امام نووی رحمه الله

فهرست کتاب

امر به معروف و نهی از منکر:

امر به معروف و نهی از منکر:

خداوند مؤمنان موحد را به صفت بهترین امت ستوده است و نعمت خیربودن را به واسطۀ امر به معروف و نهی از منکر به ایشان عنایت فرموده است:

خداوند می‌فرماید:

﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ[آل عمران: ۱۱۰].

«و شما (ای امت محمد) بهترین امتی هستید که به سود ملتهای دیگر پدید آمده‌اید تا زمانی که امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و به خدا ایمان دارید».

و شاید خدای متعال امر به معروف و نهی از منکر را مقدم نموده که منفعت آن قبل از صاحبش به دیگری می‌رسد اما ایمان به خدا در وهلۀ اول فقط به صاحبش نفع می‌رساند.

از علامت ولایت و سرپرستی مؤمنان بر یکدیگر این است که امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند. خداوند می‌فرماید:

﴿وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ يَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ[التوبة: ۷۱].

«مردان و زنان مؤمن، دوستان و یاوران یکدیگرند. همدیگر را به کار نیک می‌خوانند و از کار بد باز می‌دارند».

یهود و کافران به نص قرآن مورد لعن قرار گرفته‌اند و از بارزترین صفاتی که سبب لعنشان گردید این بود که در میانشان نهی از منکر صورت نمی‌گرفت.

خداوند می‌فرماید:

﴿لُعِنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ عَلَىٰ لِسَانِ دَاوُۥدَ وَعِيسَى ٱبۡنِ مَرۡيَمَۚ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعۡتَدُونَ ٧٨ كَانُواْ لَا يَتَنَاهَوۡنَ عَن مُّنكَرٖ فَعَلُوهُۚ لَبِئۡسَ مَا كَانُواْ يَفۡعَلُونَ ٧٩[التوبة: ۷۸- ۷۹].

«کافران بنی‌اسرائیل بر زبان داود و عیسی پسر مریم لعن و نفرین شده‌اند این بدان خاطر بود که آنان پیوسته (از فرمان خدا) سرکشی می‌کردند و (در ظلم و فساد) از حد می‌گذشتند ... آنان از اعمال زشتی که انجام می‌دادند دست نمی‌کشیدند و همدیگر را از زشتکاریها نهی نمی‌کردند و پند نمی‌دادند و چه کار بدی می‌کردند».

[چرا که دسته‌ای مرتکب منکرات می‌شدند و گروهی هم سکوت می‌کردند و بدین وسیله همه مجرم می‌گشتند].

میزان ازدیاد ایمان مؤمن همان امر به معروف و نهی از منکرکردن آن است و هنگامی که مسلمانان در این امر سستی به خرج دادند و در میانشان دین ضعیف شد به دنبال آن ضعیف و شکست‌خورده گردیدند.

امر به معروف و نهی از منکر فرض کفایه است ولی هر گاه جماعتی در میانشان منکری شکل گرفت و کسی به دفع منکر نپرداخت همه گناهکار می‌شوند.

سلف ـ که رحمت خداوند بر آنان باد! ـ این امر را اگرچه بر سر آن جان خود را می‌دادند و یا دچار شکنجه‌های سنگینی می‌شدند هرگز ترک نمی‌نمودند و از امثال آنان می‌توان امامان مذاهب و پیروانشان را نام برد بلکه بیشتر علماء هر عصری در امر به معروف سهل‌انگار نبوده‌اند و در مقابل دیدن منکری سکوت اختیار نمی‌نمودند. در قرن هفتم کسی را سراغ نداریم که در امر به معروف و نهی از منکر به پای امام نووی برسد بلکه همچون او در هر قرنی به ندرت پیدا می‌شود. ذهبی دربارۀ او می‌گوید: او در امر به معروف و نهی از منکر بدون رقیب بود.

سیره‌نویسان در مورد او اتفاق‌نظر دارند که وی در امر به معروف و نهی از منکر از ملامت هیچ ملامت‌کننده‌‌ای حتی از اهانت و مرگ در این راه هراسی نداشت. نصیحت‌کردن برای او مشقت‌بار نبود حتی اگر طرف مقابلش علماء یا امراء و پادشاهان و ستمگران بودند. از او در این زمینه داستان‌هایی نقل شده که خِرَدها را به تحیر وا می‌دارد که بعداً به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم. امید است که افرادی که بر در حاکمان هستند و ندیم پادشاه‌اند نه ندیم بادمجان پند گیرند و در مقابل ظلم آشکار یا منکری زشت سکوت اختیار نکنند.