سخنان پوچ و خیالی نویسندگان
خدا در قرآن فرموده: ﴿وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡۚ ﴾[النساء: ۲۹] یعنی خودکشی نکنید، جائیکه میدانید غرق خواهید شد نروید، جنگ بدون اسلحه و تجهیزات نروید و گوشت زهرآلود را نخورید و حکم عقل نیز همین است چه برای امام و چه برای مأموم، زیرا دین امام و مأموم اسلام است و فرقی ندارند در دین. امّا آقای نم در ص ۳۰۸ و آقای مح در ص ۱۶۰ مینویسند امام مأمور است به علم خود عمل نکند. با اینکه خدا مذمّت کرده از عالم بیعمل، ولی امام با اینکه میداند زهر است و قدرت بر نخوردن دارد میخورد، با اینکه امام میداند دیوار سقوط میکند میرود زیر آن میخوابد، با اینکه میداند ابن ملجم قاتل او است میگوید برخیز میدانم میخواهی
چه بکنی، امام حسین÷میداند شمر قاتل او است ولی به شعر میگوید: ای شمر لعین شود در بر من – این خنجر تو این خنجر من این چکمۀ تو این پیکر من، آقای مح به به چه فرموده چه تحقیقات احمقانه. میگویند چون مصلحت بزرگی است امام باید به علم خود عمل نکند و برخلاف عقلی و تکلیف قرآنی عمل نماید. ما در جواب میگوئیم در کارها و عمل بر خلاف عقل و قرآن هیچ مصلحتی نیست و ثانیاً شما خیال میکنید کشته شدن امام مصلحتی دارد و و اسلام رونق میگیرد ولی ما میگوییم: خیر چنین نیست اگر رسول خداصمیماند چند سالی و همچنین هر امامی حیاتش نافقر است برای دین مردم، اگر امام بماند و سلطنت و بسط عدالت و اجرای قوانین الهی کند بهتر از آنست که کشته شود. رسول خداصفرموده «إذا مات العالم ثلم في الاسلام فمه لا يسدّها شيء». یعنی چون عالمی بمیرد شکستی در اسلام یا رخنهای پیدا شود که چیزی آن را سدّ ننماید، شما برای رسول خداصو یا امام ارزش یک عالمی قائل نیستید اگر کشته شدن امام با ارزش و خوب بود امام صادق نمیفرمود «مصيبه الحسين أعظم المصيبات»، بخدا قسم قتل امام هیچ مصلحتی ندارد مگر برای روضهخوانها. ممکن است بگوئیم برای شمر که یکمرتبه کشت مصلحتی نداشت، ولی برای روضهخوانها که هر روز میکشند و به خانه و فرش و ملک و ماشین و آقائی رسیدهاند خوب و با مصلحت بود. عجب این است که آقای مح چون روضهخوانست واز قتل امام بهره برده باید چنین بنویسد ولی مردم دیگر چرا سخنان او را میشنوند و بر دهان او نمیزنند. پس معلوم شد عقیدۀ ایشان این است که امام مأمور است به علم خود عمل نکند و بدنبال عقل هم نرود بلکه برای مصلحت روضهخوانان خود را به کشتن دهد و از حیات امام که باید میلیونها افراد بهرهمند شوند و تعلیم دین بگیرند و از عدالت او فیض برند همه هیچ است فقط برای بهرۀ روضهخوانها که زنان را جمع کنند و بگویند جیغ بزنید و با فریاد ندبه کنید و بر سر و سینه بزنید. ولی فسّاق و فجّار حکومت کنند بجای امام، و عبدالملکها و چنگیزها و پهلویها سلطنت کنند. بهرۀ مؤمنان جیغزدن و بهرۀ کفّار سلطنت کردن، این است مصلحت قتل امام، تف بر این عقل و منطق. از بیچارگی و بدبختی مسلمین این است که اینچنین آخوندهای بیخبر از عقل و قرآن گوینده و نویسندگان باشند و بر گردن مردم بعنوان مروّج الاسلام سوار باشند.