(٨) آزادی زن در جاهلیّت!
واژۀ «جاهلیّت» را در دائرةالمعارف اسلام بر عهدۀ پروفسور وایر (Weir) نهادهاند. این خاورشناس اروپایی متأسّفانه کلمۀ «جاهلیّت» را درنیافته و آن را: «اسم جمع از مادۀ جاهلی»[٢٩٣] پنداشته است! با آنکه جاهلیّت (با یاء نسبت و تاء تأنیث) از اسم فاعل یعنی «جاهل» بنا شده و ربطی به اسم جمع ندارد. از این گذشته، وایر در مقالۀ خود به لغزشهایی در افتاده که شگفتانگیز است، وی چنان پنداشته که معنای «آزادی» آن است که انسان مجاز باشد تا در هر کار زشت و ناپسندی وارد شود! از همینرو مینویسد:
«زن در دوران جاهلیّت از جهاتی آزادتر از دورۀ اسلامی بود. در جاهلیّت به مردان اجازه داده بودند که دو خواهر با یکدیگر به همسری گیرند و با زنپدر خویش زناشویی کنند ...»![٢٩٤]
آقای وایر ازدواج با دو خواهر را دلیل بر آزادی زن میشمرد! و توجه ندارد که با این عمل، دوستی و قرابت بین دو خواهر به دشمنی و رقابت میان آن دو مبدّل میشود. و نیز زنپدر که همچون مادر، باید نزد فرزندان حرمت داشته باشد به معشوقۀ مشترک میان پدر و فرزند تبدیل میگردد. آری، اسلام این نمونه آزادیها و بهتر بگویم «بیبندوباریها» را روا نمیشمرد و آنها را مایۀ تزلزل و تباهی کیان خانواده میداند اما پروفسور وایر بر «آزادی انسان» به گونۀ دیگری (نزدیک به آزادی جانوران!) مینگرد و از اینجاست که پیوند مرد و زن را در جاهلیّت بهتر از پیوند آن دو، در دورۀ اسلامی میپندارد![٢٩٥].
[٢٩٣]- مترجمان عربی، سخن وایر را چنین ترجمه کردهاند: «هي اسمُ جمعٍ من جاهلي!» (دائرة المعارف الإسلامیة، ج ١١، ص ١٤).
[٢٩٤]- «وكانتِ المرأةُ في الجاهلیّةِ أكثرَ تحرُّراً منها في الإسلامِ منْ بعض وجوهٍ فأجازُوا نكاحَ الأختینِ وَنكاحَ المقت ...» (دایرة المعارف الإسلامیة، ج ١١، ص ١٥).
[٢٩٥]- «والواقعُ أنَّ صلةَ الرّجُلِ بالمرأةِ كانتْ قبلَ الإسلامِ طیّبةً جدّاً في بعضِ نواحیها»! (دائرة المعارف الإسلامیة، ج ١١، ص ١٦).