احکام سجدۀ سهو

فهرست کتاب

الف) در زبان عرب:

الف) در زبان عرب:

ابن منظور در «لسان العرب» در مورد خشوع آورده: «خَشَعَ يَخْشَعُ خُشُوعاً واخْتَشَعَ وتَـخَشَّعَ».یعنی: «چشمش را رو به زمین کرد و آن را فروداشت و ‏صدایش را پایین آورد»‏.

و گفته شده: خشوع نزدیک به خضوع ‏است، با این تفاوت که خضوع در جسم و بدن است و عبارتست از اقرار به ضعف نفس، ولی ‏خشوع هم در بدن و هم در صوت و چشم است، مانند این فرموده‌ی الله تعالی: ﴿خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ[المعارج: ۴۴، و القلم: ۴۳]. «چشم‌هایشان به زیر افتاده»، ﴿وَخَشَعَتِ ٱلۡأَصۡوَاتُ لِلرَّحۡمَٰنِ[طه: ۱۰۸]. «و همه صداها در ‏برابر (عظمت) خداوند رحمان، خاضع مى‏شود» [۵].

و راغب در مفردات آورده: خشوع یعنی تضرع و زاری، با این تفاوت که بیشترین استعمال خشوع مربوط به حالت‌هایی است که در جوارح ظاهر می‌‏شود، اما بیشترین استعمال تضرع مربوط به حالت‌هایی است که در قلب بوجود می‌آید، و به همین دلیل روایت شده: «إذا ‏ضَرَعَ الْقَلْبُ خَشَعَتِ الجَوَارِحُ» [۶]. یعنی: «هرگاه قلب دچار تضرع و فروتنی شد جوارح نیز دچار خشوع خواهند شد»‏ [۷].

[۵] لسان العرب، و نگاه کنید به: «لسان اللسان» ‏‏۱/۳۴۰.‏ [۶] حدیث مذکور را ترمذی حکیم در نوادر الأصول: ۱/۳۱۷، از ابوهریره بصورت مرفوع از پیامبر جروایت کرده که ایشان مردی را دید که در نمازش با ریش خود بازی می‌‏کرد، و فرمود: «لو خضع قلبه لخشعت جوارحه». اما حافظ عراقی سند آن را ضعیف دانسته ‏است، و معروف آنست که این قول از سخنان سعید ابن مسیب/است چنانکه ابن ابی ‏شیبه در مصنف خود آن را روایت کرده که البته در سند آن نیز مردی است که اسم وی برده نشده ‏است. والله اعلم (نگاه کنید به: تخریج أحادیث الإحیاء ۱/۳۳۹).‏ [۷] المفردات فی غریب القرآن: راغب اصفهانی.