تابشی از قرآن - ترجمه و تفسیر قرآن کریم - جلد چهارم

فهرست کتاب

سورۀ بلد مکی و دارای ۲۰ آیه می‌باشد

سورۀ بلد مکی و دارای ۲۰ آیه می‌باشد

سورة البلد (مكية وهي عشرون آية)

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ

﴿لَآ أُقۡسِمُ بِهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ١ وَأَنتَ حِلُّۢ بِهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ٢ وَوَالِدٖ وَمَا وَلَدَ ٣ لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِي كَبَدٍ ٤ أَيَحۡسَبُ أَن لَّن يَقۡدِرَ عَلَيۡهِ أَحَدٞ ٥ يَقُولُ أَهۡلَكۡتُ مَالٗا لُّبَدًا ٦[البلد:۱-۶].

ترجمه: به نام خدای کامل الذات و الصفات رحمن رحیم. قسم نمی‌خورم به این شهر(۱) درحالیکه تو ساکن این شهری(۲) قسم به والد و آنچه زاده (۳) که در حقیقت انسان را در محنت و رنج آفریدیم(۴) آیا انسان گمان می‌کند که احدی بر او قدرت ندارد(۵) می‌گوید مال فراوانی را نابود کردم.(۶)

نکات: ﴿لَآدر ﴿لَآ أُقۡسِمُرا ما نافیه گرفتیم و ممکن است نافیه نباشد و جمله قسم باشد و خدا به شهر مکه قسم خورده باشد چنانکه در سورۀ تین نیز به آن قسم خورده و فرموده: ﴿وَهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ٱلۡأَمِينِ. برای توضیح بیشتر این مطلب رجوع شود به سورۀ واقعه آیۀ ۷۵. و در جملۀ ﴿وَوَالِدٖ وَمَا وَلَدَممکن است بگوییم مقصود از ﴿وَالِدٖحضرت آدم و از ﴿وَمَا وَلَدَاولاد اوست و ممکن است بگوییم مقصود از ﴿وَالِدٖحضرت ابراهیم و ﴿وَمَا وَلَدَحضرت محمد است که از نسل او به وجود آمده است، و می‌توان گفت: ﴿وَالِدٖرسول خداصاست که دین جدید و نسل جدیدی به وجود آورد. و ﴿كَبَدٍبه معنی؛ رنج و مشقت آمده، و به معنی؛ نیرومندی و اوج‌گرفتن نیز آمده است. و مقصود از ﴿ٱلۡإِنسَٰنَهمان اعیان و اشراف مسرفین است که مال را در راه باطل مصرف می‌کردند و مکرر از خود تعریف کرده که مال بسیار مصرف کرده‌‌ام و نمی‌دانند که خدا ناظر اعمال ایشان است چنانکه می‌فرماید:

﴿أَيَحۡسَبُ أَن لَّمۡ يَرَهُۥٓ أَحَدٌ ٧ أَلَمۡ نَجۡعَل لَّهُۥ عَيۡنَيۡنِ ٨ وَلِسَانٗا وَشَفَتَيۡنِ ٩ وَهَدَيۡنَٰهُ ٱلنَّجۡدَيۡنِ ١٠ فَلَا ٱقۡتَحَمَ ٱلۡعَقَبَةَ ١١ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلۡعَقَبَةُ ١٢ فَكُّ رَقَبَةٍ ١٣ أَوۡ إِطۡعَٰمٞ فِي يَوۡمٖ ذِي مَسۡغَبَةٖ ١٤ يَتِيمٗا ذَا مَقۡرَبَةٍ ١٥ أَوۡ مِسۡكِينٗا ذَا مَتۡرَبَةٖ ١٦ ثُمَّ كَانَ مِنَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡمَرۡحَمَةِ ١٧[البلد:۷-۱۷].

ترجمه: آیا انسان گمان می‌کند که کسی او را ندیده است(۷) آیا برای او دو دیده قرار ندادیم(۸) و زبانی با دو لب عطا نکردیم(۹) و او را به دو اوج هدایت نکردیم(۱۰) پس به گردنۀ دشواری بالا نرفت(۱۱) و تو چه دانی که آن‌گردنه چیست(۱۲) گردنی را آزادکردن(۱۳) و یا به روزگرسنگی و قحطی طعام‌دادن(۱۴) یتیم خویشاوندی را(۱۵) و یا مسکین خاک‌نشینی را(۱۶) به اضافه از کسانی باشد که ایمان آورده‌اند و یکدیگر را به صبر و ترحم سفارش نموده باشند.(۱۷)

نکات: در آیات ۷ و ۸ خدا برای حضور خود در همه جا استدلال کرده به چشم و ابزار بینایی که به انسان عطا نموده و می‌فرماید: آیا این انسانی که در غفلت و بی‌خبری بسرمی‌برد و توجهی به خالق و نظارت خدا بر اعمال او ندارد آیا به آفرینندۀ چشمان خود فکر نمی‌کند آیا فکر نمی‌کند خدائی که به او دو چشم داده که به آنها اشیاء را می‌بیند آن خدا بیناتر از اوست و به جزئیات عمل او واقف و آگاه است؟ آری خدا برای انسان وسائل قدرت‌نمایی که خدای خود را بشناسد عطا فرموده است و او را به اوج‌گرفتن در دنیا و آخرت رهبری نموده. و استفهام در اینجا استفهام تقریری و یا توبیخی است. و مقصود از ﴿ٱلۡعَقَبَةَاین است که به کار دشواری مانند مخالفت نفس اقدام نکرد زیرا آن مانند از کوه بالا رفتن است. و ﴿فَكُّ رَقَبَةٍ، آزاد کردن بنده در صدر اسلام بوده، ولی زمان ما آزاد کردن بنده از هوی و هوس می‌باشد و نجات او از کفر و شقاوت و خرافات است.

﴿أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَيۡمَنَةِ ١٨ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا هُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشۡ‍َٔمَةِ ١٩ عَلَيۡهِمۡ نَارٞ مُّؤۡصَدَةُۢ ٢٠[البلد:۱۸-۲۰].

ترجمه: اینان یاران با میمنتند (۱۸) و آنان که به آیات ما کفر ورزند یاران نامبارکند(۱۹) قرین ایشانست آتش سرپوشیده.(۲۰)

نکات: ﴿أُوْلَٰٓئِكَاشاره است به ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ....و مقصود آن است که هر‌کس دارای ایمان و صبر باشد و پا بر سر هوس بگذارد و یتیمان و مسکینان را پذیرایی و دیگران را نیز ترغیب به خوبیها کند وجود با برکتی است و إلاّ خیر.