محمد صلی الله علیه وسلم از دیدگاه خاورشناسان

فهرست کتاب

حدیبیه

حدیبیه

در همین اوان بود که محمد [  ج] تصمیم گرفت برای به جا آوردن زیارت کعبه – که وی از اهیمت آن به خوبی آگاه بود – کسب اجازه کند، لذا با عده‌ای از اصحاب عازم مکه شد و در خصوص اینکه واقعاً در صدد بود با اعمال زور به خانه‌ی خدا وارد شود، نمی‌توان اظهار نظر کرد[٣٦٧]. در هرحال مکیان چنین اجازه‌ای ندادند و برای دیدار وی با سپاهی رهسپار حدیبیه – نقطه‌ی پایان حوزه قدرت خود – شدند.

پیغمبر با اخذ بیعت[٣٦٨]، از ایمان همراهانش اطمینان حاصل و بعد با مکیان پیمان صلحی منعقد کرد که به وی و پیروانش اجازه می‌داد سال دیگر، به شرط آنکه غیر مسلح باشند، برای ادای حج بازآیند. وی همچنین راضی شد که در پیمان مصالحه از وی به «نامش» یاد کنند، نه با عنوان «رسول خدا». مؤمنان همراهش، از جمله عُمر از این تصمیم برآشفتند[٣٦٩]. و فقط بعدها وقتی ملاحظه کردند که جایگاه عقیده‌شان، آنگونه که در آغاز کار پنداشته‌اند، آسیبی ندیده است، بدان تن دادند.

اقدام [حضرت] محمدیک هنرنمایی دیپلماتیک بی‌مانند بود، چرا که با این اقدام توانست به عنوان یک طرف قرارداد هم‌شأن با مکیان از طرف آنان به رسمیت شناخته شود. این قول ظاهراً اغراق است و نظری که بیشتر قابل دفاع است این است که: سیر حوادث، مکیان را ملزم به این شناسایی دو جانبه کرده بود و این امر از همان زمانی که برای رهایی اسیران بدر، مجبور به دادن فدیه شدند، شروع شده بود.

[٣٦٧]- اگر جناب اشپولر ماجرا را با دقت مطالعه می‌کرد، می‌فهمید که هیچگاه پیامبر  ج تصمیم اعمال زور نداشته است. (مؤلف)

[٣٦٨]- بیعت پیامبر  ج از اصحاب برای خون‌خواهی عثمان  س بود، زیرا به آن حضرت خبر رسیده بود که مکیان عثمان  س را که نمایندۀ پیامبر برای مذاکره با قریش بود، به شهادت رسانده‌اند. (مؤلف)

[٣٦٩]- عمر  س از مفاد صلح‌نامه ناراحت بود، نه خشمگین. (مؤلف)