از شرک نمیترسند ولی از تقصیر در ولایت میترسند
شیخیّه و غالیان و مدّاحان و دکّانداران میگویند ما برای آنکه در حقّ ائمّه تقصیری نشود کوشش داریم که ایشان را بالا بریم، زیرا میترسیم در حقّ ایشان تقصیر شود؟ جواب آنستکه شما چرا از شرک نمیترسید اگر راست میگوئید چرا دین ائمّه را عوض کردهاید؟ هر امامی فرموده من تابع دین و قرآنم، ولی شما میگوئید امامشناسی از اصول دین است، در صورتیکه اصول دین امام ایمان به امام نبوده یعنی علی÷که امام است ایمان به خدا و رسول و روز جزا آورد پس اصول دین او ایمان به سه چیز بود، شمامیگوئید ایمان به دوازده بلکه به پانزده چیزیکه زیادتر است امام ایمان به خود نیاورد و خود را تابع میدانست نه اصل دین، بدترین غضب خدا بر کسی است که مشرک باشد و یا دین اسلام را کم و یا زیاد کند، اگر توحید افعالی و یا توحید صفاتی شما خراب باشد ولایت و دوستی و یا بگو سرپرستی جهان برای امام به شما نفع ندهد.
در تفسیر آیۀ ۱۰۶ سورۀ یوسف:
﴿وَمَا يُؤۡمِنُ أَكۡثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشۡرِكُونَ ١٠٦﴾[یوسف: ۱۰۶]
این آیۀ دربارۀ کسانی است که نامها و صفات خدا را روی خلق میگذارند و مشرک میشوند مثلاً مخلوقی را مدیر و یا مدبّر جهان میخوانند با اینکه این نام و صفت مخصوص حق تعالی است، و نیز همان امام فرمود این آیۀ دربارۀ کسانی است که میگویند اگر فلان کس نباشد ما بیچارهایم یا هلاک میشویم، فرمود آیا نمیبینی غیر خدا را مؤثّر و مدافع از خویش میدانند، در کتاب وسائل الشّیعه ج ۱ ص ۱۹ روایت کرده از حضرت باقر÷که فرمود: «من لا يعرف الله ويعرف الإمام منّا اهل البيت فإنّما يعرف ويعبد غير اللّه»تا آخر یعنی آنکه خدا را نشناسد ولی امام از ما اهل بیت را بشناسد همانا شناخته و عبادت کرده غیر خدا را یعنی مشرکست. مؤلّف گوید بسیار عجیب است اگر بگوئی ولایت تمام انبیاء و اوصیاء مطابق مدارک اسلامی تشریعی است نه تکوینی عدّهای عصبانی میشوند، امّا اگر مشرک شوی و بگوئی اوصیا و ائمه همه کاره و مدیر و وزیر خدایند، خوششان میآید معلوم میشود توحید غریب است و لذا مرشدان صوفیه ادّعای ولایت و بلکه الوهیّت میکند کسی به ایشان کاری ندارد بلکه ایشان را عارف و کامل میشمرند، امّا اگر کسی بگوید امام مانند سایر افراد بشر سهو و نسیان دارد فوری عصبانی میشوند ولی دعوی الوهیّت مرشدان را تأویل میکنند و برای هر قطب و مرشدی و یا هر امامی ولایت مطلقۀ کلیّه الهیّه قائل شدهاند.