أدلّۀ غالیان و جواب آنان!
اول: قیاس – با اینکه علمای شیعه قیاس را باطل میدانند، ولی به اینجا که میرسند فراموش میکنند، آنهم قیاس معالفارق را که همه باطل میدانند، غالیان میگویند چنانکه عزرائیل همه را قبض روح میکند و اسرافیل همه را روح میدهد، پس امام نیز باید همۀ عالم را اداره کند، و میگویند چنانکه خورشید منظومه شمسی را اداره کرده و چنانکه ملائکه در رحم مادر برای طفل خلاق صورتند، همین طور امام که مقام بالاتری دارد میتواند خلّاق و ولیّ و مدیر جهان باشد، چگونه کار فرشتگان و خورشید شرک به خدا نیست کار امام هم شرک نیست؟ جواب آنست که اولاً عزرائیل خود به تنهائی قبض روح نمیکند بلکه میلیاردها اعوان و زیردست از ملک دارد و همچنین اسرافیل، و عزرائیل خود به تنهائی همه جا حاضر نیست. ثانیاً در فروع دین باطل است چه برسد به عقاید و اصول دین. ثالثاً قیاس معالفارق است زیرا فرشته و یا خورشید صفاتی دارد که امام ندارد، فرشته میتواند از سوراخ به قدر ذرّهای خارج شود ولی امام که بشر است نمیتواند صفات ملکی داشته باشد. رابعاً باید دلیلی ار شرع برسد بر صحّت این مطلب که امام مانند فلان ملک است، مثلاً اگر موسی و یا ابراهیم÷معجزهای داشت ما نمیتوانیم بگوئیم هر بشر و یا هر امام و یا هر رسولی آن معجزه را دارد با اینکه در صفات بشری مانند یکدیگرند چه برسد بدو موجودی که مانند یکدیگر نیستند.
خامساً شما میگوئید به فلان فرشته فلان کار تفویض شده پس به رسول و امام نیز تفویض شده در حالیکه خود امام میگوید نشده امام صادق÷میفرماید: «والله ما فوّض إلينا أمر الخلق والرّزق ومن قال بالتفويض فهو مشرك»یعنی به خدا قسم امر خلق و رزق به ما واگذار نشده و کسیکه بگوید واگذار شده مشرکست. آیا شما میل دارید برای اظهار ارادت به امام مشرک شوید و در عذاب دوزخ دائماً بمانید. سادساً امام یک نفر است در هر زمانی ولی ملائکه میلیاردها افرادند و خورشید در إفاضۀ نور و ادارۀ منظومۀ شمسی مضطر و بیاراده است ولی امام چنین نیست، او بشر مختار با اراده است، خورشید مانند آلات و اسبابست و کار او منسوب به مسببالأسباب است امّا مانند آلات و ابزار نیست و کار او منسوب به خودش میباشد. مثلاً اگر با ارّه و تیشه دری ساخته شد میگویند نجّار ساخته نه ارّه و تیشه و همچنین اگر خورشید گرم کند میگویند خدا گرم کرده امّا امام چنین نیست اگر کاری کند کار خود او است. و امّا عزرائیل چون به امر خدا قبض روح میکند خدا میفرماید: ﴿ٱللَّهُ يَتَوَفَّى ٱلۡأَنفُسَ حِينَ مَوۡتِهَا﴾[الزمر: ۴۲]و در دعای جوشن فرموده «لا يحيي الموتي إلّا هو»، بخلاف رسول و امام که مامور به این کارها نیستند و چون صاحب اراده و اختیار و استقلال میباشند و کاری کنند گفته نمیشود خدا کرد و کار ایشان منسوب به خود شما نیست زیرا بشر فاعل مختار است و اگر رسول خداصخورشید را مسخّر و مضطرّ و ناچار قرار داده و کار منسوب به مسخّر کننده یعنی پروردگار است چنانکه اگر بهار گلها را برویاند میگویند «الله أنبت البقل»، در این صورت اگر رسول و یا امام فرضاً خلقی کنند منسوب به خودشان است نه خدا و در مقابل خدا خالق و موجد دیگری باشند و این شرکست و أمّا در خورشید و ملک مأمور شرک نمیشود، از میان تمام موجودات فقط بشر مظهر اراده و اختیار + جن و فقط او را این افتخار است و نباید بشر با اراده و اختیار را قیاس به موجودات بیاراده و بیاختیار کرد. سابعاً خدا هر ملکی را مأمور کاری قرار داده که ملک دیگر نتواند آن را انجام دهد. پس به هر ملکی تمام کارها واگذار نشده تا شما رسول خداصرا با آن قیاس کنید، زیرا ما در مقابل قیاس شما میتوانیم قیاس دیگری کنیم برای بطلان سخن شما و بگوئیم چگونه جبرائیل مامور ارزاق نیست و نمیتواند متکفّل آن شود، همینطور رسول و امام نیز نتواند، بگوئیم چون به فلان ملک فلان کار واگذار نشده پس به امام واگذار نمیشود. به هر حال ما تقصیر نداریم، خدا بعضی از ملائکه را مأمور کارهائی نموده که سایر ملائکه و انبیاء را مأمور آن قرار نداده، در آن ملک دلیلی و مدرکی داریم که مأمور فلان کار است ولی در رسول و امام مدرکی نداریم، شما به عنوان وکیل مدافع بروید به خدا اشکال کنید که چرا نفرمودی رسول و امام ارزاق و یا مدیر جهانند، اینجا خردمندان میفهمند که شما رسول و یا امام را قیاس به خورشید کرده و میخواهید ایشان را بالا ببرید، ولی در واقع توهین کردهاید زیرا بشر با اراده و اختیار را با موجود بیشعور قیاس کردهاید، چگونه اهل غلوّ به رسول خداصندانسته تحقیر میکنند، اگر بگوئی بنابراین فعل رسول خداصمنسوب به خدا نیست پس چگونه خدای تعالی فعل رسول خود را به خود نسبت داده و فرموده: ﴿وَمَا رَمَيۡتَ إِذۡ رَمَيۡتَ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ رَمَىٰ﴾[الأنفال: ۱۷]
جواب آن است که رمی در این آیه معجزه بوده و کار معمولی نبوده و معجزه کار حضرت رسول نیست بلکه کار خدا است، ولی کارهای معمولی رسول خداصرا به خدا نسبت نداده، و اما اینکه معجزه کار خدا است نه کار انبیاء، به همین زودی در دلیل ششم غالیان ذکر خواهد شد.
بعضی از غالیان عوام امام را قیاس به حضرت عیسی÷میکنند و میگویند چنانکه عیسی÷خلق کرد و زنده نمود و شفا داد باذن الله چه مانعی دارد امام نیز خلق کند و رزق بدهد باذنالله؟ جواب این است که حضرت عیسی چیزی خلق نکرده و خصوصاً در قصّۀ او خلق روح از او نبوده بلکه خدا زنده کرد، و حیات داد و حضرت عیسی صنعتی نموده، ما آیهای که راجع به این موضوع است ذکر میکنیم تا مطلب روشن گردد، شما به تفسیر شیخ طوسی و طبرسی مراجعه کنید که ایشان ما را تأیید کردهاند
در سورۀ مائده آیۀ ۱۱۰ فرموده:
﴿وَإِذۡ تَخۡلُقُ مِنَ ٱلطِّينِ كَهَيَۡٔةِ ٱلطَّيۡرِ بِإِذۡنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيۡرَۢا بِإِذۡنِيۖ وَتُبۡرِئُ ٱلۡأَكۡمَهَ وَٱلۡأَبۡرَصَ بِإِذۡنِيۖ وَإِذۡ تُخۡرِجُ ٱلۡمَوۡتَىٰ بِإِذۡنِيۖ ﴾[المائدة: ۱۱۰]
«ای عیسی بیاد آر هنگامیکه از گل چون هیئت مرغ میساختی پس به ارادۀ من مرغ میشد و هنگامیکه اکمه و ابرص را به اذن و ارادۀ من شفا میدادی و هنگامیکه مردگان را از قبر بیرون میآوردی با اراده و اذن من».
در اینجا فرموده تو از گِل هیئت مرغ میساختی و هر کس میتواند شکل و هیئت مرغ بسازد و این غیر از خلق و ایجاد از عدم است که مخصوص خدا میباشد و عیسی این کار را نکرده و بحث ما در خلق از عدم است و حضرت عیسی خلق را از عدم ننموده تا شما امام را قیاس به آن کنید عیسی مجسّمهای ساخته و لفظ تخلق در آیه مجاز است به معنی تصنع میباشد.
و همچنین ﴿تُخۡرِجُ ٱلۡمَوۡتَىٰ﴾غیر از «تحيي الموتی»میباشد دلیل ما تفاسیر شیعه و سنی و روایات خود ائمّه†میباشد و خارقالعاده بودنش همین است که با نبودن اجزا و عروق و اوتار متعارفی یک مرتبه خدا آن را مرغ میکرد سخن ما در این است که روح را خدا ایجاد کرده و در آن هیئت دمیده، نه عیسی ما دلائل خود را میآوریم: