کرامات امام نووی:
کرامات جمع کرامت میباشد و آن امر خارقالعادهای است اما نه بر وجه تحدّی. و اهل سنت آن را قبول دارند ولی منکر آن را کافر نمیشمارند و معتزله نیز آن را جایز نمیشمارند. و از اهل سنت استاد ابو اسحاق اسفراینی آن را جایز نمیدادند. او [همانطور که تاجالدین سبکی [۲۲۵]میگوید] از بزرگان اهل سنت و جماعت میباشد. البته ابو اسحاق کرامات را مطلقاً انکار نمیکند ولی کرامت در دیدگاه او به خلق امر خارقالعاده گفته نمیشود او میگوید: هر چیزی که به عنوان معجزۀ پیامبر [۲۲۶]باشد ظهور امثال آن و منتسبکردن آن به شخص ولی و صاحب کرامت جایز نمیباشد. و گفت: همانا بزرگترین کرامات اجابت دعا و یا جارینمودن آب درهای که جای آب نیست و یا چیزی همانند آن از چیزهائی که پایینتر از خارقالعاده بودن میباشد. و اینها و قبولکردن این گونه موارد به این منظور نمیباشد که ما هر چیزی که واعظان و قصهگویان از کرامات نقل کنند بپذیریم لذا همۀ آنها باید در ترازوی حدیث نبوی و در دایرۀ جرح و تعدیل راویان سره از ناسره تشخیص داده شود و سپس به آن اعتماد نماییم. و امّا: اگر نووی امثال ایشان جزء اولیاء خداوند نباشند پس چه کسی باید ولی خوانده شود!؟ در حالی که خداوند میفرماید:
﴿أَلَآ إِنَّ أَوۡلِيَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٦٢ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ ٦٣﴾[یونس: ۶۲- ۶۳].
«آگاه باشید، که دوستان خدا بیمی ندارند و اندوهگین نمیشوند؛ کسانی که ایمان آورده و پرهیزگاری ورزیدهاند».
به همین خاطر جای شگفتی نیست که برای نووی کرامات بسیاری باشد. ذهبی در سیر اعلام النبلاء میگوید: کرامات و احوال زیادی از او به ثبت رسیده است.
مترجم: البته مؤلف محترم در بخش کرامات او داستانهای زیادی با استناد به کتب مختلف، بیان نموده است که بنده نیازی به ترجمۀ آن ندیدم و از خداوند میخواهم که ما را به جرم اینکه در این قسمت دخل تصرف نموده و از امانتداری دور گشتهایم مؤاخذه نکند.
[۲۲۵] الطبقات الكبري ۲/۳۱۵. [۲۲۶] مرجع سابق.