درسی از ولایت

فهرست کتاب

هر چیزی برای صحّت و بطلان و کم و زیادش میزان دارد

هر چیزی برای صحّت و بطلان و کم و زیادش میزان دارد

در جهان هر متاعی میزانی دارد که کم و زیاد آن را با آن میزان معلوم می‌کنند. مثلاً دکّان نانوائی اگر میزان و ترازوئی نباشد معلوم نمی‌شود که نانوا کم داده و یا زیاد، دکّان بزّازی اگر متر نباشد معلوم نشود که فلان پارچه کم است و یا زیاد. آیا می‌توان گفت برای اسلام و فهم کم و زیاد آن، خدا میزانی نگذاشته که هر حدیثی و خبری را دشمنان اسلام و منافقین جعل کردند تمیز داده شود؟ به چه چیز می‌توان اخبار جعلیّه را تمیز داد و صحّت و سقم مطالب وارده در اسلام را تعیین کرد؟ خدا و رسول و أئمّه فرموده‌اند میزان در اسلام قرآن است: امّا قرآن در سورۀ شوری آیۀ ۱۷ فرموده:

﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ وَٱلۡمِيزَانَۗ [الشوری: ۱۷]

«یعنی خدا کسی است که نازل نموده بحقّ، کتاب و میزان را».

و امّا رسول خداصچنان‌که در کافی و کتاب وسائل‌الشّیعه ج ۳ ص ۳۸۱ آمده: «قال رسول الله انّ علي كلّ حقّ حقيقه و علي كل صواب نوراً، فما وافق كتاب اله فخذوه و ما خالف كتاب الله فدعوه». یعنی رسول خداصفرمود بر هر حقّی حقیقتی و بر هر صوابی نوری است، پس آنچه موافق کتاب خدا بود بگیرید و آنچه مخالف کتاب خدا بود رها کنید. و از امام صادق÷در همین دو کتاب روایت کرده که فرمود: «فمالم يوافق من الحديث القرآن فهو زخرف». یعنی هر حدیثی که موافق قرآن نباشد باطل و مزخرف است. و نیز در آن دو کتاب روایت کرده‌اند که امام صادق می‌فرمود: «كلّ شيء مردود إلي الكتاب والسّنّة وكلّ حديث لا يوافق كتاب الله فهو زخرف». و در همانجا روایت کرده‌اند از امام صادق÷که فرمود: «خطب النّبي بمني فقال أيها النّاس ما جائكم عنّي يوافق كتاب الله فأنا قلته وما جائكم يخالف كتاب الله فلم أقله». یعنی رسول خداصفرمود‌ای مردم آنچه از قول من برای شما آمد که موافق کتاب خدا باشد من آن را گفته‌ام و آنچه برای شما آمد که مخالف کتاب خدا باشد من نگفته‌ام. چنان‌چه آن‌حضرتصفرموده اند: «من كذب علي متعّبدٌ افليتبوّا مقعده من النّار». پس ما باید هر خبری را به قرآن عرضه بداریم نه قرآن را به خبر و قرآن را حاکم بر خبر بدانیم نه خبر را حاکم بر قرآن. مّا آقای نم در ص ۱۵ می‌گوید قرآن را باید به خبر عرضه کرد و این سخن او ضدّ قول خدا و رسول خداصو أئمّه می‌باشد. پس ما می‌پرسیم بقول شما، قرآنیکه بدون خبر فهمیده نمی‌شود چگونه خبر را به آن عرضه کنیم، پس مسلّم قرآن فهمیدنی است.