ولایت تکوینی مستقلّ و غیر مستقلّ فرق ندارد
شیخیّه چنانکه اسکوئی در احقاق الحقّ و سایر رؤسای ایشان نوشتهاند که اگر رسول وامام در خلقت و ادارۀ امور جهان مستقلّ باشند شرک است و امّا اگر مستقل نباشند و به امور و اراده و اذن و مدد خدا: خلق و رزق و امور جهان را متکفّل باشند چه اشکالی دارد؟ جواب آنست که اولاً مدرک بر این فرض از شرع و عقل نداریم و هر گفتاری مدرک میخواهد، و مدیر بودن غیر خدای سبحان برای جهان چه به نحو استقلال و چه غیر استقلال مدرکی ندارد. ثانیاً مدارک اسلام چنانکه آیات و روایات آن بیان شد دلالت بر بطلان آن دارد. ثالثاً خدا در همه جای قرآن میگوید: ﴿ٱللَّهُ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖ﴾و ﴿رَبُّ كُلِّ شَيۡءٖۚ﴾و ﴿بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ﴾، مدیریّت و ولایت جهان را منحصراً به خود نسبت داده و یکجا نفرموده «رسولنا مدير كلّ شيء». رابعاً میگوئیم رسول و یا امام چگونه مدیر و یا خالقند با اسباب و یا بدون اسباب؟ اگر بگوئی با اسباب میگوئیم خدا خود که موجب اسبابست مگر عاجز و یا خسته شده، چرا خودش با اسباب را اداره نکند که دیگری کند و اگر بگوئی رسول و امام بدون اسباب جهان را اداره میکنند، میگوئیم رسول و امامی که دارای مکان و محدودند و در هر جا نیستند چگونه بدون اسباب اداره میکنند؟ به اضافه خوب بود رسول خداصیک مرتبه بدون اسباب جنگ برود و یا بدون اسباب غذا تهیّه کند تا این مطلب را باور کنیم، به اضافه بشر محتاج محدود جهان را اداره کند، امّا خالق عزّوجل که به همه چیز احاطه دارد چرا این کار نکند؟ و اگر بگوئی رسول و امام اسباب و ابزار کار خدایند برای خلق و ادارۀ جهان، میگوئیم اسباب و ابزار چیزهائی باشد که اراده و شعور نداشته باشد، آیا رسول و امام مانند اسباب بیاراده و بیشعورند؟ این توهین به ایشان خواهد بود. پس اگر بی اراده باشند نباید فعلی و یا خلق و ارادۀ جهان را به ایشان نسبت داد زیرا فعل را به فاعل مختار با اراده نسبت میدهند نه به ابزار و آلات مثلاً نمیگویند تیشه و رنده دری را ساخت بلکه میگویند استاد نجار در را ساخته و اگر بگوئی رسول و امام با شعور و اختیارند و با این حال مدیر جهانند؟ جواب این است که فاعل با اراده فعل او به خود او منسوب و او مستقلّ در فعل است، پس چرا میگوئی ولایت غیر مستقلّ دارند و چرا ایشان را غیر مستقلّ میگوئی؟ حال باید دانست که رسول و امام چون با اراده و اختیارند اگر خلق کنند و یا مدیر باشند فاعل مستقلّند و لذا در مقابل خدای متعال مستقلّی قائل شدهای و به شرک افتادهای.