محمد صلی الله علیه وسلم از دیدگاه خاورشناسان

فهرست کتاب

پیشگفتار

پیشگفتار

ثنایی نیست با ارباب بینش
سزای صدر و بدر آفرینش
چو می‌لرزد ز هیبت این دعاگوی
زبانش چون تواند شد ثناگوی
محمد کافرینش را نشان اوست
سرافرازی که تاج سرکشان اوست
محمد بهترین هردو عالم
نظام دین و دنیا فخر آدم[١]

شخصیت پیامبر  ج از صدر اسلام تاکنون مورد توجه نویسندگان بوده و هر کسی به نوعی ابعاد گوناگون زندگی ایشان را بررسی کرده و نوشته‌ای از خود به یادگار گذاشته است. برخی از نویسندگان به جنبه‌های اخلاقی و رفتاری پیامبر پرداخته و گروهی توجه به زندگی فردی و خانوادگی ایشان توجه کرده و جمعی دیگر عملکرد سیاسی، نظامی و... وی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده‌اند.

در این میان کسانی بوده‌اند که با وسواس زیاد به نوشتن سیره‌ی پیامبر  ج دست زده‌اند و با دقت و به تفصیل جنبه‌های مختلف زندگی ایشان را در هزاران صفحه مورد تحلیل و بررسی قرار داده‌اند و سعی بر آن داشته‌اند که چیزی از خفایا و زوایای سیره را از قلم نیندازند. دسته‌ای دیگر برای بهره‌رساندن به عامه‌ی مردم، کتاب‌هایی که حجیم نگاشته‌اند که حاصل پژوهش‌های همه‌ی آنان، شایسته‌ی تقدیر و سپاس‌گزاری است.

شخصیت پیامبر اسلام اقیانوسی بیکران است که هرچه درباره‌اش بنویسند باز هم کم است و نیاز به بحث و پژوهش هنوز در سیره‌ی آن حضرت احساس می‌شود. چیزی که بسی مایه‌ی شگفتی است، این است که نه تنها مسلمانان، بلکه پیروان سایر ادیان و مذاهب نیز، فارغ از ایده‌ی خود، با شوق و ذوق در مورد پیامبر  ج دست به قلم می‌برند و از شخصیت ایشان تجلیل می‌کنند. علامه سید سلیمان ندوی در این باره چنین نوشته است:

«آنچه نویسندگان سیره‌ی پیامبر از زمان رسالت تا امروز [سال ١٣٤٤ق] در نقاط مختلف اسلامی و غیر اسلامی به اکثر زبان‌های جهان نوشته‌اند، به هزاران نسخه می‌رسد و تنها آنچه به زبان اردو نگاشته شده است به بیش از هزار می‌رسد و این در حالی است که از تاسیس زبان اردو دو سده بیشتر نمی‌گذرد. تازه، قطع‌نظر از آنچه مسلمانان در این زمینه نوشته‌اند و شاید تألیف آنان ناشی از محبت زیادی باشد که به پیامبر  ج دارند و این عمل را برای خویش ذخیره‌ی اخروی می‌دانند. جا دارد نویسندگانی را ملاحظه فرمایید که به نبوت و رسالت پیامبر ایمان ندارند و در عین حال درباره‌ی سیره‌اش دست به قلم بردند و کتاب نگاشتند.

در هند با وجود اختلاف ملت‌ها، اعم از هندو، سیک و برهمن، نمونه‌های زیادی از علمای‌شان پیرامون سیره‌ی رسول الله  ج کتاب نوشتند.

اروپاییان که به اسلام معتقد نیستند و به رسالت محمد  ج ایمان ندارند، هم از سیره‌ی رسول الله  ج غافل نشدند و حتی مبلغان مسیحی و خاورشناسان به خاطر اشباع علمی و توجهی که به تاریخ دارند، در این زمینه قلم برداشتند و شمار تألیفات‌شان به صدها جلد کتاب می‌رسد.

در آماری که در مجله‌ی المقتبس – مجله‌ای که ٤٠ سال پیش [یعنی در آغاز سده‌ی چهاردهم هجری] در دمشق [توسط استاد محمد کردعلی (١٨٧٦-١٩٥٣م)] منتشر می‌شد – خواندم که شمار تألیفات درباره‌ی سیره‌ی رسول الله  ج به زبان‌های مختلف اروپایی به ١٣٠٠ جلد کتاب رسیده بود و با افزودن شمار کتاب‌های چاپ‌شده در خلال این چهل سال در چاپخانه‌های اروپا به رقم بالا، این آمار بیشتر نیز خواهد شد»[٢].

برای کامل‌شدن مطلب، اگر گفتار جان دیون پورت را بیفزاییم خالی از لطف نیست؛ وی می‌گوید: «این نکته محقق و مسلم است که در میان همه‌ی مقننین و کشورگشایان معروف جهان، تاریخ زندگی هیچکدام مشروح‌تر و معتبرتر از تاریخ زندگی محمد  ج نوشته نشده است»[٣].

مسیحیان اروپایی از سده‌ی پانزدهم میلادی به نگارش سیره‌ی پیامبر پرداختند که نخستین نوشته‌ها، مغرضانه و در راستای خدمت به اربابان سلطه‌جو و استعماری بود و کم کم از حجم انبوه اتهام‌ها و تهمت‌های ناروا کاسته شد و گام‌هایی در جهت معرفی بهتر پیامبر  ج برداشته شد.

آنچه که در این کتاب فراهم شده است، گلچینی از گفتارهای منصفانه، بلکه اعتراف‌های خاورشناسان درباره‌ی شخصیت پیامبر اسلام  ج است که از لابه‌لای کتاب‌های مختلفی گردآوری شده و سعی بر آن بوده است که تنها نکته‌های مثبت و مطابق واقعیت نقل شود و به سخنان مغرضانه و بی‌اساس، وقعی داده نشود، تا چراغی فروزان فراروی کسانی باشد که در سرمشق‌گرفتن از پیامبر  ج در زندگی خود تردید دارند؛ باشد که به خود آیند و گمشده‌ی خویش را – که در میان غربیان به دنبال آن بودند – بازیابند و مصداق «آب در کوزه و ما تشنه‌لبان می‌گردیم». یا «یار در خانه و ما گرد جهان می‌گردیم» نباشند؛ و مشعلی تابان در مسیر کسانی باشد که خالصانه به پیامبر و آیین اسلام، عشق می‌ورزند و...

جاوید در متابعت مصطفی گریز
تا نور شرع او شودت پیر و مقتدا[٤]

آنچه در گام نخست باید دانست، این است که: سخن و نوشته‌ی خاورشناسان، ملاک سنجش شخصیّت پیامبر گرامی اسلام نیست، بلکه قرآن کریم و احادیث صحیح، مبیّن شخصیّت کلی پیامبر خدا  ج هستند و هر سخن و نوشته‌ای که مخالف این دو منبع باشد، مردود و فاقد اعتبار است، لذا برای شناخت آن حضرت، ابتدا باید به قرآن و احادیث صحیح رجوع کرد و در گام بعد به نوشته‌های دانشمندان بزرگ و معتمد مسلمان[٥] و از آن پس می‌توان برای تأیید و استوارساختن کلام خود، به نوشته‌ها و گفته‌های خاورشناسان استناد جست که فضیلت و برتری آن است که مخالفان و دشمنان به آن اقرار و اعتراف کنند:

خوش‌تر آن باشد که سر دلبران
گفته آید در حدیث دیگران[٦]

در پایان برخود لازم می‌دانم که از تمامی کسانی که مرا در تهیه و تنظیم این اثر یاری کردند، به ویژه برادر گرامی‌ام جناب مولانا عبدالعزیز حسین‌بُر مدرس عین العلوم گشت و جناب مولانا حبیب الله سالارزهی، مدرس و ناظم جامعه‌ی ترتیل قرآن زاهدان و جناب شیخ عبدالعزیز سیدزاده که برخی از منابع را در اختیار این جانب قرار دادند، صمیمانه سپاس‌گزاری کنم.

خدایا چنان کن سرانجام کار
که تو خشنود باشی و ما رستگار!

سراوان، گشت /١٢/١٠/١٣٨٥ ش

امیر عبدالستار حسین‌بُر

[١]- اسرارنامه عطار، ١١-١٢.

[٢]- در جستجوی الگو، ١٠٩-١١٠.

[٣]- عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، ٣٠.

[٤]- دیوان عطار.

[٥]- یکی از بهترین کتابها در سیرت پیامبر اکرم  ج، کتاب الرحیق المختوم نوشتۀ شیخ صفی الرحمن مبارکفوری می‌باشد که ترجمه فارسی آن در سایت کتابخانه عقیده بنام خورشید نبوت و سیرت رسول اکرم  ج موجود است. (www.aqeedeh.com). (مُصحح)

[٦]- مولانا جلال الدین بلخی.

هست بر مقتضای فضل ازل
بعضی از بعضی افضل و اکمل
وز همه افضل احمد عربی‌ست
که ز حق سوی ما رسول و نبی‌ست
آن فضایل که انبیا را بود
و آن شمایل که اصفیا را بود
گر شود جمله مجتمع با هم
همه باشد ز فضل احمد کم
هر نبی را که جحتی دادند
جناب امتی فرستادند
نیست مبعوث پیش شرع شناس
غیر احمد کسی به کافۀ ناس

(عبدالرحمان جامی)