تأثیر پیامبر صلی الله علیه وسلم در اتحاد عرب
سرویلیام موییر یکی از سرسختترین معارضان و منتقدان اسلام، در کتابی به نام حیات محمد مینویسد: «در این صورت، نخستین ویژگیای که نظر ما را جلب میکند، چند دستگی اعراب و تقسیمشدن آنان به دستهها و گروههای بیشمار و منفصل از همدیگری است که غالباً باهم در ستیزند و حتی پس از برقراری یک رابطهی سببی و وصلت با هم که به اشتراک مصلحت و منفعت و به دیگر سخن «اتحاد» آنان میانجامید، بازهم زمینه فراهم بود تا بنابه علتها و عاملهای بیاهمیت، ستیز با هم را از سر بگیرند و اتحادشان فرو بپاشد و دوباره، کارشان به دشمنی آشتیناپذیر بینجامد. بدین ترتیب وضع اعراب در هنگام ظهور اسلام، مبین دورنمایی از تاریخ است که همیشه متغیر و آشفته بوده است و به معنی واقعی، اتحادی با یکدیگر نداشتهاند.
هنوز باید دربارهی حل این مسأله فکر کرد که این قبایل به چه وسیله میتوانند با یکدیگر به صورت ترکیب واحدی درآیند و دارای مرکز مشترکی شوند؟ ولی این امر بوسیلهی محمد حل شد»[٢٢٧].
[٢٢٧]- داستانهایی از زندگی پیامبر ما؛ پاورقی: ١، ٤٥-٤٦.