[حضرت] محمد صلی الله علیه وسلم در مدینه
از این پس وضع [حضرت] [محمد] در مدینه به خوبی استوار گشت و برای نیل به قدرت، موانع جدی در سر راه او در این شهر پدید نیامد؛ البته در آغاز کار، تأمین نیازهای اقتصادی و ایجاد رفاه برای پیروانش که از مکه مهاجرت کرده بودند، دشواریهایی به وجود آورد. پیغمبر در صدد برآمد تا این دشواریها را از طریق ایجاد رابطهی خونی، در بین ساکنان تازه (مهاجرین) و بومیان شهر (انصار) حل کند و از این مهمتر کوشید تا با صدور یک حکم، تمام اهل شهر را فارغ از گرایشهای دینیشان متقاعد سازد که باهم در رفع اختلافات بکوشند و در حمایت از مسلمانان تشریک مساعی کنند[٣٦٣]. اعراب غیر مسلمان و یهودیان، از اتحاد بر ضد مصالح مسلمانان ممنوع شدند؛ این ضابطه که عین عبارت آن به ما رسیده است، از لیاقت و قدرت سیاستمدارانهای حکایت میکند که محمد در این ایام و سالهای بعد، از خویش نشان داد و همراه با محبوبیت دلربای شخص او و آوازهاش در میان پیروانش، میبایست یک عامل اساسی در پیشرفت وی بوده باشد.
[٣٦٣]- منظور مؤلف (اشپولر) سیاست پیغمبر در عقد پیمان برادری بین مهاجرین و انصار است و آنچه در این باب میگوید، تعبیر درست و پسندیدهای نیست. (آریان)