و از جمله مثالهای دیگر شک در نماز:
هرگاه شخص در حالی به جماعت پیوست که امام در رکوع بود، او در حالت ایستاده تکبیرة الاحرام گفته سپس به رکوع میرود، در این هنگام سه حالت پیش میآید:
اول: او یقین پیدا میکند که قبل از آنکه امام از رکوع بلند شود به رکوع وی رسیده، پس در این حالت (آن) رکعت برایش محسوب شده و قرائت فاتحه از وی ساقط میشود [۱۱۲].
دوم: یقین مییابد که قبل از آنکه در رکوع به امام برسد وی (یعنی امام) از رکوع بلند شده و موفق نمیشود تا در رکوع به امام ملحق شود، در این حالت آن رکعت برای او محسوب نمیشود.
سوم: در شک میافتد که آیا امام را در رکوع دریافته -تا بعنوان رکعتی حساب شود- یا موفق نشده که او را در رکوع دریابد، حال چنانچه شخص یکی از این دو امر را راجح و صحیح پنداشت در این صورت به مقتضای آن عمل میکند و نمازش را بر اساس آن تمام کرده و بعد از سلام ( اگر مسبوق بود) دو سجدهی سهو میبرد و سلام دهد، مگر اینکه مسبوق نبوده -یعنی تمامی رکعات نماز همراه امام بوده- که در آنصورت لازم به سجدهی سهو نیست [۱۱۳].
و اگر نتوانست یکی از آن دو امر مورد تردید را ترجیح دهد، باید به یقین عمل کند (و یقین در اینجا آنست که او رکعت را درنیافته و چنین حساب میکند که موفق نشده در رکوع به امام برسد) پس نماز خود را بر اساس آن تمام کرده، اما قبل از اینکه سلام دهد باید دو سجدهی سهو به جای آورد بعد سلام دهد [۱۱۴].
نکته: اگر شخص در نماز خود دچار شک شد در آنصورت طبق آنچه که بیان شد یا به یقین عمل کرده یا به امری که نزد او راجح بوده عمل میکند، بعد (قبل از پایان نمازش) بر او مشخص میشود که آنچه انجام داده صحیح بوده و زیاده یا نقصی در نمازش رخ نداده، (در اینحالت) بر اساس رأی مشهور مذهب امام احمد سجدهی سهو از او ساقط میگردد، زیرا سبب سجدهی سهو که همان شک است از او برطرف گشته، و البته برخی گفتهاند که سجدهی سهو از او ساقط نمیشود تا مایهی خواری شیطان شود، به دلیل این فرمودهی پیامبر جکه فرمود: «وَإِنْ كَانَ صَلَّى إِتْمَامًا لأَرْبَعٍ كَانَتَا تَرْغِيمًا لِلشَّيْطَانِ» [۱۱۵]. یعنی: «و اگر نمازش را تمام خوانده باشد این دو سجده باعث خواری شیطان است».
و نیز بدلیل اینکه در بخشی از نمازش دچار تردید شده و لذا این رأی راجح است.
مثلا شخصی نماز میخواند و سپس در رکعتی به شک میافتد که آیا رکعت دوم است یا سوم؟ و نمیتواند یکی از این دو امر را ترجیح دهد لذا بنا را بر یقین میگذارد و آن رکعت را رکعت دوم درنظر میگیرد و نماز خود را بر اساس آن ادامه داده سپس برایش مشخص میشود که آن رکعتی که در آن دچار تردید شده بود در حقیقت رکعت دوم بوده حال در این حالت بر طبق مذهب مشهور امام احمد نیازی نیست تا سجدهی سهو به جای آورد اما بر اساس قول دوم که ما آن را راجح میدانیم باید قبل از سلام دو سجدهی سهو برده و بعد سلام دهد.
[۱۱۲] از ابوهریرهسروایت است که پیامبر جفرمود: «إِذَا جِئْتُمْ إِلَى الصَّلاَةِ وَنَحْنُ سُجُودٌ فَاسْجُدُوا وَلاَ تَعُدُّوهَا شَيْئًا وَمَنْ أَدْرَكَ الرَّكْعَةَ فَقَدْ أَدْرَكَ الصَّلاَةَ». یعنی: «هرگاه برای نماز آمدید و ما در حال سجده بودیم شما هم به سجده بروید ولی آن را (رکعتی) به حساب نیاورید، و کسی که رکوع را دریابد، (آن) رکعت را دریافته است و برایش محسوب میشود». [صحیح ابن ماجه: ۴۶۸، ابوداود: ۸۷۵]. [۱۱۳] زیرا امام سهو نماز مأموم را جبران میکند، ولی اگر ماموم مسبوق باشد چنین نخواهد بود. [۱۱۴] بنابراین متوجه خواهیم شد که؛ اگر نمازگزار یکی از دو امر مورد شک را ترجیح داد، بعد از سلام سجدهی سهو میبرد. ولی اگر نتوانست هیچکدام را ترجیح دهد و بنا را بر یقین گذاشت، باید قبل از سلام سجدهی سهو ببرد. [۱۱۵] مسلم: ۵۷۱، ابوداود: ۱۰۱۱.