خاتمه
در آغاز و پایان حمد و ستایش بیشمار بر آن ذات لایزال لایتناهی و سلام و صلوات بر خاتم الأنبیاء بهترین مردمان باد!
اما بعد:
کلمات این کتاب خلاصهای از حیات علمی و روحی و معنوی امام نووی است. گرچه کمی بیانصافی است که سیرۀ امامی به این عظمت از امامان قرن هفتم در کتابچهای کوچک نگاشته شود و این در حالیست که شاگردش. ابنعطار میگوید: اموراتی را از او دیدهام که اگر نگاشته شود هزار من کاغذ نیاز است اما عذر ما را بپذیرید، زیرا این چیزهایی بود که من از سینۀ کتابهای سیرت وی و دو کتاب ابن عطار و سخاوی استخراج نمودهام و از هیچ کوششی دریغ نورزیدهام.
و صفاتی که جمعکنندۀ خصال او میباشد همهاش این بود که او هیچ تلاشی برای آبادی دنیایش ننمود مگر به اندازهای که از هلاکت نفسش جهت جمعآوری زاد و توشۀ آخرت استفاده کند و تمام مدرکات و عقل و توانش را برای نجات از هول و هراس روز بزرگ بکار گرفت و دید آن گونه که حق میدید. و راه رسیدن به علوم شرعی و اسباب آن را به طور کامل طی نمود، زیرا کسب علم اگر برای رضای خدا باشد ذاتاً عبادت است که ما در این کتاب به گفتار او در این زمینه اشاره کردهایم. و غزالی ـ خدایش رحمت کناد! آنگاه که در مقدمۀ کتاب المستصفی میگوید: طاعت بر دو نوع است: علم و عمل. و علم بهتر و برتر میباشد، چون علم خود نوعی عمل است. اما علم، عمل به قلب عزیزترین اعضاء میباشد. اجتهاد عقل است که اشرف أشیاء میباشد، برای اینکه علم مرکب دیانت و حامل امانت است و هنگامی که امانت بر زمین و کوهها و آسمان عرضه گردید از حمل آن ترسیدند و از قبول آن به شدت اباء ورزیدند. غزالی میگوید: به این خاطر است که نباید جاهلان و علمای مبتدی، به تعلیم و ارشاد مردم بپردازند، زیرا آنها، هم خود گمراه میشوند و هم دیگران را به گمراهی میکشانند. و صد سال عبادت جاهلانه بدون هدایت و علم و کتابی روشن به انسان نفع نمیدهد. و امام نووی /با عملش از خدا ترسی و با علمش خداپرستی نمود و باور عشق تقوی و با پرهیز از محرمات اطاعت از او را پیشۀ خود ساخت و با امر به معروف و نهی از منکر خواهان رضایت او گردید و با عبادت زیاد تقرب به او را جست و برای آخرتش و رضای خدا به اندازۀ زهدش در دنیا عمل نمود.