۳- سحر نزد مصریان
یکی از ملتهایی که در تاریخ به جادوگری شهرت داشتهاند، قبطیان مصر بودند «و دستنوشتههای قدیمی مصر که بر کاغذ پاپیروس یافت شدند، نشان میدهند که جادو در میان تمام طوایف مصر از جایگاه والایی برخوردار بوده است تا جایی که مراسمی برای آن ترتیب میدادند و وظایفی را در قبال آن مشخص میکردند که عالمان دینی آنان عهدهدار آن میشدند».
این دستنوشتهها بیانگر این نکتهاند که گاهی مصریان به منظور غافلگیرکردن خدایان خود، افسونهای شرکآلودی را میخواندند تا خدایان بتوانند برچیز مورد نظر آنان اثر داشته باشند، و گاهی هم جهت دفع بیماریها نسخههای پزشکی را با طلسمها و افسونها آمیخته میکردند.
مصریان قدیم بدن انسان را به اعضای مختلف تقسیم میکردند و معتقد بودند که هریک از این اعضا تحت تأثیر یکی از خدایان قرار دارند و جدولی را برای روزهای با برکت و نحس ترسیم کرده بودند و میگفتند: در روز نوزدهم ماه «هاتور» عبور از رودخانهی نیل جایز نیست، و نیز معتقد بودند که اگر کودکی در ماه «بابه» به دنیا بیاید، محکوم به قتل خواهد شد». [۱۶]
یکی از بزرگترین پادشاهان مصر که در واپسین روزگار مصریان قدیم بر آنان حکومت میکرد جادوگری ماهر بنام «نیکتانیبس» که تا سال ۳۵۸ قبل از میلاد حکومت او ادامه داشت. [۱٧]
قرافی در کتاب «الفروق» میگوید: «قبطیان در زمان «دلوکا» پادشاه مصر بعد از فرعون، در معابد سحر انجام میدادند [۱۸]و لشکریان دنیا را به تصویر میکشیدند در حالی که چشمانشان را بیرون میآوردند و گردنهایشان را میزدند. هر لشکری که قصد حمله به آنان را داشت از دیدن این تصاویر به وحشت میافتاد و ازیورش به آنان خودداری میکرد. بدین ترتیب پس از غرق شدن فرعون و لشکریانش، زنان مدت ششصد سال بر قبطیان پادشاهی و فرمانروایی میکردند.
جادوگران مصر دارای معادلات جبری و مجموعههای حسابی و فلکی و رموز و کلمات مبهمی بودند که هنگام سحر کردن از آنها استفاده میکردند. کاهن قبل از آنکه به اعمال سحرآمیز بپردازد، به مدت نه روز در عبادتگاهش خلوت میکرد و در این مدت محل و لباسهای روزانهی خود را پاک میکرد و غذای مخصوصی میخورد و ریاضتهای دینی سختی را انجام میداد. پس از پایان یافتن این نه روز، دهان خود را با نترون میشست و با رنگ سبز تصویر یک پر کوچک را بر زبان خود رسم میکرد. این تصویر از نظر آنان بیانگر راستی و حقیقت بود. سپس دایرهی بزرگی را به رنگ روزی که سحر را در آن شروع میکرد میکشید و در اطراف آن از داخل و خارج علامتها و رمزهای سحرآمیزی را رسم میکرد و پس از آن کار خود را آغاز میکرد. [۱٩]
جادوگران هنگام تجهیز مردگان جهت انتقال به جهان آخرت جادو میکردند و از نظر مصریان قدیمی عملیات مومیایی و دفن کردن، ارتباط نزدیکی با سحروجادو داشت. هنگام مومیایی کردن، طلسمها، افسونها و عبارتهای سحرآمیز مخصوصی را میخواندند که بدون آنها، مومیایی کردن آنطور که شایسته است انجام نمیگرفت.
علاوه بر این، کتیبههای بدست آمده در «اهرام» که به زبان هیروگلیفی نوشته شدند و قدیمیترین آثار فکری انسان به شمار میآیند، شامل آثار واضحی از سحر هستند، و حتی برخی از باستانشناسان این کتیبهها را مجموعهای از افسونها و رموز سحری برشمردند.
پژوهشگران باستانشناسی تاکید میکنند که مناظر و تصاویر کشیده شده بر دیوارهی قبرهای قدیمی مصر، دارای انگیزههای سحرآمیزی بودهاند، زیرا که هدف از آنها تحقق یافتن محتویات آنها در زندگی اخروی بوده است.
در دورهی امپراتوری قدیم مصر نامهی مشهور مردگان مجموعهای از تصاویر سحرآمیز و افسون و طلسمهایی بود که مردگان هنگام انتقال به جهان آخرت آن را مورد استفاده قرار میدادند.
زندگی روزمرهی مصریان قدیم را نیز سحر و جادو فرا گرفته بود تا جایی که آنان غذای خود را آماده نمیکردند و به مسافرت نمیرفتند مگر پس از خواندن افسونها و صیغههای سحرآمیز مخصوصی. جادوگری در دولتهای میانی و جدید بیشتر از دولتهای قدیمی مصر رایج بود، زیرا بیشتر آثار و کتیبههای کشف شدهی حاوی سحر در دوران دو دولت میانی و جدید بود.
مصر قدیم جایگاه فنون و صنایع مختلف بوده است به گونهای که تاریخ آنها بیانگر این نکته است که هیچکدام از کارهای صنعتی و شیمیایی آنان انجام نمیشد مگر همراه با (گفتن) کلماتی دینی و تعابیری سحرآمیز که برای موفقیت در این کارها لازم و ضروری بودند. [۲۰]
جادوگران مصر در زمینهی سحر به جایگاه والایی رسیده بودند، زیرا ملتهای دیگر مثل یونانیان، رومیان و غیره بر این باور بودند که جادوگران مصر از جادوگران دیگر ممالک شرقی پیشرفتهتراند، و ساحران سرزمینهای همجوار مصر تلاش میکردند که از جادوگران مصر تقلید کنند. [۲۱]
کسی که از جایگاه سحر و جادو نزد مصریان قدیم آگاهی داشته باشد، به جنایت سحر بر زندگی انسان در طول تاریخ پی میبرد و انسان مسلمانی که این گمراهی را مورد مطالعه قرار میدهد، راهی ندارد جز اینکه بگوید: سپاس و ستایش سزاوار خدایی است که نعمت اسلام را به ما ارزانی داشت.
[۱۶] دایرة المعارف قرن بیستم (۵/۶۴) «هاتور» و «بابه» از ماههای مصری قدیم هستند. [۱٧] محمد محمد جعفر، السحر ص(۱۵) [۱۸] هر روستایی در مصر دارای معبدی بود که کاهنی بر روی یک صندلی طلایی در آن مینشست. (نگا: نهایه الأرب فی فنون الأدب نویری (۱/۳٩۴) [۱٩] محمد محمد جعفر، السحر ص(۱٩) [۲۰] احمد شنتناوی، فنون السحر ص(۲۵) [۲۱] همان، ص(۲٩)