دنیای سحر و شعبده بازی

فهرست کتاب

فصل چهارم: انسان چگونه جادوگر می‎شود؟

فصل چهارم: انسان چگونه جادوگر می‎شود؟

تحقیق گذشته بیانگر این بود که جادوگر واقعی تنها کسی است که در سحر خود از شیطان یاری می‎جوید، و کسی که با شیطان ارتباط قوی نداشته باشد ممکن نیست در جادو به درجه‌ی نبوغ برسد.

ابن قیم می‌گوید: «هرچه جادوگر کافرتر، پلیدتر و دشمنی وی با خدا و رسول و بندگان مؤمن شدیدتر باشد، سحرش قوی‎تر و نافذتر است». [۱٧۶]

به همین علت جادوی بت‎پرستان از جادوی اهل کتاب قوی‎تر و جادوی یهودیان از جادوی اسلام گرایان نافذتر است. [۱٧٧]

برخی گمان می‎کنند که با چیرهشدن بر جن به هدف خویش نایل می‎شوند و دانشی دارند که به وسیله‌ی آن می‎توانند جن‌ها را برای انجام امور خود مسخر کنند و این دانش «عزائم» نام دارد. حاجی خلیفه «علم عزائم» را چنین تعریف می‎کند: «عزائم بر گرفته از عزم و تصمیم قاطع و تعمّق در کار و نیت کردن در آن و تحمیل بر دیگران است، می‌گویند: «عزمت علیك»یعنی بر تو واجب و قطعی نمودم.

و در اصطلاح آنان به معنی تحمیل و تشدید آن چیزی است که از جن و شیاطین می‎خواهند و هرگاه که جادوگر بگوید: «عزمت علیك»اطاعت و فرمانبرداری را بر آنان واجب نموده است. [۱٧۸]

فخررازی گمان کرده است «عالم به عزائم اگر تمام شرایط را دارا باشد، آنگاه که فرمان خود را متوجه جن‌ها می‎کند، خداوند (عزائم) او را به آتشی بزرگ و سوزان برای جنیان تبدیل می‌کند و تمام عرصه‎های دنیا را بر آن‌ها تنگ می‌نماید تا آنجا که هیچ چاره‎ای جز حاضر شدن و فرمان بردن از آنان برایشان باقی نماند. مهمتر از آن چنین فردی اگر ماهر و دارای اخلاق نیکو باشد، خداوند متعال فرشتگان قوی، خشن و تندی بر جنیان فرو می‎فرستد تا آن‌ها را به سوی اطاعت و فرمان بردن از او سوق دهند. [۱٧٩]

اینها گمان می‎کنند «چون خداوند پادشاهی را به سلیمان عطا نمود، مشاهده کرد که جن‌ها انسان‌ها را در بازارها به بازی گرفته و مسخره می‎کنند و آنان را در راه‎ها می‌ربایند، وی از خداوند خواست که بر هر طایفه از جنیان فرشته‎ای بگمارد تا آنان را از فساد باز دارد، خداوند فرشتگان را بر طوایف جن گماشت و آنان جن‌ها را از فساد و آمدن نزد مردم باز داشتند. سلیمان جن‌ها را در خرابه‌ها و بیابان‎ها- و نه در آبادانی- سکونت داد تا مردم از شر آن‌ها در امان باشند. و آن گاه که یکی از آنان سرکشی و فساد می‎کرد، دانای به علم «عزائم» کلماتی بر زبان می‎راند که فرشتگان آن را بزرگ می‎داشتند.

آنان گمان می‎کردند گروه‎های مختلف فرشتگان هرکدام به بزرگداشت دسته‎ای از این نام‌ها امر شده‎اند و چون آنان را بر این اساس سوگند دهند، آن‌ها فرمان برده و جواب می‌دهند و هر‌چه از آنان خواسته شود انجام می‎دهند. دانای به علم «عزائم» فرشته‎ای را با این نام‌ها سوگند می‎دهد و او آن گروه از جن‌ها یا یکی از آنان را که شخص طلب نموده حاضر می‌کند و هرآنچه که بخواهد به او دستور می‎دهد». [۱۸۰]

این ادعا دروغ‎سازی و تلبیسی است که به وسیله‌ی آن مردم ساده‎‎لوح و کم خِرد را مورد مسخره و ریشخند قرار می‌دهند و هیچ دلیل عقلی و نقلی بر گفتار آنان وجود ندارد. در حقیقت کارهایی که با عنوان «عزائم» انجام می‎دهند تعظیم و بزرگداشت جن هاست، مانند مشرکان که چون به هنگام سفر به درّه‎ای وارد می‎شدند به جن پناه می‎بردند. خداوند می‎فرماید:

﴿وَأَنَّهُۥ كَانَ رِجَالٞ مِّنَ ٱلۡإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٖ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَزَادُوهُمۡ رَهَقٗا٦[الجن: ۶].

«و کسانی از انسان‎ها به کسانی از پری‎ها پناه می‎آوردند و بدین وسیله بر گمراهی و سرکشی ایشان می‎‎افزودند».

ابن تیمیه / در شرح این آیه می‎گوید: «یکی از انسان‌ها به دره‎ای فرود می‎آمد، احتمال وجود جن‌ها در دره‎ها بود، زیرا آنان بیشتر در دره‎ها وجود دارند تا در مکان‎های مرتفع، آن فرد می‎گفت: از سفیهان این دره به بزرگ آن پناه می‎برم، جن‌ها چون می‎دیدند که او به آنان پناه می‎برَد طغیان و سرکشی‎شان بیشتر می‎شد. و به این وسیله پاسخ کسی را که به آن‌ها پناه می‎بُرد و اسامی آنان و پادشاهانشان را می‌خواند دادند، زیرا آن شخص آن‌ها را به بزرگشان سوگند داده بود، و به این ترتیب آن‌ها بر انسان‌ها برتری می‎یافتند که مجبورشان می‎کرد برخی از خواسته‎های آن‌ها را انجام دهند. به خصوص اینکه آن‌ها می‌دانستند که انسان از آن‌ها شریف‎تر و بامنزلت‎تر است، تسلیم شدن انسان و پناه بردن او به جن‌ها مانند آن بود که بزرگان برای برآورده ساختن نیازهای خود به فرودستان پناه آوردند». [۱۸۱]

مطالعه قرآن و سنت و آنچه که در مورد سحر و جادو نوشته شده است گویای آن است که جادوگر نخست باید مطیع شیطان و حتی بنده‌ی او باشد تا شیطان نیز او را یاری داده و خدمت کند.

شیطان برای آنکه مردم را خادم و بنده‌اش بگرداند شیوه‎های گوناگونی برجای گذاشته تا بوسیله‌ی آن مردم کفر و گمراهی خود را به اثبات برسانند. نقطه اشتراک تمام این شیوه‎ها آن است که شیطان را راضی کرده و موجب خشم خدای رحمان می‎شود. برخی از جادوگران با ریاضت‎های نفسی به سحر و جادو دست می‎یابند، آنان از مردم دروی می‎جویند و غذای اندک می‎خورند و بسیار تفکر می‎کنند. اما همه این مجاهدت‎ها شیطانی است و به پلید ساختن و فاسد کردن بدن منجر می‎شود و تزکیه و پاک‎سازی نفس در آن نیست.

برخی دیگر به وسیله‌ی عزائمی که شیطان را با آن بزرگ می‎دارند به جادو و ارضای شیطان دست می‎یابند، این کار از طریق سوگند دادن و خواستن و پناه جستن است.

گروه سوم گمان می‎کنند که از روح ستارگان مدد می‎خواهند اما آن‌ها دروغ می‎گویند زیرا ستارگان روح ندارند و شیاطین بر هر دروغ‎گوی گناه کاری فرود می‌آیند.

حاجی خلیفه شیوه‎های گوناگون ملل مختلف برای دسترسی به سحر و جادو را بیان کرده و می‎گوید: شیوه‌ی هندیان تصفیه‌ی نفس، راه نبطیان عزائم در زمان‌های مناسب، طریقه یونانیان تسخیر روح فلک و ستارگان و رویه‌ی عبرانیان و قبطانیان و عرب‎ها بر زبان راندن دسته‎ای از نام‌های بی‎معنی است که این خود نوعی از عزائم است. [۱۸۲]

[۱٧۶] التفسیر القیم: ص(۵۸۱) [۱٧٧] التفسیر القیم: ص(۵۸۱) [۱٧۸] کشف الظنون (۲/۱۱۳۸) [۱٧٩] کشف الظنون (۲/۱۱۳۸) [۱۸۰] الفروق (۴/۱۴٧) [۱۸۱] ایضاح الدلالة، نگا: مجموعه الرسائل المنیر (۲۴٧/۱۲۰) [۱۸۲] کشف الظنون (۲/٩۸۱)