محمد صلی الله علیه وسلم از دیدگاه خاورشناسان

فهرست کتاب

برداشت نادرست

برداشت نادرست

[حضرت] محمد نیز شخصیتی تاریخی است که تمام اعمالش به دقت، ثبت و برای نسل‌های بعد نگهداری شده است.

اکنون در زمانی زندگی می‌کنیم که تصویر نادرستی که بیشتر به علل سیاسی یا غیره از اسلام ارایه می‌شد، رنگ باخته است. پروفسور بوان در تاریخ قرون وسطای کمبریج می‌نویسد: «شرح اسلام و [حضرت] محمد به گونه‌ای که در اروپای پیش از سده‌ی نوزدهم به رشته‌ی تحریر درآمده است، اکنون تنها حکم کنجکاوی‌های ادبی دارد. عنوان مثال: نظریه‌ی اسلام و [توسعه‌ی آن به زور] شمشیر، دیگر چندان در دنیای امروز خریدار ندارد. این اصل اسلام که «اجبار برای پذیرش دین وجود ندارد»[٣٢٥]، کاملاً شناخته شده است. گیبون، تاریخ‌دانی که شهرت جهانی دارد، می‌گوید: «اعتقاد خطرناکی که به پیروان [حضرت] محمد نسبت داده شده، این است که آنان وظیفه دارند تمام ادیان را با شمشیر از میان بردارند».

به گفته‌ی این مورخ، این اتهام مبنایی جز جهل و تعصب ندارد و از جانب قرآن، رد شده است و تاریخ کشورگشایان مسلمان و مدارای آنان با مسیحیان نافی این حکم است. [حضرت] محمد تنها با تکیه بر قدرت اخلاقی خود به موفقیت دست یافت، ولی بعدها آن هم تنها در دفاع از خود و بعد از به شکست‌رسیدن تلاش‌های مکررش برای دستیابی صلح با مشرکان شرایط موجود پایش را به میدان جنگ باز کرد و با این وصف هم پیامبر استراتژی رایج میادین جنگ را به کلی تغییر داد. تعداد کل کشته‌ها طی جنگ‌هایی که در شبه جزیره‌ی عربستان و به رهبری [مستقیم یا غیر مستقیم] وی درگرفت، از چند صد نفر[٣٢٦] تجاوز نکرد! او حتی در میدان جنگ نیز به اعراب بدوی یادآور شد که در حال جنگ هم نماز جماعت بر پا دارند. هنگامی که در کشاکش جنگ، وقت نماز فرا می‌رسید، آنان نماز جماعت را حتی در میدان جنگ هم ترک نمی‌کردند. درحالی که یک گروه نماز می‌خواند، گروه دیگر می‌جنگید و سپس جای خود را عوض می‌کردند. در تاریخ اعراب، ورود شتر قبیله‌ای به چراگاه قبیله‌ی دیگر به جنگی چهل ساله منجر شد که روی هم رفته به مرگ هفتاد هزار انسان انجامید! پیامبر اسلام به آن اعراب خشن، مدارا و خویشتنداری آموخت. پیامبر فضای میدان جنگ را تلطیف کرد و به اعراب آموخت که یکدیگر را فریب ندهند، به عهد و پیمان وفادار باشند، از کشتن زنان و کودکان و پیرمردان خودداری کنند، از قطع و سوزاندن درختان بپرهیزند و مزاحم کسی که مشغول عبادت است، نشوند. به هنگام فتح مکه او در اوج قدرت خود بود و شهری که دعوتش را رد کرده و خود و پیروانش را شکنجه و تبعید کرده بود، اکنون در اختیارش بود و براساس قوانین جنگی، می‌توانست شمشیر انتقام از نیام برکشد، ولی گفت:

«امروز از شما انتقام گرفته نمی‌شود و همگی آزاد هستید»!

او همچنین گفت:

«من هرنوع تمایز و نفرت بین انسان‌ها را زیر پا می‌نهم».

او به منظور اتحاد انسان‌ها مجوز جنگ دفاعی را صادر کرد و چون به هدف خود رسید، حتی بدترین دشمنان خود را نیز عفو کرد؛ حتی کسی را که عموی عزیزش (حمزه)[٣٢٧] را کشت، مثله کرد و بخشی از جگرش را به دندان گرفته بود!

[٣٢٥]- ﴿لَآ إِكۡرَاهَ فِي ٱلدِّينِ [البقرة: ٢٥٦].

[٣٢٦]- تعداد کشته‌ها از هردو طرف در تمام غزوه‌ها و سریه‌ها در زمان حیات پیامبر  ج از ٩١٨ نفر فراتر نرفت. الإسلام وأثره في الحضارة، ٥٨-٥٩.

[٣٢٧]- حمزه در جنگ احد، در سال سوم هجری، در سن ٥٩ سالگی به دست وحشی پسر حرب، به شهادت رسید. وحشی شکم حمزه  س را درید و جگرش را بیرون کشید و برای هند دختر عتبه بن ربیعه برد و هند جگر حمزه را در دهان گذاشت و جوید و سپس بیرون انداخت و آمد حمزه را مثله کرد و از تمام اندام او، برای خود یاره و خلخال و بازوبند درست کرد! پیامبر  ج پس از فتح مکه، وحشی و هند را مورد عفو قرار داد. (مؤلف)