محمد صلی الله علیه وسلم از دیدگاه خاورشناسان

فهرست کتاب

محمد صلی الله علیه وسلم (روم و ایران)

محمد صلی الله علیه وسلم (روم و ایران)

در طی سده‌های نخستین تاریخ مسیحیت، امپراتوری روح چنان توسعه یافته بود که دیگر نمی‌توانست به عنوان یک وجود واحد باقی بماند و دو نیمه امپراتوری از دل آن سر برآورد که آنان را خطی که تقریباً از شمال به جنوب می‌رفت، جدا می‌کرد و با این حال به رغم اختلاف‌های زبانی‌ای که آنان را بطور فزاینده‌ای از هم دور می‌کرد، به سبب تمدن مشترک و دین مشابه، با یکدیگر پیوسته بودند.

با این وصف، به زودی توسعۀ احساسات مربوط به استقلال ملی و فرهنگی در بین اقوام شرقی سبب شد که شرق نیز به نوبۀ خویش به دو نیمه تقسیم شود؛ یک نیمه عبارت بود از بخش‌هایی که می‌توان آنان را یونانی یا یونانی مآب تلقی کرد که یونان و سرزمین‌های مجاور آن در بالکان تا شمال آن (به استثنای آن قسمت‌هایی که رومی شده بود) و همچنین آسیای صغیر و سرزمین‌های مجاور دریای سیاه را دربر می‌گرفت و نیمۀ دیگر مشتمل بود بر ناحیه‌ای که اقوام آرامی زبان در سوریه، فلسطین و بین النهرین و مصر را – که ساکنانش به زبان قبطی سخن می‌گفتند – شامل می‌شد.

این جدایی به سبب اختلافات مذهبی‌ای که در داخل حوزۀ مسیحیت پدید آمد، شدت یافت. بدینگونه، نیمۀ شرقی ناحیۀ مدیترانه برای نخستین بار بوسیلۀ خطی که آن را به دو نیمۀ شمالی و جنوبی تقسیم می‌کرد، از یکدیگر جدا شد. مقدر بود که حوادث بدی نشان دهد که این خط که مرز روحانی بین اروپا و شرق بود، اهمیت بیشتر کسب خواهد کرد و در تمام طول دریای مدیترانه ادامه خواهد یافت.

در این دوران نیروی تازه‌ای شروع به حرکت کرده بود؛ نیروهایی که در بیرون از مرز روم شرقی ایستاده بود و اکنون می‌رفت که در تاریخ جهان مداخله کند. امپراتوری ایران تحت حکومت هخامنشیان، پادشاهان پارت و سپس ساسانیان، همواره خود را بسان نیرویی مستقل، رویاروی دنیای یونان و روم نگه داشته بود و در اوایل سدۀ هفتم میلادی، به نظر می‌آمد که توفیق یابد که نیمۀ جنوبی قلمرو بیزانس را از آن منتزع کند.

پس از طی یک بحران داخلی در اواخر سدۀ پنجم، شاهنشاهی ایران بوسیلۀ خسرو اول انوشیروان از نو ساخته شده بود و به جایی رسیده بود که یک قدرت بزرگ محسوب گردد.

در دوران خسرو دوم (٥٩٠-٦٢٨م) ایرانیان طی یک رشته پیروزی‌های بی‌نظیر (٦١٣-٦١٥م) در خاک فلسطین و سوریه پیش رفتند؛ در [سال] ٦١٩م، مصر به تصرف‌شان درآمد و آسیای صغیر نیز در معرض تهدیدشان واقع شد، اما هراکلیتوس یکی بزرگ‌ترین امپراتوران بیزانس، از آن پس که سازمان تازه‌ای به دولت روم شرقی داد و آخرین نیروهای آن را در اختیار خویش فرا خواند، طی دو لشکرکشی بزرگ در خلال سال‌های ٦٢٥-٦٢٣ و ٦٢٨-٦٢٧م بر امپراتوری ایران غلبه یافت و آن را واداشت تا سرزمین‌هایی را که به تازگی تسخیر کرده بود، مسترد سازد. این جنگ‌ها کشمکش‌هایی بین غولان نیرومند به شمار می‌رفت. هزاران سرباز که به پیشرفته‌ترین تجهیزات فنی عصر خویش مجهز بودند و از تمام فنون سپاهی‌گری استفاده می‌کردند، به جنگ پرداختند.

در این میان، چه کسی وقعی به این خبر می‌گذاشت که در همین سال ٦٢٤م در سرزمینی به کلی خارج از حوزۀ توجه دنیای معاصر و در یک درۀ صحرای عربستان، دو دسته از اعراب هم با یکدیگر جنگیدند و دستۀ کوچک‌تر (شاید مشتمل بر ٣٥٠ نفر)[٣٤٧] دستۀ بزرگ‌تر را (که شاید در حدود ١٠٠٠ نفر می‌شد) درهم شکست؟!

این در حالی است که امروز از جنگ بین آن دو امپراتوری مقتدر، هیچ اثری باقی نیست، در صورتیکه پیروزی آن سیصدوپنجاه نفر در عربستان سبب شد که امروز در سرزمینی از رباط[٣٤٨] در کنار اقیانوس اطلس تا جاوه[٣٤٩]، از جمهوری تاتارستان در حدود غازان[٣٥٠] و کنار و لگا[٣٥١] تا تُمبوکتو[٣٥٢] در حاشیۀ جنوبی صحرای آفریقا، همه جا ندای نماز برای الله – خدای واحد – به زبان عربی طنین افکند! در حوزۀ داخل این حدود است که سرزمین اسلام واقع است؛ سرزمینی که سطور بعدی این کتاب با آن سر و کار دارد. اسلام با فرمانروایی بر سرزمین بیزانس و ایران، از یک سو نواحی‌ای را که تا آن وقت باهم در ستیز بودند، با یکدیگر متحد کرد و از دیگر سو با فتح مصر و اسپانیا پیوندهای منطقه‌ای را که از مدت‌ها پیش وجود داشت، از هم گسست. امپراتوری‌های روم شرقی و غربی، یا دولت‌هایی که جای آنان را گرفته بودند تا به نیمه کاهش یافت؛ بخش‌هایی از آنان‌که در جنوب و شرق دریای مدیترانه بود، اسلامی شد و یک ضربۀ بسط و توسعۀ سیاسی و فرهنگی حوزۀ مدیترانه که هدف آن ایجاد وحدت کامل بود، پایان یافت.

[٣٤٧]- شمار آنان ٣١٣ نفر بود، نه ٣٥٠ نفر.

[٣٤٨]- مرکز حکومت کشور مراکش.

[٣٤٩]- Java بزرگ‌ترین و معتبرترین جزیرۀ اندونزی.

[٣٥٠]- شهر و مرکز ایالتی در روسیه.

[٣٥١]- درازترین رود اروپا ٣٦٩٤ کیلومتر که در روسیه جاری است و به دریای خزر می‌ریزد.

[٣٥٢]- تُمبوکتو Tombouctou: شهری است در سودان که آفریقای وسطی است و اغلب ساکنان آن مسلمان‌اند.