(٥) بهاییگری، مذهبی التقاطی
مقالۀ «بهاییگری» را در دائرةالمعارف اسلام، خاورشناس ایتالیایی: بوسانی (Bausani) نگاشته و با لحنی موافق از آن یاد کرده است![٢٨٣] بوسانی در میان سخنان خود دربارۀ بهاییگری مینویسد: «این مطلب درست نیست که دین بهایی را التقاطی بدانیم»![٢٨٤]
این ادعا از سوی یک خاورشناس اروپایی که خود را پژوهشگر در ادیان و مذاهب میشمارد، بسیار جای شگفتی دارد زیرا هر محقّقی با اندک تأمّل در آثار بهاء (میرزا حسینعلی نوری) به روشنی آمیختهای از اندیشههای غلاۀ و باطنیان و اهل تأویل و صوفیان و شیخیان را مییابد. و از سوی دیگر، پیوند بهاء با صوفیان سلیمانیّه و تبعیّت وی از آثار علی محمد باب (که خود از تلامذۀ سید کاظم رشتی، رهبر دوم شیخیان بود) بر کسی از اهل تحقیق پوشیده نیست، و حتی مورّخان بهایی نیز این مراتب را اعتراف دارند. تقریباً تمام تأویلات باب و بهاء را در میان اندیشههای غلاة و باطنیّه میتوان یافت، و عناصر اصلی بهاییگری چون: اعتقاد بهاییان به ظهور خداوند در انسان و معنای بهشت و دوزخ و مراد آنان از قیام قائم... همگی در آراء غلاة شیعه و باطنیّه دیده میشود که غالباً به صورت احادیث ناموثّق در اختیار شیخیه قرار گرفته است، و از این رو میبینیم که بیشتر پیروان باب و بهاء در اوایل دعوت آنها، از گروه شیخیان بودند.
جا دارد بوسانی کتاب «ایقان» اثر میرزاحسینعلی بهاء را با تأویلات صوفیانه و باطنیّه (به ویژه آنچه از داعی نامدارِ اسماعیلی، حسن مشهور به: علی ذکرهِ السّلام رسیده) تطبیق کند و به بررسی احوال و عقاید کسانی که با بهاءالله (پیش از اظهار دعوتش) معاشرت داشتند، بپردازد تا درستی این گفتار بر او روشن شود.
[٢٨٣]- گفته میشود: بوسانی در آغاز، کمونیست بود و سپس به «بهائیّت» پیوست.
[٢٨٤]- عبارت بوسانی در دائرة المعارف اسلام بدینصورت آمده است: It is thus inexact to consider the Bhai religion as syncretistic. (چاپ لیدن ١٩٨٦، ج ١ Encyclopeadia).