ذلك؟» می‌نویسد: «ای امیر مالک، برای ما نمی‌گویی این داستان چگونه بوده است؟»![١٩٥]

که پرواضح است «مالک» نام امیر نبوده و عبارت مذکور باید چنین ترجمه شود:

«ای امیر، چیست ترا که بما نمی‌گویی (یا: چرا به ما نمی‌گویی که) آن داستان چگونه است؟»

توضیحاتی که دزی دربارۀ «مصطلحات شرعی» آورده نیز گاهی درست نیست، مثلاً در کتاب «فرهنگ اسامی لباس‌های عرب» به مناسبت ذکر واژۀ «مستحب» می‌نویسد:

«کلمۀ مستحب در برابر مستحق می‌آید و به معنای رفتاری است که رسم عمومی شده و مورد قبول مردم است بی‌آنکه هیچ نوع قانونی آن را مقرّر داشته باشد»![١٩٦].

و ما می‌دانیم که واژۀ «مستحب» یک اصطلاح شرعی شمرده می‌شود و تابع قرارداد شرع است، و دزی ظاهراً این واژه را به جای «مستحسن» گرفته است.

و نیز در همان کتاب، عبارت «جماعةٌ كثرةٌ منَ العدولِ والمتحاكمین» را به صورت «جمعی کثیر از اعضاء»[١٩٧] ترجمه کرده است، ولی از آنجا که عبارت مذکور، منظرۀ دادرسی در محکمۀ شرعی را مجسّم می‌کند صحیح‌تر آن است که ترجمه شود: «گروهی بسیار از گواهان عادل و کسانی که حکم را به دادرس ارجاع کرده بودند».

این قبیل خطاها نشان می‌دهد که حتی خاورشناسان بزرگ نیز با دقایق و نکات متون اسلامی آشنایی کامل ندارند و سزاوار نیست که مسلمانان در شناخت اسلام بدیشان اعتماد ورزند و از آنان تقلید کنند.

[١٩٤]- تكملة المعاجم العربیة، ج ١، ص ٢٠٦ مقایسه شود با اصل فرانسوی آن که در تفسیر «أنّي وكیفَ» می‌نویسد: dites seulement ce qu’il faut faire (Tomepremier, p. ٤٢)

[١٩٥]- نگاه کنید به: فرهنگ البسه مسلمانان، اثر دزی، ترجمه دکتر حسینعلی هروی، ص ٢٧، چاپ دانشگاه تهران.

[١٩٦]- فرهنگ البسه مسلمانان، ص ١٦٥.

[١٩٧]- فرهنگ البسه مسلمانان، ص ١٨.