دارالحدیث الأشرفیه:
مشهورترین دارالحدیث برای آموزش حدیث در سرزمین شام، دارالحدیث الأشرفیه است. آن خانهای متعلق به صارم [۱۹۲]الدین قایماز بن عبدالله نجمی بود که وقف قيمازية [۱۹۳]نموده بود. صارم در آنجا حمامی داشت که مظفرالدین [۱۹۴]، موسیبن عادل آن را خرید و دارالحدیث اشرفیه را در آنجا بنا نهاد و حمام را نیز خراب نمود و خانهای برای شیخ مدرسه نیز در آنجا ساخت که میگویند ساختمان در طول دو سال به اتمام رسید و تقیالدین بن صلاح به عنوان استاد مدرسه تعیین گردید.
السبط [۱۹۵]میگوید: در شب نیمۀشعبان سال ۶۳۰ دارالحدیث الأشرفیه بازگشایی شد و تقیالدین بن صلاح آنجا را مملو از حدیث نمود. ملک الأشرف به دارالحدیث رفت و کفش مبارک رسول خدا صرا در آنجا گذاشت. جایگاه دارالحدیث در اول کوچه بازار عصرونیه سمت چپ که جایی مشهور و کنار دروازۀ قلعه شرقی و غرب مدرسۀ عصرونیه میباشد.
از شرایط وقفکنندۀ آن در مورد شیخ دارالحدیث این بود که اگر در کسی علم روایت و در دیگری علم درایت موجود بود شخصی که مسلط به روایت باشد مقدم بر دیگری است. و ظاهر امر هم کسی که در او هم علم روایت و هم علم درایت موجود بود شایستهتر از استادی میباشد که دارای یک از آن دو باشند. معمولاً کسی نمیتوانست استادی آن مدرسه را به عهده گیرد مگر اینکه مدت زیادی از عمر خویش را در تحصیل علم به خصوص علم حدیث گذرانده باشد و کسی هم که استاد دارالحدیث لقب میگرفت، در علم به مقام شایستهای رسیده بود. و اکنون به برخی از آنها اشاره میکنیم: اولین نفر آنها ـ همانطور که قبلاً بیان نمودیم ـ تقیالدین بن صلاح محدث و فقیه بود که سیزده سال استادی مدرسه را به عهده گرفت. پس از اوی شیخ جمالالدین عبدالصمد بن محمد الأنصاری خزرجی دمشقی ابن حرستانی تا سال ۶۶۲ هجری که وفات نمود. پس از وی شهاب الدین ابو شامة عبدالرحمن بن اسماعیل مقدسی تا سال ۶۶۵ هجری که وفات نمود. و بعد از وی امام نووی تا سال ۶۷۶ هجری [۱۹۶]که وفات نموده استادی مدرسه را بر عهده داشتند. اکنون در اینجا لازم است که اندکی توقف کنیم:
از بعضی شواهد و قرائن بر میآید که امام نووی خود خواستار استادی دارالحدیث نبوده بلکه آن را نیز پس از اسرار و تلاشهای زیاد پذیرفته است آنجا که در نامهای به ابن نجار هنگامی که او را به عزل از مدرسه تهدید نموده بود مینویسد: تو نمیدانی که هنگامی که من مدرسه را پذیرفتم چگونه پذیرفتم یا اینکه حاضر نبودی که نحوۀ پذیرفتن مدرسه را از طرف من مشاهده کنی.
و یونینی [۱۹۷]میگوید: نووی در آنجا علوم بسیاری را آموزش داد و طلاب منافع زیادی را کسب نمودند. باز میگوید: او کسی است که بر هم عصرانش تفوّق حاصل نمود چه کسی است که به خاطر زهد فراوانش در دنیا و دیانت و ورع بزرگش از او فقیهتر باشد؟ کسی وجود ندارد که در آنچه که او به آن مشغول بود به او برسد.
در دارالحدیث أشرفیه نزد او کتابهای بخاری و مسلم و رسالۀ قشیری و صفة الصفوة و کتاب الحجة علی تارک المحجة تألیف مقدسی از نظر بحث و سماع خوانده میشد [۱۹۸].
ابن عطار میگوید [۱۹۹]: در جلسات بزرگ او حاضر شدم و مطالبی در آن رابطه و غیره یادداشت نمودم. خداوند او را مورد رحمت قرار دهد و از او راضی باشد! و تاجالدین سبکی میگوید [۲۰۰]: پدرم گفت: به دارالحدیث أشرفیه عالمتر و حافظتر از «مزی» و پرهیزگارتر از نووی و ابنصلاح وارد نشد.
باز تاجالدین سبکی میگوید: امام نووی در دارالحدیث أشرفیه و دیگر جاها تدریس نمود ولی هرگز یک فلس پولی دریافت نکرد.
اکنون برمیگردیم به ذکر افرادی که بعد از نووی سرپرستی و امر تدریس در دارالحدیث أشرفیه به عهده داشتند: اولین آنها شیخ زیدالدین ابومحمدعبدالله بن مروان بن عبدالله فارقی بود. او کسی است که این دارالحدیث را پس از حملۀ تاتار بازسازی نمود و امر تدریس در آنجا را تا هنگام وفاتش (یعنی به مدت ۲۷ سال) به عهده گرفت.
بعد از وی قاضی القضاة تقیالدین ابوالحسن علی بن قاضی زینالدین سبکی أنصاری خزرجی [۲۰۱]، و سپس افراد زیادی از جمله ابن کثیر و تاجالدین سبکی و غیره امر سرپرستی و تدریس در دارالحدیث أشرفیه را به عهده گرفتند.
از جمله کسانی که امر تدریس و سرپرستی دارالحدیث را بر عهده گرفت و محدث زمان خودش بود که من وی را ملاقات نموده و ملاقات ایشان خود مایۀ افتخاری است برای من استاد حافظ بزرگوار شیخ محمد بن بدرالدین یوسف بیانی (مشهور به حسنی) است که در سال ۱۳۵۴ هجری وفات یافت.
پدر ایشان این مدرسه را پس از آنکه ویران شده بود بازسازی نمود و شیخ بیشتر از ۵۰ سال در آنجا به تعلیم طلابی که از دور و نزدیک به آنجا برای کسب علم و دانش میآمدند مشغول بود.
[۱۹۲] امير صارم الدين قايماز متولي وسايل صلاح الدين در اردوگاه و خانهاش بود. وي در خير و انفاق شهرت فراواني داشت. و در سال ۵۹۶ هـ وفات يافت. [۱۹۳] آن مدرسه حنفيه در جنوب دارالحديث بوده است. [۱۹۴] او موسي بن عادل ابوبكر از پادشاهان دولت ايوبي در شام بود كه در سال ۶۳۵ هجري وفات نمود. [۱۹۵] او يوسف بن قزغلي أبو المظفر نوه ابو الفرج بن جوزي، مؤرخ، واعظ و مفسر بود كه در سال ۶۵۴ هجري وفات يافت. [۱۹۶] الدارس ۱/۲۰-۲۱. [۱۹۷] السخاوي ۲۹. [۱۹۸] تحفة الطالبين ۸/ب. [۱۹۹] مرجع سابق. [۲۰۰] الدارس ۶/۳۶. [۲۰۱] الدارس ۶/۳۶.