تألیفات نووی:
ارزش عالم با تألیفاتش نمایان میگردد هر که دارای ذرّهای از علم باشد و نیز کسی که به درجۀ اعلایی از علم و معرفت رسیده باشد در ارزش و عظمت تألیفات نووی با ما مجادله و منازعهای ندارد. اهمیت این سخن ما زمانیکه ما از هر کتاب و نوشته او به طور جداگانه بحث کردیم بر خوانندۀ محترم نمایان میگردد.
حقیقتاً به بزرگی او اعتراف میکنیم، زیرا نووی با عمر چهل و شش سالهاش تألیفاتی را بر جایی گذاشت که اگر بر سالهای عمرش تقسیم کنیم برای هر روز او رسالهای میتوان در نظر گرفت و هنگامی که دانستیم او از سن ۱۸ یا ۱۹ سالگی شروع به تحصیل علم نموده و حدوداً ۶۶۰ تألیف تا زمان وفاتش همانطور که ذهبی [۳۰۳]میگوید (یعنی بعد از ۱۰ سال که در دمشق به تحصیل پرداخته) بر جایی گذاشته پی به وجود قدرت و صلابت و اصلاح و برکت در عمرش میبریم. و هنگامی که در ادامه میبینیم که او به تعلیم طلاب و مطالعۀ کتاب نیز مشغول بوده. میفهمیم که او لحظهای از عمر با برکتش را هدر نداده و در این ایام یا مشغول مطالعه یا آموزش و یا تألیف کتاب و یا عبادت بوده است.
از او حکایت است [۳۰۴]که او به اندازهای مشغول نوشتن میشد تا اینکه دستش خسته و ناتوان میگردید سپس قلم را بر زمین میگذاشت و این گونه میسرود:
لئن كان هذا الدمع يجري صبابة
على غير سعدي فهو دمع مضيع
«اگر این سرودن و اشک به خاطر خوشبختی و سعادتمندی در دین و دنیا نباشد اشکی بیهوده و هدر رفته است».
کمال ادفوی میگوید: تمام تألیفاتش در مدت زمانی کم و عمر کوتاهی تألیف شد.
ابنعطار شاگرد نووی میگوید [۳۰۵]: مردم سرزمینهای دیگر از تألیفات او سود بردند و برای به دست آوردن تألیفاتش رنج و زحمت کشیدند. حتی کسانی را که در حیاتش با او دشمنی میورزیدند دیدم که پس از مرگش در تلاش برای به دست آوردن و نفع بردن از آنها بودند ـ خداوند از او راضی و خشنود باد و ما و او را در بهشت برینش در کنار هم قرار دهد! ـ من آن را دریافتهام.
یافعی میگوید [۳۰۶]: هیچ شکی نیست که در عمر امام نووی خداوند برکت نهاده است که خداوند متعال پس از مرگش نیز به او برکت داده و این برکت از کتابهایش نمودار است که مورد قبول عابدان و نفع در سایر بلاد گشته است.
تألیفات نووی در علوم مختلف از جمله فقه، حدیث و شرح و مصطلح و لغت و تراجم و توحید و غیره میباشد. و ویژگی برجستۀ تألیفات او وضوح، سادگی، روان بودن و صلابت تعبیر میباشد و به قول امام ذهبی: عبارت او از کلامش سادهتر میباشد.
اسلوب وی همچون اسلوب دورانش با فصاحت در لفظ میباشد تا جایی که ابن مالک، نحوی مشهور خواست که کتاب منهاج را که در آینده از آن سخن میگوییم، از چیزهایی که نوشته و تألیف کرده پس از آنکه آن را خوانده بوده، او را شگفتزده کرده بود. زیرا او این توان را داشت که وقتی سخن را به درازا کشاند هر نکتۀ ریز و درشتی را که در بردارندۀ فائدهای است بیان کند و هر گاه اختصار را پیشۀ خود سازد اختصارش موجب شگفتی و تحسین گردد.
به خاطر اعتماد عام و خاص مردم به نووی و علم و ورع و امانت و تألیفات مفیدش، همه به دسترسی و پژوهش و علاقمندشدن به آنها مبادرت نمودند و آثارش به تمام مناطق برده شد. و شافعی مذهبان و مالکیها و حنبلیها به دور از تعصب مذهبی به آن علاقمند گردیدند. اگر مقلدان دیگر یعنی غیرشافعیها کتاب او را اساس کار خود قرار ندهند حداقل برای فهم آراء مذهب شافعی باید به او مراجعه کنند ولی در کتابهای غیرفقهی او موافق و مخالف یکسان میباشند.
[تألیفات نووی به سه قسمت تقسیم میشود]:
۱- دستهای که آن را به پایان رسانید و تکمیل نمود.
۲- دستهای که مرگ اجازۀ تکمیلکردن آنها را به او نداده است.
۳- دستۀ دیگری که به دستور او محو گردید و محو کردن آن، دلیل دیگری داشته و به خاطر نیاز به کاغذهای آنها نبوده است.
الف: ما از آن دسته از تألیفاتی که آنها را به اتمام رسانده شروع میکنیم که شامل: ۱- شرح صحیح مسلم ۲- الروضة الطالبین ۳- المنهاج ۴- ریاض الصالحین ۵- الأذکار المنتخبة من کلام سید الأبرار ۶- البیان فی آداب حملة القرآن ۷- التحریر ألفاظ التنبیه ۸- العمدة فی تصحیح التنبیه ۹- الإیضاح فی المناسک ۱۰- الإرشاد ۱۱- بستان العارفین ۱۲- مناقب الشافعی ۱۳- المسائل المنثورة ۱۴- مسائل تخمیس الغنائم ۱۵- تحفة طلاب الفضائل ۱۶- الأربعین ۱۷- مختصر أسد الغابة ۱۸- أدب المفتی والمستفتی ۱۹- مختصر آداب الإستسقاء ۲۰- رؤوس المسائل ۲۱- الترخیص فی الأکرام والقیام ۲۲- مختصر التذنیب ۲۳- مسألة نية الاغتراف ۲۴- دقائق المنهاج والروضة ۲۵- التقریب والتیسیر.
اینک به هر کدام به طور جداگانه سخن خواهیم گفت:
[۳۰۳] العبر، «۵/۳۱۲». [۳۰۴] سخاوي، ص ۲۴. [۳۰۵] تحفة الطالبين، ۹/أ. [۳۰۶] مرآة الجنان، ۴/۱۸۵.