محمد صلی الله علیه وسلم از دیدگاه خاورشناسان

فهرست کتاب

مسیحیان و یهودیان در جزیرة العرب

مسیحیان و یهودیان در جزیرة العرب

چنان‌که در هردوره و در بین هر قوم بر همین منوال است، حیاتی تا این اندازه دنیاطلبانه و بی‌اعتنا به مسائل مربوط به ماورای طبیعت، نمی‌توانست کسانی را که اذهان‌شان برای مسائل دینی امادگی داشت، ارضا کند. در بین اینگونه افراد علاقه‌مند به مسائل نظری، تأثیر و نفوذ ناشی از ادیان جهانی مجاور در این هنگام پیشرفت داشت و در خود جزیرة العرب، گروه‌هایی از یهودیان مستقر شده بودند که همچون قبایل عرب به هم پیوسته بودند. اگرچه اغلب به زبان عربی سخن می‌گفتند، اما همچنان بر شریعت موسی استوار مانده و موفق شده بودند که در شمال عربستان و یمن کسانی را به دین خویش درآورند که گاه امیران محلی نیز در میان‌شان بودند. افزون براین تعدادی مانوی[٣٥٥] هم در میان‌شان بود که پیروان یک آیین ثنوی بودند که در طی سدۀ سوم [میلادی] در بین النهرین پدید آمده بود و در ایران، همچنین مصر، شمال آفریقا و جاهای دیگر انتشار یافته بود.

آنچه بیشتر اهمیت داشت، عبارت بود از تأثیرات مربوط به آیین مسیحیت. اینان به اشکال مختلف در بین اعراب نفوذ کرده بودند؛ مونوفیزیت[٣٥٦]ها در سوریه و بین‌النهرین و نسطوریان در ایران از مدت‌ها قبل، بیشتر قبایل عرب که توسط روم شرقی و ایران به عنوان محافظان مرزی در مناطق حاصل‌خیز سوریه و عراق مستقر شده بودند، به آیین مسیحیت گرویده بودند؛ لذا از این مناطق نیز از یمن که در آن هنگام تحت سلطۀ حبشه بود، آیین مسیحیت در داخل عربستان راه یافته بود.

شمار قابل ملاحظه‌ای از قبایل، به ناچار به صورتی سطحی به آیین مسیحیت گرویده بودند. در شهر صنعاء و در جزیرۀ سُقطُره، اسقف‌های نسطوری حضور داشتند، اما عربستان مرکزی، و نیز نواحی مجاور مکه در آن زمان، هنوز فاقد گروه‌های منظم مسیحی بود، اما تأثیرات ناشی از تعالیم عیسی، احاسات و عواطف طالبان دین را – که در فوق بدان‌ها اشارت رفت – برمی‌انگیخت. به این تأثیرات باید نفوذ گروه‌های یهودی را هم افزود و نباید آن را کم‌اهمیت تلقی کرد. از آنگونه اشخاص هم که «حنیف» خوانده می‌شدند و تعدادی از آنان نیز که نام بعضی‌شان بر ما معلوم است نوعی تأثیر و نفوذ بارز در محیط مجاور اعمال می‌شد. یک فعالیت منظم تبلیغی مسیحی نیز این تأثیرات را تکمیل می‌کرد که بخشی از آن شاید با واسطه از جانب «حنفاء» رهبری می‌شد، اما بخش دیگر بوسیلۀ دعوتگران و مبلغان راستین آن آیین انجام می‌یافت.

[٣٥٥]- پیروان «مانی» (٢١٥-٢٧٦م) که در زمان ساسانیان پدیدار شد و ادعای پیامبری کرد. کتاب‌های شاپورگان و ارژنگ از وی است.

[٣٥٦]- Monophysites: قائلان به اینکه عیسی مسیح فقط یک طبیعت واحد داشت.