۹- از جهت نمایش امام÷را مخالف میدانند با قرآن
آقایان نم و مح میخواهند بگویند امام حسین÷همهجا حاضر و ناظر و قادر بر دفع دشمن بود امّا نمیخواست دشمن را دفع کند و این همه «هل من ناصر»میگفت و نامه به اطراف مینوشت و طلب یاری میکرد تمامش نمایش بود و قصد کشتن یزید نداشت و فقط میخواست کشته شود زیرا عاشق شهادت بود و مکلّف به دفع کفّار و ابطال سلطنت یزید نبود. آقای نم در ص ۲۶۹ مینویسد علی÷بهر شکل و هیکلی درمیآید. و در ص ۲۹۹ مینویسد چون لشکر معاویهسجلو آب را گرفتند لشکریان علی÷تشنه شدند در اینجا علی÷یک روز مالک اشتر را به شکل عمروبن العاص کرد و گفت برو از قول معاویه دروغ بگو که معاویه گفته آب را به لشگر علی بدهید، و روز دیگر مالک اشتر را به شکل یزید کرد و گفت برو بگو پدرم گفته مانع بردن آب برای لشگر علی نشوید، و یک روز دیگر مالک اشتر را به شکل خود معاویه کرد برای اینکه برود و بگوید به لشگر علی÷آب بدهید. ما میگوئیم اگر علی چنین قدرتی داشت میخواست خود معاویه را بکشد و یا مالک اشتر را به شکل معاویه کند و به جای او بنشاند و فساد را از بین بردارد. این دوستان نادان خواستهاند علی را با همین موهومات بزرگ کنند و ما را بکوبند. دیگر نمیدانند خود علی÷از این موهومات بیزار است. آقایان نم و مح میگویند خیر کشتن معاویه صلاح نبود و خدا اجازه نداده بود. ما میگوئیم مگر به علی وحی عدم اجازه شده بود مگر علی مکلّف به قتال معاویه نبود، پس جنگ با معاویه برای چه بود ایشان میگویند باید معاویه بماند و یزید را به سلطنت برساند چنین صلاح بوده، ما میگوئیم اگر چنین صلاح بوده پس شما چرا تنقید و گریه و زاری و ننه من غریبم میکنید، شما را بخدا کسی نیت که اسلام را از شرّ این خرافات برهاند.