دنیای سحر و شعبده بازی

فهرست کتاب

مقدمه:

مقدمه:

بسیاری از کسانی که در مورد تاریخ سحر به تحقیق و پژوهش پرداخته‏اند بر این باورند که منشأ و آغاز سحر از زمان آفرینش انسان است که در این زمینه به نوشته‏ها، رموز، تصاویر و اسطوره‏هایی استدلال کرده‏اند که از انسان بر جای مانده و در خرابه‏ها و قبرها پیدا شده‏اند. اگرچه حقیقت همین است ولی ما تنها به این دلایل بسنده‏ نکرده‏ایم؛ زیرا در این دلایل شک و تردید وجود دارد و این مرحله از تاریخ انسان که دوران قبل از تاریخ نامیده می‏شود توسط انسان تدوین نشده است.

تاریخ مدوّن انسان که به پنج هزار سال پیش بر می‏گردد، آغاز آن با ابهام و پیچیدگی همراه است و آگاهی‏ ما از آن اندک است، از این رو نمی‏توان به طور یقین بر اساطیر و رموز و تصاویری که انسان آن‌ها را حفظ کرده و یا شناخته است بسنده کرد.

آنچه که بیانگر راستی این گفتار است، این سخن خداوند است که می‏فرماید: ﴿كَذَٰلِكَ مَآ أَتَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُواْ سَاحِرٌ أَوۡ مَجۡنُونٌ٥٢[الذاريات: ۵۲].

«همین گونه هیچ پیامبری به سوی مردمان پیش از آنان نرفته است، مگر اینکه گفته‏اند: او ساحر یا دیوانه است».

این آیه‏ی قرآن عموماَ بیانگر این نکته است که تمام ملت‌ها با این سخن ظالمانه با پیامبران خود روبرو شده و آنان را به ساحری یا دیوانگی متهم کرده‏اند، و این نشان می‏دهد که تمام ملت‌ها سحر را شناخته‏اند.

اولین پیامبر (صاحب شریعت) حضرت نوح÷است. با توجه به آیه‏ی فوق، قوم حضرت نوح با سخن مذکور با او به مقابله پرداخته‎اند.

ابن حجر عسقلانی/می‏گوید: سحر در زمان حضرت نوح÷وجود داشته است، زیرا خداوند در مورد قوم نوح به ما خبرداده است که آنان بر این گمان بودند که وی جادوگر است، و با توجه به آنچه که ابن اسحاق و دیگران ذکر کرده‏اند، داستان هاروت و ماروت قبل از حضرت نوح بوده است. [۱]

اگر منظور ابن حجر این است که آیهای در قرآن با صراحت وجود دارد مبنی بر اینکه قوم نوح، او را به ساحری متهم کرده‎اند، درست نیست زیرا در قرآن آیه ای وجود ندارد که با صراحت به این موضوع پرداخته باشد. ولی اگر منظور ابن حجر همان آیه‏‌ی عمومی است که ما بدان استدلال کردیم، پس سخن وی درست است.

اما آنچه که ابن حجر از ابن اسحاق روایت کرده است مبنی بر اینکه داستان هاروت و ماروت قبل از حضرت نوح÷اتفاق افتاده است امری احتمالی است، چون هیچ دلیلی از کتاب و سنت وجود ندارد که بتوان با استدلال به آن، زمان دقیق وقوع داستان هاروت و ماروت را مشخص کرد.

من با کسانی که معتقدند سحر در تاریخ انسان بر تمام ادیان و اعتقادات پیشی گرفته، موافق نیستم،زیرا سحر نوعی انحراف از راه راست است و خداوند متعال به ما اعلام کرده است که نخستین انسان یکتاپرست و بر راه راست بوده و خدای یگانه را پرستش کرده است. کافی است که بدانیم نخستین انسانی که خداوند آفریده است یعنی حضرت آدم÷یکی از پیامبران الهی بود که پروردگار را بخوبی میشناخت. پس از این بیان الهی نباید به آنچه که مورخان و جامعه‏شناسان مبنی بر جهل و گمراهی نخستین انسان نوشته‏اند توجه کرد، چون خداوند به ما اعلام کرده است و پس از حق چیزی جز گمراهی وجود ندارد.

[۱] ابن حجر، فتح الباری (۱۰/۲۲۳)