نووی و فقه حدیث:
اکثر محدثین در هر دوره تمام هم و غم خود را در جهت جمع حدیث و نقد و شناخت رجال آن صرف مینمودند و برای رسیدن به سند عالی با یکدیگر مسابقه میدادند و هرگاه سند حدیثی با کمترین رجال به شرط اینکه متّصل به رسول خدا برسد آن حدیث به خاطر اینکه متصل به رسول خدا بود ارزشمند میدانستند. این امر سرمایۀ افتخار محدثین بود و تمام عمرشان را در این زمینه صرف مینمودند و غالباً اگر از یکی از آنها در مورد فقه حدیث سؤال میشد جواب خوبی نمیداد. احمد بن حنبل میفرماید: (اگر شافعی نبود ما فقه حدیث را نمیشناختیم) با وجود اینکه او محدث دنیا بود، و به این خاطر ما قبلاً گفتیم کم یافت میشود عالمی که هم فقیه و هم محدّث باشد.
علم امام نووی در این گونه مسائل خلاصه نمیشد بلکه تلاش او در حدیث علاوه بر آنچه که در مقدمۀ شرح مسلم قبلاً ذکر شده به فقه حدیث روی آورد و در این زمینه نیز دارای اساتیدی از جمله شیخ محقق ابو اسحاق ابراهیم بن عیسی المرادی الأندلسی شافعی / [۱۶۴]میباشد که نزد او به شرح مسلم و بخش بزرگی از بخاری و مطالب زیادی از «الجمع بين الصحيحين تأليف حميدي» [۱۶۵]پرداخته است.
[۱۶۴] نووي درباره وي گفته كه ايشان: امام حافظ متبحر، پژوهشگري منظم زاهد و با تقوا بوده تا جايي كه گفته: ده سال با او رفيق بودم. وي در ۶۶۸ هجري وفات يافته است. [۱۶۵] او محمد بن فتوح بن عبدالله، محدث، مؤرخ كه ظاهري مذهب بود، وي در سال ۴۸۸ هجري وفات نمود.