۷- ازجهت اراده و اختیار امام÷را مخالفت قرآن میدانند
قرآن کتاب تکلیف است و به کسی تکلیف میشود که دارای استقلال اراده و اختیار باشد. بنابراین چون رسول خداصو امام÷مکلّف و صاحب اراده میباشند هر کاری کنند منسوب به خودشان و از خودشان است زیرا فعل صاحب اراده از خود او است و ایشان نیستند مانند ماه و خورشید و ابر و باد و فلک که مسخّرند و کارشان منسوب به خدا است که تسخیرشان کرده است و همچنین سایر اسباب جهان که فعل اسباب جهان منتسب به خدا است که صاحب اراده میباشند. امّا آقای نم و مح میگویند امام÷و رسولصمانند اسباب جهان بوده و به ارادۀ خدا کار میکنند نه به ارادۀ خوشان، و میگویند چگونه ملائکه مدبّرانند و خورشید میتابد پس رسول و امام مانند آنها مدبّر و مدیر جهانند به ارادۀ خدا. این آقایان نمیدانند که فاعل با اراده فعل او مستند بخودش میشود نه بخدا، اگر امام و رسول خلق کند خود خلق کردهاند و به ارادۀ خود و در خلقت شریک خدا و هم وصف او میشوند و این شرکست، چه باید کرد مسئلۀ به این روشنی را نمیفهمند واستدلال میکنند به آیۀ: ﴿وَإِذۡ تَخۡلُقُ﴾که دربارۀ حضرت عیسی÷نازل شده و به آیۀ: ﴿وَتَخۡلُقُونَ إِفۡكًاۚ﴾که دربارۀ کفار آمده دیگر نمیدانند کفّار خالق نیستند و خلق از طین حضرت عیسی و خلق افک از کفّار به معنی تصنع میباشد مجازاً به تفاسیر شیخ طوسی و طبرسی و سایر تفاسیر مراجعه فرمائید. مختصر آنکه ارّه و تیشه شرک کار نجّار نیستند امّا برادر و شاگرد او شریک کار او هستند زیرا برادر و شاگرد دارای اراده میباشند ولی این آقایان در قیاس خود فرق نگذاشتهاند.