درسی از ولایت

فهرست کتاب

دلیل سوم غالیان قطب جهان و جواب آن

دلیل سوم غالیان قطب جهان و جواب آن

می‌گویند امام قطب جهانست چنان‌که قطب آسیا را می‌گرداند امام نیز عالم را اداره می‌کند؟ جواب آنست که: اأولاً قطب آسیا آسیا را نمی‌گرداند بلکه نیروی برق و یا آب و یا نیروی دیگری آسیا را می‌گرداند. ثانیاً قطب بودن امام مدرکی ندارد، رسول خداصادّعا نکرد که من قطب جهانم بلکه فرمود: ﴿أَنَا۠ بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡمن بشری مانند شمایم، اگر شما قطب جهانید رسول خداصنیز قطب جهان خواهد بود. ثالثاً قطب آسیا عقل و شعور و اراده ندارد و نباید امام و رسول را که دارای عقل و اختیارند به آن تشبیه کرد. رابعاً آیات قرآن صریحاً این قطب را ردّ می‌کند در سورۀ فاطر آیه ۴۰ فرموده:

﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُمۡسِكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ أَن تَزُولَاۚ وَلَئِن زَالَتَآ إِنۡ أَمۡسَكَهُمَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنۢ بَعۡدِهِۦٓۚ[فاطر: ۴۱]

«خدای تعالی نگه می‌دارد آسمان‌ها و زمین را از اینکه زائل و یا از مسیر خود خارج شوند و اگر زائل شوند احدی پس از خدا آن‌ها را نگه ندارد».

پس مدیر آسمان‌ها و زمین جز خدا کسی نیست. سورۀ یس فرموده: ﴿وَٱلشَّمۡسُ تَجۡرِي لِمُسۡتَقَرّٖ لَّهَاۚ ذَٰلِكَ تَقۡدِيرُ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡعَلِيمِ ٣٨[یس: ۳۸] یعنی و خورشید جریان دارد برای قرارگاه خود و این جریان به اندازه‌گیری دانا و توانائی است. پس جریان و سیر جهان و بقاء آن به امرخدای منان است نه از قطب و نه از غیر قطبی. خامساً آن‌وقت که خدا جهان را به وجود آورد قطبی نبود جهان چگونه بود حال نیز چنین است و درنفخۀ صور که تمام جهانیان می‌میرند و کسی جز خدا نمی‌ماند زمین در آن زمان به آسمان چگونه بی‌قطب برپا است. سادساً این قطب‌سازی از یک عدّه مردم نادان خرافی است به نام عرفا و صوفیان، در آن‌زمان که خدا بفرماید: ﴿ لِّمَنِ ٱلۡمُلۡكُ ٱلۡيَوۡمَۖ خود پروردگار بفرماید: ﴿ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ [غافر: ۱۶] و آیا جهان در آن زمان چگونه بدون قطب برپا ماند و این قطب‌ها کجایند؟ سابعاً این قطب‌سازی که کار یک‌عدّه مردم خرافی می‌باشد شخص عاقل و دانشمند به این خرافات استدلال نمی‌کند، سابعاً خود امیرالمؤمنین فرموده من خلافت مداوم نه جهان مدارا قطب شریعتم نه خلقت یعنی لیاقت دارم برای زمامداری مسلمین چنان‌که در نهج‌البلاغه خطبۀ شقشقیّه اگر سندی داشته باشد فرموده: «و هو يعلم انّ محلّي منها محلّ القطب من الرّحي»یعنی او میداند که من مدار خلافتم و محلّ من از خلافت محلّ قطب است از آسیا، و اگر آن‌حضرت قطب جهان بود لازم بود بیان کند و در همان نهج‌البلاغه به عمرسنیز فرموده: «فكن قطباً واستدر الرّحمن»و نیز به او فرموده: «ليس بعدك مرجع يرجعون اليه». به اضافه کسیکه قطب جهان باشد برای از دست دادن خلافت و زمامداری گوشه‌ای از زمین ناله نمی‌کند، غالیان از هرچه خوششان آمده نام آن را روی امام گذاشته‌اند، از قطب آسیا خوششان آمده گفتند امام قطب است، از لنگر ساعت خوششان آمده گفتند امام لنگر زمین و آسمان است، دیگر فکر نکردند زمین و آسمان احتیاج به لنگر ندارد با وجود قدرت حق تعالی، مظهر آب قنات را دیدند خوششان آمد گفتند امام مظهر خدا است خیال کردند خدا هم مانند قنات مظهر دارد، از شیربرنج خوششان آمد گفتند رسول خداصبا علی در شب معراج شیربرنج خوردند، از مدیر اداره خوششان آمد گفتند امام مدیر عالم امکان است، و از ادارۀ جهان خدا را عزل نمودند نعوذ بالله. از شجاعت شیر خوششان آمد گفتند علی شیر خدا است و آن‌حضرت را به حیوان درّنده نعوذ بالله تشبیه کردند و گفتند شیر شد و جلو مادرش را قبل از تولّد گرفت، فکر نکردند که وجود فرزند قبل از تولّد از مادر محال است.