محمد صلی الله علیه وسلم از دیدگاه خاورشناسان

فهرست کتاب

اخلاق پیامبر صلی الله علیه وسلم

اخلاق پیامبر صلی الله علیه وسلم

توماس کارلایل نوشته است: «او [حضرت محمد] جوان متفکری بود و دوستانش به او لقب «امین» داده بودند، زیرا نمونه‌ی صدق و وفا بود.

آری! در گفتار و پندار خود درستکار بود و همه دیده بودند که هیچ کلمه‌ای از دهانش خارج نمی‌شود که در آن حکمت و پندی نباشد. من درباره‌اش شنیده‌ام که غالباً خاموشی پیشه می‌کرد و در جایی که سودی در سخن [گفتن] نمی‌دید، دم فرو می‌بست و چون لب به سخن می‌گشود، گفتارش سراسر پند، فضل، اخلاص و حکمت بود.

در هیچ موضوعی وارد نمی‌شد، مگر آنکه شبهاتش را بزداید و تاریکی‌هایش را روشن سازد و پرده از حقیقت بردارد و اعماق آن را بشکافد و به راستی سخن گفتن باید چنین باشد، و گرنه خاموشی بهتر از آن است!

محمد [  ج] دارای سیمایی زیبا، نورانی و قامتی نیکو بود، رنگش فریبنده و چشمان درخشنده‌‌ی سیاهی داشت. محمد[  ج] مردی سریع التأثیر بود، ولی بسیار خوش قلب، پاک‌طینت، تیزهوش، دل‌پاک، جوان‌مرد و در دل شب‌های تار بسان چراغ پرفروغی بود که با آن فضا را روشن می‌ساخت. مردی بود که منش بزرگ و متعالی داشت و در هیچ مدرسه‌ای پرورش نیافت و هیچ آموزگاری به او درسی نیاموخت؛ زیرا بالطبع از مدرسه و آموزگار بی‌نیاز بود. زندگانی را تنها در قلب صحراها به سر برد. به راستی چقدر شیرین و جذاب است حکایت او با خدیجه! چگونه در ابتدا برای آن زن به جهت تجارت به شام می‌رفت و مأموریت خود را در بازارهای شام با بهترین شیوه و از روی دوراندیشی و امانت انجام می‌داد و چگونه سپاس‌گزاری و محبت آن زن نسبت به محمد [  ج] روز به روز بیشتر و قوی‌تر می‌شد و چون پیوند زناشویی در میان‌شان برقرار شد، خدیجه زنی چهل ساله بود، در صورتی که محمد[  ج] بیش از بیست و پنج سال نداشت، اما ناگفته نماند با وجود کبر سن خدیجه، هنوز آثاری از زیبایی و خوش‌رویی در او باقی بود. محمد[  ج] با همسر خود در کمال توافق، الفت، صفا و خوشی به سر برد و هیچکس را جز او دوست نمی‌داشت»[١٠٧].

[١٠٧]- همان، ١٣٥-١٣٦.