المنهاج
این کتاب در فقه از مهمترین کتابهای اوست که بین علماء و طلاب دست به دست گردیده و از اقبال زیادی برخوردار گشته است. وی آن را از کتاب «المحرر» واقعی خلاصه نموده است و در آن تصحیحات و اجتهادات وی آمده است. و روز پنجشنبه ۱۹ رمضان سال ۶۶۹ هجری [۳۲۳]آن را به پایان رسانده است. ابنعطار میگوید: پس از مرگ وی افراد بسیاری این کتاب را حفظ [۳۲۴]نمودند و ابن عطار در (التحفة) آن را در شمار تألیفاتی از امام نوویآورده که آن را تکمیل ننموده ولی این یک اشتباه خطی میباشد و صحیح آن این است که آن را تکمیل نموده است.
تقیالدین سبکی در صفحات نخست شرح آن [۳۲۵]میگوید: این کتاب در این زمان ـ زمانی که سبکی در آن میزیسته ـ تکیهگاه طلاب و بسیاری از فقها در شناخت مذهب شافعی است. و قاضی صفد میگوید: و «منهاج» دارای منفعت بزرگی است. ابنعطار [۳۲۶]، شاگردش میگوید: استاد ما علامه حجة العرب شیخ نحویان أبو عبدالله محمد بن عبدالله بن مالک جیانی ـ نحوی مشهور صاحب الفیه «ابن مالک» ـ دربارۀ منهاج پس از آنکه آن را خواند گفت: «به خدا قسم اگر عمری باقی میبود آن را حفظ مینمودم»، و اختصار استادانۀ نووی و فصیح بودن الفاظش را تحسین نموده است عدۀ زیادی از شعراء «منهاج» و مؤلف آن را مدح نمودهاند؛ از جملۀ آنها برهان جعبری [۳۲۷]است که سروده:
لله در إمام زاهد ورع
أبدى لنا من فتاوي الفقه منهاجا
«آفرین بر امام زاهد و پرهیزگار که از فتاوی فقهی راهی را برای ما آشکار ساخت».
ألفاظه كعقود الدر ساطعة
على الرياض تزيد الحسن إبهاجا
«الفاظ منهاج همچون گردنبند مروارید درخشانی در باغی است که هر لحظه بر زیباییهای آن افزوده میشود».
فاسلكه تحظ بأحكام تنيف على
علم المحرر تأويباً وإدلاجا
«در مسیر آن حرکت کن و از احکامی بهرهمند شو که از لحاظ باببندی و ترتیب از کتاب واقعی زیباترست».
أحيي لنا الدين (محييه) فألبسه
بما تنوع من تصنيفه تاجا
«محییالدین دین را برای ما زنده کرد و با تألیفات مختلف و متنوعش تاجی را بر سر آن گذاشت».
بواه ربك في الفردوس منزلة
مع الذي نال في مسراه معراجا
«پروردگار در بهشت برین او را با کسی قرن کند که شبانه راه آسمان را پیمود و به معراج رفت».
و دیگری شمس نواجی [۳۲۸]است که با اشعارش این چنین او را مدح نموده:
يمم حمي النووي ولذ بعلومه
وأنخ بروضته تفز بحقائقه
«مرتع نووی را جستجو کن و به علومش پناه ببر و بوی باغ او را استشمام کن تا به حقایق ارزشمندش برس».
واصرف لها ساعات وقتك ترتقي
درجاً إلي منهاجه ودقائقه
[۳۲۹]
«ساعت وقت خود را صرف حقایق آن کن تا با نردبانی به منهاجش و ظرایف آن برسی».
علماء و طالبان علم و حتی بسیاری از شارحان و تعلیقنویسان، به این کتاب فقهی ارزشمند پرداختند و به آن بهاء دادند. از جمله کسانی از ائمه که آن را شرح نموده، بهاءابوالعباس احمد بن ابوبکر بن عوام اسکندری [۳۳۰]پدر متقی، و کمال ابوالمعالی محمد بن علی بن عبدالواحد دمشقی [۳۳۱]، و برهان ابراهیم بن تاج عبدالرحمن بن ابراهیم فرکاح [۳۳۲]، و شیخ نورالدین فرج بن محمد بن احمد اردبیلی [۳۳۳]که آن را در ۶ جلد نوشت، و شیخ تقیالدین علی بن عبدالکافی سبکی که آن را «الابتهاج» نامید و تا باب طلاق رسید و فرزندش بهاء احمد [۳۳۴]شروع به تکمیلکردن آن نمود که وی نیز قبل از اتمام کتاب وفات یافت، و شیخ جمالالدین أبو محمد عبدالرحیم بن حسن اسنوی که او چه زیبا نوشته!! او نیز نتوانست آن را تکمیل کند و تا مبحث المساقاة پیش ر فت. و از متأخرین نیز جلال الدین محلی [۳۳۵]که آن را شرح نمود که شرح رایجی است. و غیر از شارحانی که اینجا ذکر شد شارحان و تعلیقنویسان بسیاری نیز وجود دارند.
هر کس میخواهد به شکل تقریبی به وجود آنها پی ببرد باید به سیرۀ نووی، تألیف سخاوی، صفحات ۱۷-۲۰ مراجعه کند.
و منهاج به نظم [۳۳۶]نیز توسط شمسالدین ابو عبدالله محمد بن عبدالکریم [۳۳۷]معروف به ابن موصلی در آمده است.
[۳۲۳] سخاوي، ص ۱۳. [۳۲۴] تحفة الطالبين، ۱۱/أ. [۳۲۵] سخاوي، ص ۱۷. [۳۲۶] تحفة الطالبين، ۱۱/ب. [۳۲۷] او ابراهيم بن عمر بن ابراهيم جعبري عالم به علم قراءات از فقهاء شافعي است كه داراي نظم و نثر ميباشد و در سال ۷۳۲ هجري وفات نمود. [۳۲۸] او محمد بن حسن علي نواجي ماهر در ادبيات و داراي اشعاري نيكوست كه در سال ۸۵۹ هـ وفات نمود. [۳۲۹] سخاوي، ص ۱۶-۱۷. [۳۳۰] در الدرر الكامنة، او احمد بن ابوبكر از علماء شافعي، أسواني الأصل كه در سال ۷۲۰ هـ وفات نمود. [۳۳۱] عالم به قراءت و مذهب شافعي است. او همچنان كه ابن كثير و ابن حجر ميگويد واعظي ماهر و فقيه و نحوي و شاعر ميباشد كه در سال ۷۶۳ هجري وفات نمود. [۳۳۲] او ابراهيم همان پسر شيخ فركاح تاج الدين فركاح فزاري كسي كه ميان او و بين نووي ماجرايي وجود داشت كه توضيحات آن خواهد آمد و پسر نيز همچون پدر از علماء شافعيه ميباشد كه در سال ۷۲۹ هجري وفات نمود. [۳۳۳] او فقيه مشهوري بود. ابن حجر ميگويد: او شرحي باشكوه در ۶ جلد بر منهاج نوشت كه در تحقيق نظير ندارد و در سال ۷۴۹ هجري وفات نمود. [۳۳۴] او احمد بن علي بن عبدالكافي بهاءالدين از علماء شافعيه است كه در سال ۷۶۳ هجري وفات نمود. [۳۳۵] او محمد بن احمد بن محمد، عالم بزرگ، اصولي، مفسر، هيبت عظيمي داشت به حقيقت اعتراف مينمود در سال ۸۶۶ هجري وفات نمود. [۳۳۶] الدارس ۹۴، الأعلام ۷/۲۶۹. [۳۳۷] ابن موصلي اديب، عالم فقه، او در بعلبك متولد و در دمشق تحصيل كرد و در طرابلس سال ۷۷۴ هجري وفات نمود.