نقد و بررسی اصول و عقاید شیعه دوازده امامی (جلد دوم)

فهرست کتاب

فصل سوم: پيوند عقيدتي ميان شيعيان قديم و جدید

فصل سوم: پيوند عقيدتي ميان شيعيان قديم و جدید

آیا تا زمانی که مصادر فقهی یکی باشد، نیازی به سخن گفتن از پیوند اعتقادی میان شیعیان قدیم و معاصر هست؟ خصوصاً که این مصادر، بیشتر آراء و نظرات غلوآمیز شیعه را در بر می‌گیرد؛ خواه این دیدگاه‌ها در کتب فِرقه‌ها و مقالات ذکر شده یا نشده باشند. آیا با این حال، باز هم دلیلی برای باز‌نگری این پیوند عقیدتی وجود دارد؟ درواقع این کار لازم است؛ چرا که شیعیان معاصر کتاب‌ها و رساله‌های زیادی را منتشر کرده و مبلغان زیادی را به اقصی نقاط جهان اسلام فرستاده‌اند تا وانمود کنند مذهب‌شان با مذهب اهل سنت تفاوتی ندارد و یکی است. همچنین می‌کوشند تا با مظلوم‌نمایی نشان دهند که دشمنانِ شیعه به ایشان ستم کرده‌اند، افترائات زیادی بر آنها بسته‌اند و سخنانی را به ایشان نسبت داده‌اند که این طایفه از آنها مبراست. به علاوه، مبلغان شیعی برای ایجاد تقریب میان اهل تشیع و تسنن تلاش می‌کنند و شعارهای وحدت اسلامی سر می‌دهند، مراکز بسیاری دایر شده و کتاب‌های انبوهی تألیف شده و شبانه‌روز با تمام توانِ رسانه‌ای خود می‌گویند شیعیان معاصر از این همه افراط‌گرایی و غلوی که قدما داشته‌اند مبرا هستند؛ و حال وقت آن رسیده که اهل تسنن و تشیع به خود آیند و با وحدت کلمه از اختلاف دست برداشته و در یک صف در مقابل توطئه‌های دشمنان‌شان ایستادگی کنند. امروزه توطئه‌های دشمن زیاد و وضع دنیا بسیار آشفته و بحرانی است.

اگر به شیعیان گفته شود فلان حدیث در فلان کتاب چنین و چنان است، یا فلان بزرگ شیعه چنین و چنان گفته است، در جواب می‌گویند: «این‌گونه نیست که هر چه در کتاب‌های ما وجود دارد، درست باشد یا بدان راضی باشیم.» یا می‌گویند: «آنچه فلان شیخ گفته، باید خود جوابگو باشد و فقط کلام معصوم حجت است». یا اینکه اهل سنت را به مورادی از این قبیل متهم می‌کنند و به شکل عجیبی انواع و اقسام افترائات را به آنان نسبت می‌دهند. بنابراین لازم است نظر معاصرین را در قضایای مهم و اساسی بیان کنیم تا مشخص گردد آنان با مسلمانان و اسلام چه اندازه فاصله دارند.

در عالم اسلام، قلم‌های بسیاری از سوی تشیع موظف شده‌اند تا آنچه را پیرامون شیعه گفته و نوشته شده رد نمایند. عقیدۀ تقیه‌، به اندازه‌ای اجازۀ آزادی سخن و داوری به‌ آنان داده ‌است که هر چه می‌خواهند می‌گویند و یا هر حکمی می‌خواهند صادر کنند، بدون اینکه احساس گناه کنند. با وجود این، کتاب‌ها و نوشته‌هایی مخصوص به خود دارند که در جهان اسلام انتشار نمی‌یابند [۱۰۶۱].

به عبارت دیگر، شیعۀ دوازده‌امامی یک رویکرد ظاهری دارد که رسانه‌ها و وسایل ارتباط جمعی آن‌را برای ترویج مذهب و انتشار تشیع در جهان اسلام به کار می‌گیرد. و یک رویکرد درونی و مخفی دارد که در حوزه‌های علمیه و اجتماعات شیعی و یا فقط در مصادر اساسی ـ‌ مانند اصول کافی و تفسیر قمی‌ـ ظاهر می‌گردد.

چه بسا افرادی که این رویکرد ظاهری و فریبکارانه را تصدیق کرده و از آن تأثیر گرفته‌اند. این بدان معناست که تشیع ریاکار، راه خود را برای جذب قلوب بسیاری از جوانان جهان اسلام و طرفدارانِ جنبش‌های اسلامی یافته است؛ کسانی که از وضعیت اسفبار جهان اسلام متأسف و ناخشنودند و در پی گذرگاه و گریزگاه، پیوسته به دنبال یافتن راه و روزنه‌ای برای رسیدن به اهداف خود می‌باشند و در این مسیر، در دام تزویر و ریای آخوندهای شیعه گرفتار می‌شوند. وجود دشمنان حیله‌گر و نابکاری که علناً در مقابل جهان اسلام قد عَلَم کرده‌اند، باعث شده دشمن حقیقی که در لباس اسلام مخفی شده، از آنها پنهان و پوشیده بماند. شیعۀ غالی و مشرک همچون گرگی است در پوستین گوسفند که به صفوف یکپارچۀ مسلمین حمله برده و هدفی جز نابودی و انحطاط ندارد. این است که می‌بینیم مسلمانان ساده‌دل، سخنان باطل شیعیان را تصدیق نموده و گمان کرده‌اند هرگونه اختلاف در میان شیعه و اهل‌سنت تنها یک توطئه ساختگی است و جایگاهی در دنیای واقع ندارد [۱۰۶۲].

به این دلیل لازم است به سخنان بزرگان شیعه گوش فرا دهیم، عقاید خطرناک و کفرآمیز ایشان را بدانیم و دریابیم که این اعتقادات چگونه آنان را از مسلمانان جدا می‌سازد. از میان این آراء و نظرات، آنچه در آن نشانه‌های دعوت جدید یا دگرگونی بیش از حد و افراط‌گرایی به چشم می‌خورد انتخاب می‌کنم تا روشن گردد نسل گذشته و امروز شیعه تا چه‌اندازه با یکدیگر پیوند دارند.

****

[۱۰۶۱] مانند كتاب فصل الخطاب محدث نوری طبرسى، بخش‌هایی از بحار الأنوار و زاد المعاد مجلسی، نبوت ابى‌طالب، تألیف حسین میثمى الغدیرى و مانند آن. [۱۰۶۲] بنگرید به: السنة والشیعة دجة مفتعلة.