مسافرت به دمشق و تحصیل علم
رسیدن به دمشق:
آنچه که تاریخنگاران و در رأس آنها شاگردش ابن عطار [۲۹]بر آن اتفاق دارند این است که پدرش او را سال ۶۴۹ هجری در سن ۱۸ سالگی به دمشق آورد.
دمشق در آن زمان دارالعلمی بود که طالبان علم از أقصی نقاط سرزمینهای اسلامی برای کسب علم و دانش به آنجا روی میآوردند.
برای اثبات این قضیه کافیست که نظری به تاریخ دمشق تألیف مؤرخ بزرگ حافظ ابن عساکر بیندازیم: [در مورد یک سرزمین این بزرگترین تاریخی است که نوشته شده است و بالغ بر ۸ جلد میباشد].
مؤلف در این تاریخ شرح حال تمام علماء و ادباء و شعراء و امیران سرزمین شام که آنها را ملاقات کرده و یا با آنها برخوردی نموده و یا از آنها چیزی شنیده، آورده است.
و دیده نشده که عالمی علمش را تکمیل کرده باشد و در یکی از پایتخت کشورهای اسلامی به تحصیل نپرداخته باشد و تک ستارۀ این پایتختها در آن زمان دمشق بوده که نهتنها در علوم شریعت و عربی بلکه در تمام علومآن عصر سرآمد بوده است.
تیزبینی و فراست شیخ پرهیزگار مراکشی سبب شد که به نجابت و پاکی و اخلاص و علاقمندی به علم و دانش در جوانِ روستایی به نام نووی پی ببرد و پدرش را وادارد که فرزندش را روانۀ دمشق جهت کسب علم از محضر علمای بزرگ کند. در کجا اقامت گزید؟ درس خواندنش چگونه بود؟ و نزد کدام شیخ کارش را شروع نمود؟ و بسیاری از این گونه مسائل در فصلهای آینده از آن سخن خواهیم گفت:
[۲۹] تحفة الطالبين چاپ ۳/ب؛ السخاوي: ۵؛ الدارس ۱/۲۸۶؛ البداية والنهاية ۱۳/۲۷۸. اين اجماع و توافق كسي با آن مخالف نبوده مگر آنچه كه در مفتاح السعادة تأليف طاش كبريزاده ۱/۳۹۸ آمده كه نووي سال ۶۵۰ هجري در حالي كه ۲۹ ساله بوده به دمشق رفته است. اما طبق آنچه گفتيم اين نظريه نادرستي است.