محمد صلی الله علیه وسلم از دیدگاه خاورشناسان

فهرست کتاب

امتیاز و اجازه‌ی محمد صلی الله علیه وسلم به صومعه‌نشینان کوه سینا و مسیحیان

امتیاز و اجازه‌ی محمد صلی الله علیه وسلم به صومعه‌نشینان کوه سینا و مسیحیان

«نظر به اینکه خدا بزرگ است و حکومت به دست اوست و همه‌ی پیامبران از جانب او آمده‌اند و به جهت اینکه برای عدم عدالت، حجتی بر ضد خدا وجود نداشته باشد، به واسطه‌ی عطایایی که خدا بیشتر مکرمت فرموده است، محمد بن عبدالله – پیغمبر خدا و سرپرست دقیق همه‌ی جهان – این ورقه را به تمام کسانی که از ملت او و هم‌کیش او هستند، نوشته است تا ب وسیله‌ی تضمین و وعده‌ی قاطعی باشد در حق ملت مسیحی و اقوام «نسطوری» هرکه باشد، اعم از اینکه از طبقه‌ی خواص باشد، یا عوام، از اشراف و محترمین باشد، یا غیر آنان. (مفاد این دستور) به شرح زیر اجرا شود:

١. هریک از افراد ملت من که وعده و پیمان مرا که در این قرارداد گنجانده شده است، نقض کند، پیمان با خدا را نقض و برخلاف تعهد رفتار می‌کند و (خدای نکرده) معارض و مخالف دین و در خور لعن و نفرین خواهد شد؛ چه آن شخص شاه باشد و چه گدا، هرکه باشد.

٢. هرگاه هریک از زهاد و صومعه‌نشینان، ضمن مسافرت بخواهند در کوهستان، تپه، دهکده و یا در هر نقطه‌ی قابل سکونت دیگری مسکن گزینند، چه در دریا و چه در صحرا، یا دیر، یا کلیسا، یا معبد، من در میان‌شان خواهم بود و در حکم نگهبان و حامی آنان و دارایی‌های‌شان – با روح خودم و کمک و حمایت خودم – به اتفاق همه‌ی همکیشان خودم؛ زیرا آنان بخشی و جزیی از ملت من و افتخار من هستند.

٣. افزون بر این، به همه‌ی مأمورین توصیه می‌کنم که مالیات سرشماری، یا خراج دیگری از آنان نستانند، زیرا نباید از این نوع تحمیلات بر آنان وارد آید.

٤. هیچکس نباید قضات یا حکام‌شان را تغییر دهد، بلکه بدون هیچگونه تعرضی باید در مقام خود بمانند.

٥. هیچکس نباید آنان را در حین مسافرت، اذیت کند.

٦. هیچکس حق ندارد آنان را از داشتن کلیسا محروم سازد.

٧. هرکه این دستورهای مرا باطل کند، بطور قطع بداند که حکم خدا را باطل می‌کند.

٨. به علاوه، نه قضات و نه حکام و نه صومعه‌نشینان (روحانی‌های‌شان) نه خدمتگزاران و نه شاگردان‌شان، هیچیک نباید مالیات سرشماری بپردازند، یا از این جهت صدمه‌ای و آزاری به ایشان وارد شود؛ زیرا من حامی‌شان هستم هرکس باشد، چه در دریا و چه در خشکی، چه در مشرق و چه در مغرب، چه در شمال و چه در جنوب؛ زیرا خودشان و دارایی‌شان مشمول همین دستور و پیمان و امتیازند.

٩. آنانی که در کوهستان‌ها گوشه‌ی عزلت گزیده‌اند، نه مالیات سرشماری خواهند داد و نه سایر عوارض از درآمدشان اخذ خواهد شد؛ و هیچ فرد مسلمانی در آنچه دارند، نباید مداخله کند؛ زیرا کاری را که انجام می‌دهند؛ فقط برای معیشت خودشان است.

١٠. هر وقت محصول زمین در فصل خودش زیاد شد، سکنه‌ی آن سرزمین باید از هر کیلو، میزان معینی به آنان بپردازند.

١١. در زمان جنگ نباید از آنان سربازی گرفته شود و نباید مجبورشان کنند که به جنگ بروند و نباید مالیات سرشماری از آنان اخذ شود.

هرچه در این یازده فصل است، مربوط به صعومه‌نشینان (روحانیون) و هرچه در هفت فصل باقی مانده است، مستقیماً (قید می‌شود) مربوط به هر فرد مسیحی است.

١٢. سایر مسیحیانی که در حال سکونت هستند و می‌توانند از ثروت و داد و ستدشان مالیات سرشماری بدهند، نباید بیشتر از دوازده درهم پرداخت کنند.

١٣. غیر از این نباید چیز دیگری از آنان گرفته شود، مطابق قول خدا که می‌گوید:

«آنانی را که به کتاب‌های فرستاده‌شده از جانب خدا احترام می‌گذارند، اذیت نکنید، بلکه از روی ملاطفت و مهربانی، از چیزهای خوبی که دارید به ایشان بدهید و با آنان صحبت کنید و همه را از اذیت‌کردن‌شان منع کنید».

١٤. اگر زن مسیحی به ازدواج مسلمان درآمد، مسلمان (شوهر) نباید او را از رفتن به کلیسا و نمازخواندن (دعاخواندن) و کارهای دینی منع کند[٤١٤].

١٥. هیچکس نباید [آنان را] از تعمیر و مرمت کلیساهای‌شان منع کند.

١٦. هرکس برخلاف این اجازه‌نامه (امتیازنامه) عمل کند، یا برای چیزی که مخالف این امر باشد، اعتباری قایل شود، حقاً در نظر خدا و پیغمبر خدا مرتد خواهد بود، زیرا این امتیازنامه را مطابق همین عهد و وعده به آنان اعطا می‌کنیم.

١٧. هیچکس حق ندارد به روی آنان اسلحه بکشد، بلکه برعکس، مسلمانان باید به نفع آنان مبادرت به جنگ کنند.

١٨. به موجب این نوشته دستور می‌دهم که هیچیک از افراد ملت من نباید تا آخر دنیا برخلاف این میثاق، عمل و اقدامی بکنند.

١٩. شهود: علی بن ابی طالب (و ده نفر دیگر).

میثاق حاضر به قلم پیشوا و جانشین پیغمبر، علی بن ابی طالب  س نوشته شده است. محمد در مسجد النبی به دست خودش آن را در سال دوم هجری، روز سوم ماه محرم، نشانی گذاشته است»[٤١٥].

توجه به حقایق و مراتب ذوق در نظر ارباب بصیرت و متفکرین بی‌غرض، دلیلی است کافی بر اینکه تهمت دومی که بر محمد[  ج] زده‌اند، بی‌اساس، کذب محض و مایه‌ی رسوایی است.

[٤١٤]- علمای ترکیه در این موضوع نظر می‌دهند که هر پسری مسلمانی که مادرش مسیحی باشد، هر وقت مادرش نقاهتی داشته باشد یا پیر شده باشد، باید او را روی چهارپایی (اسب یا قاطر) حمل کند و تا در کلیسا ببرد و اگر فی المثل پسر فقیر باشد و چهارپایی نداشته باشد، مکلف است او را روی دوش خودش حمل کند و به کلیسا برساند. (دیون پورت)

[٤١٥]- چون تاریخ‌گذاشتن روی اسناد، آن روزها معمول نبود، احتمال قوی می‌رود که نسخۀ اصلی تاریخ نداشته است و تاریخی که در متن سند گذاشته شده است، بعداً از طرف نویسنده روی آن قید شده باشد. (دیون پورت)