نقد و بررسی اصول و عقاید شیعه دوازده امامی (جلد دوم)

فهرست کتاب

دلایل شیعه بر وقوع غیبت

دلایل شیعه بر وقوع غیبت

علمای امامیه برای دلایلی که نشانگرِ درستیِ دیدگاه شیعه دربارۀ غیبت هستند، ارزش و اهمیت بسیاری قائلند. آنان برای درست جلوه دادنِ این افسانه، به کتاب خدا روی آورده‏اند تا بلکه برای عقیدۀ خود سندی پیدا کنند؛ اما چون خواستۀ خود را در آن نیافتند، مانند عادت همیشگی‏شان، با تکلف و سفسطه‏گوییِ مبالغه‏آمیزی به تأویل‌های باطنی و رمزی متوسل شدند و تعدادی از آیات قرآن را با این روش تفسیر کردند؛ از جمله:

۱- ﴿وَٱلنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّىٰ[الليل: ٢]

«و سوگند به روز هنگامی‌که آشکار شود».

علی بن ابراهیم گفته: «منظور از روز، قائم اهل‏بیت ماست» [۷۲۶]؛

۲- ﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِنۡ أَصۡبَحَ مَآؤُكُمۡ غَوۡرٗا فَمَن يَأۡتِيكُم بِمَآءٖ مَّعِينِۢ[الملك: ٣٠]

‏«(ای پیامبر) بگو: به من خبر دهید اگر آب (شرب) شما (در زمین) فرو رود، پس چه کسی می‌تواند برای شما آب روان (و گوارا) بیاورد؟!». ‏

در صحیح‏ترین کتاب از منابع چهارگانۀ شیعه در تفسير این آیه گفته است: «هرگاه امام شما غایب گردد، چه کسی برای‌تان امام جدیدی می‌آورد؟» [۷۲۷]؛

۳- ﴿وَأَذَٰنٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦٓ إِلَى ٱلنَّاسِ يَوۡمَ ٱلۡحَجِّ ٱلۡأَكۡبَرِ[التوبة: ٣]

«و (این) اعلامی است از جانب الله و پیامبرش به مردم، در روز حج اکبر (= روز عید قربان)».

عیاشی در تفسیر این آیه گفته است: «روز حج اکبر، روز خروج قائم است؛ و اعلام یعنی دعوت او برای خود» [۷۲۸].

این قبیل تأویل‌ها آنقدر زیادند که کتاب‌های مستقلی در این موضوع تألیف نموده‏اند؛ مانند: «ما نزل من القرآن في صاحب الزمان» [۷۲۹]و «المَحَجَّة فيما نزل في القائم الحُجَّة» [۷۳۰]. یکی از رافضیان معاصر به نام «منیر میلانی» در چاپ جدید كتاب المحجه [۷۳۱]به تحقیق این کتاب پرداخته و در این تحقیق ۱۲۰ آیه از قرآن را با تأویل و ترجمه‌های تحریفی به مهدی منتظر تفسیر نموده است. این کتاب تفسیری، یکی از افتضاحات شیعه است که به هیچ روی قابل پوشاندن نیست. با وجود این، محقق به این تعداد هم قانع نشده و تأویل دوازده آیۀ دیگر را بدان افزوده و آن‌را در پایان کتاب با عنوان «مستدرک المَحَجة» قرار داده است. با نگاه دقیق و منصفانه معلوم می‏شود که این تأویلات باطنی که برای اثبات غیبت مهدی بدان‌ها استدلال می‏کنند، نه استدلال، که غلو شدید و تحریف کتاب خداست. این‌گونه تفسیرها دلیل روشن بر فساد عقیده‏ای هستند که می‏کوشند اصلِ آن‌را ثابت نمایند.

علمای امامیه، حادثۀ ناپدید شدن برخی از پیامبران را دلیلی بر صحت حادثۀ غیبت مهدی شیعه دانسته‌اند؛ مواردی همچون: غیبت موسی بن عمران÷از سرزمین مصر و از ظلم فرعونیان [همراه بنی‏اسرائیل]، غیبت یوسف÷و بی‏اطلاعیِ پدرش از سرنوشت او تا زمانی که خداوند او و خبرش را آشکار نمود و با پدر و برادرانش جمع شدند و همچنین داستان یونس÷که چون دید قومش هدایت نمی‏شوند و به انجام کارهای ناشایست اصرار دارند و او را تحقیر می‏کنند از میان‌شان غایب شد به طوری که هیچکس جایش را نمی‏دانست و خداوند او را در شکم ماهی مخفی نمود و جان و رمقش را حفظ نمود تا آن مدت گذشت و او را نزد قومش بازگرداند [۷۳۲]. شیخ طوسی نیز پنهان شدن حضرت محمدجدر غار را دلیلی بر درستی ادعای غیبت مهدی می‏داند. وی در پاسخ به این پرسش که «اگر امام شما مکلف به قیام و تحمل سختی‌های امامت است، پس چرا غایب شده؟» چنین می‏گوید: «آیا پیامبرجسه ‏سال در شِعب ابی‏طالب مخفی نشد، به طوری که کسی به او دسترسی پیدا نمی‏کرد؟ آیا سه روز درغار [ثور] پنهان نشد؟» [۷۳۳].

حقیقت این است که این تلاش‌ها و قیاس‌های امامیه برای قانع کردن پیروان خود و کسانی که در امر غیبت دچار شک و تردید شده‏اند، راه به جایی نمی‌برد و نمی‏تواند آتش درون آنان را که با عقل سلیم به این مساله می‏نگرند خاموش کند؛ هرچند بر این قیاس و مقارنه‌ها تأکید و تکیۀ بسیار ‏کنند. این تردیدها چنان فراگیر و فراوان بود که ابن‏بابویه برای اقناع کسانی که در مورد غیبت امام دچار تردید و سرگردانی شده بودند، ناچار دست به تألیف کتاب برده و خود بدین امر معترف است [۷۳۴].

به چند دلیل، این قیاس‌ها و تلاش‌ها در اثبات غیبت امام زمانِ شیعه، کاملاً بی‏اثر است:

نخست: خداوند متعال غیبت موسی و یونس و محمدج [۷۳۵]را با نص صریح و بدون تأویل و پوشش و پیچیدگی در قرآن بیان نموده است؛ درحالی‌که اخبار و گزارش‌ها دربارۀ غیبت مهدی، صرفاً به حکیمه ختم شده ـ بگذریم که آیا اصلاً این روایات و اسنادها صحیح هستند یا خیرـ و پس از او نیز به شهادت چهار نفر از باب‌ها بر غیبت که به هیچ وجه پذیرفتنی نیست؛ چرا که آنها خود در آن افسانه‏پردازی متهم هستند؛ زیرا این شهادت، از روی مصلحت مادی بیان شد که همانا اموال و خُمس‌هایی بود که به عنوان رابط امام از مردم می‏گرفتند. لذا می‏بینیم که در طول تاریخ، بسیاری از افراد برای کسب مال و ثروت ادعای بابیت کرده‌اند.

دوم: غیبت انبیای الهی نزد اقوام‌شان معروف بود؛ زیرا با آنها می‏زیستند؛ ولی غیبت امام شیعه برای هیچ کسی معلوم نبود و کسی اثری از آن مشاهده نکرد؛ حتی خانواده‏اش این ادعای شیعیان [سودجو] را انکار کرده‌اند و مورخین معتبر نیز شهادت داده‌اند که حسن عسکریسعقیم بود.

سوم: غیبت پیامبرانمحدود به زمان و مکان بود و آنان بعد از مدت کوتاهی نزد قوم و خانوادۀ خود بازگشتند؛ ولی قرن‌های متمادی گذشته و از امام غایب شیعه اثری نیست و کسی جایش را نمی‌داند.

چهارم: پیامبران خداهنگامی [به طور موقت] غایب می‏شدند که حجت خداأ را بر مردم اقامه‏ کرده و رسالت آسمانی را به نسل خود رسانده بودند؛ درحالی‌که نسل پشت نسل می‏گذرد و هیچکس خبر و اثری از امام زمان شیعه نشنیده است.

پنجم: غیبت پیامبرانامری غیرعادی نبود؛ یعنی در چارچوب اصول و قوانین طبیعی صورت می‏گرفت؛ مثلاً غیبت یوسف÷‏ با جدا شدن‏‏ از پدرش و حضور نزد قومی دیگر صورت گرفت؛ همان‌طور که کسی از شهری به شهر دیگر سفر می‏کند و این غیبت در محدودۀ زمانی خاصی بود. با وجود این، غیبت برخی پیامبران، در مقایسه با تعداد زیادشان، یک حادثۀ استثنائی و کم‏تکرار است و نقل نشده که این اتفاق ـ جز آن چند نفر محدود ـ برای پیامبر دیگری رخ داده باشد.

ششم: استدلال علمای اثنا‏عشری به پنهان شدن رسول‌خداجدر غار، «استدلالی نابجاست؛ زیرا استتار پیامبرجدر غار، برای مخفی کردن ادعای پیامبری نبود؛ بلکه از نوع توریه [یعنی تظاهر به خلافِ واقعیت] در جنگ بود، تا کفار مانع حرکتش نشوند. به علاوه، این مخفی شدن فقط سه روز طول کشید [و ایشان فقط از دید کفار مخفی شد، نه دوستانش]. بنابراین مقایسه آن حادثه با غیبت مهدیِ شیعه، نهایت حماقت است؛ زیرا پنهان شدنِ موقت که مقدمۀ عاجلی باشد برای آشکار کردن دین، تفاوت بسیاری دارد با مخفی شدن طولانی [از سرِ ترس] که نتیجۀ آن رسوایی و خواری و رها کردن عقیده و گسترش آشوب است» [۷۳۶].

[۷۲۶] تفسیر القمى: ۲/۴۲۵. [۷۲۷] أصول الكافى: ۱/۳۳۹؛ نیز بنگرید به: تفسیر العیاشى: ۲/۷۶؛ إكمال الدین: ص۳۳۹؛ البرهان: ۲/۱۰۲. [۷۲۸] تفسیر العیاشى: ۲/۷۶؛ البرهان: ۲/۱۰۲. [۷۲۹] این کتاب نوشتۀ عبدالعزیز جلودی رافضی است. بنگرید به: الذریعة: ۱۹/۳۰. [۷۳۰] نوشته هاشم بحرانی. [۷۳۱] در سال ۱۴۰۳ هجری از موسسه الوفاء، بیروت. [۷۳۲] طوسى، الغيبة: ص۷۷. [۷۳۳] همان: ص۱۳. [۷۳۴] إكمال الدين: ص۲ تا ۴. [۷۳۵] محاصرۀ رسول خداجدر شعب ابی‌طالب اصلاً غیبت نبود؛ بلکه قطع رابطه و محاصره بود و با غیبت امام زمان افسانه‌ای شیعه قابل قیاس نیست. [۷۳۶] مختصر التحفة: ص۱۱۹.