وصف تو خدا گفت
هر آدمیای که او ثنا گفت
هرچه آن نه ثنای تو، خطا گفت
خود خاطر شاعری چه سنجد
نعمت تو سزای تو، خدا گفت
گرچه نه سزای حضرت توست
بپذیر هر آنچه این گدا گفت
هرچند فضول گوی مردی است
آخر نه ثنای مصطفی گفت
در عمر هر آنچه گفت یا کرد
نادانی کرد و ناسزا گفت
زان گفته و کرده گر بپرسند
کز بهر چه کرد یا چرا گفت
این خواهد بود، عدت او
هر هرزه که از سر هوی گفت
چون نیست بضاعتی از طاعت
از ما گنه و ز تو شفاعت
(جمال الدین اصفهانی)