دنیای سحر و شعبده بازی

فهرست کتاب

۱۱- جادوگری در دوران معاصر

۱۱- جادوگری در دوران معاصر

اهل روستا بعد از هر حادثه‎ای که بر اثر رعد و برق یا جز آن برای آنان پیش می‎آمد، اطراف جادوگر روستا جمع می‎شدند و از او می‌خواستند که دلیل حادثه‎ای که بر روستای آنان وارد آمده است را مشخص نماید. در این هنگام جادوگر به آینه نگاه می‎کرد و نام یک یا چند نفر از ساکنان روستا را ذکر می‎کرد و اهل روستا آنان را زنده می‎سوزاندند و هیچیک از محکومان به اعدام و نزدیکان آنان حق اعتراض نسبت به این کیفر سخت را نداشتند، چون تمام اهل روستا به این قناعت رسیده بودند که کسانی که محکوم به این کیفر شده‎اند ابزار شیطان بوده‎ که شیطان از طریق آنان به دیگر اهالی روستا ضرر و زیان می‌رساند.

کسی که این حادثه را بخواند، گمان می‎کند که مربوط به قرون وسطی است، ولی این روستا هم اکنون در جنوب آفریقا وجود دارد و شش نفر از اهالی آن سوزانده شده‎اند، چون جادوگر روستا گفته است آنان علت حادثه‎ای بوده‎اند که در سال ۱٩۸۳م بر اثر رعد و برق در روستایشان به وقوع پیوسته است. [۴۵]

برخی از مردم گمان می‎کنند که این نوع نیرنگ‎ها امروزه تنها مخصوص ملت‎های عقب افتاده است، در حالی که این درست نیست زیرا در میان متمدن‎ترین ملت‎های جهان هم، فنون جادوگری سحر بطور گسترده و به شیوه‎های مختلف برگزار می‎شود که گاهی منجر به اذیت کردن و کشتن افراد می‌شود.

«در فرانسه میلیون‎ها انسان وجود دارند که به این قناعت رسیده‎اند که آنان قربانی شیطان شده‎اند. اجتماعات شبانه‎ی زیادی در انبار مشروبات در طبقات پایین هتل‌های بزرگ یا در محل پارکینگ اتومبیل‎ها و یا در طبقات همکف وزارت دفاع در پاریس برگزار می‌شوند که گویی پاریس میزبان یکی از جشن‌های فودو - یکی از عبادت‎های روحی سیاه پوستان هائیتی- را بر عهده گرفته است.

در ماه مه ۱٩۸۵ مردی با خواهرش، رختخواب پدر معلول‌شان را آتش زدند تا وی را از دست شیطان نجات دهند.

در آوریل ۱٩۸۵ یک زوج بازنشسته تمام چهارپایان خود را از دست داد و سنگ‎هایی به وزن پانصد کیلوگرم در رختخواب دخترشان پیدا کردند و هزاران چماق را با اشکال مختلف در باغچه و خانه‎ی خود یافتند.

در آوریل ۱٩۸۴ دو برادر پدرشان را با سی ضربه چاقو کشتند، چون معتقد بودند که پدرشان «شراب محبت» را آماده می‌کند تا همسرش را سحر کند و او را فریب دهد، در حالی که پنج سال پیش تلاش کرده بود که همسرش را با آتش بسوزاند. در فوریه ۱٩۸۴ بنّایی، یک شهروند ترکیه‎ای را با چاقو کشت، چون با سحر او را اذیت می‎کرد.

جادوگری تنها مختص فرانسه نیست، در ایالت «اوهایو» آمریکا از سال ۱٩۶٩، سالانه پنج نوزاد به مناسبت مراسم فرا رسیدن فصل تابستان در قربانگاه شیطان قربانی می‌شوند. در ماه ژوئیه گذشته سه افسونگر، دختری را مورد ضرب و شتم قرار دادند و او را سوزاندند تا به نام کسانی که روح وی را عذاب می‎دادند پی ببرند.

تحقیقی که وزارت صنعت و پژوهش فرانسه در سال ۱٩۸۲ به منظور تعیین میزان عقلانیت شهروندان فرانسوی انجام داده، به این نتیجه رسیده است که هجده درصد اهالی فرانسه به جاوگری معتقدند، و با وجود اینکه نصف افراد پاسخ‌دهنده اعلام کرده‎اند که علم روزی تأثیر و نتایج جادوگری را توضیح خواهد داد، ولی این فاصله رو به افزایش است. در همین حال سالانه چندین هزار درخواست افسون و طلسم به حوزه‎های دینی اسقف‎ها تحویل داده می‎شود.

تعداد جادوگران و شعبده بازان در فرانسه بالغ بر سی هزار نفر تخمین زده می‎شود و مجموع فروش سالانه‎ی آنان بیش از میلیاردها فرانک می‌باشد، اگرچه نمی‎توان به ارقام دقیق پی برد، زیرا ماده‎ی ۴۰۵ قانون جزایی، سحر را منع کرده و برای انجام دهنده‌گان آن از یک تا پنج سال زندان را درتعیین کرده است. برای «شعبده‎بازان و افسونگرانی که فریب خوردگان خود را قانع می‎کنند مبنی بر اینکه می‎توانند برخی از بیماران را درمان کنند و یا موفقیت را به ارمغان بیاورند و حوادثی را ایجاد کنند». بدین ترتیب بسیاری از نجوا کنندگان با ارواح و واسطه به صورت پنهانی به جادوگری مشغولند و بر مدارس سحر و جمعیت‎های شیطان پرستان نام مستعار و توهمی را اطلاق می‎کنند که تحت قانون شماره ۱٩۰۱ قرار می‎گیرند مانند «جمعیت‎هایی که دنبال سود نیستند».

این جمعیت‎ها از رهگذر این فعالیت‎های خود، کنفرانس‎ها، همایش‎ها و حلقه‎های درس بسته را برگزار می‎کنند و هر روز رو به افزایش هستند، جادوگران هم سالانه صدها «راهنمای سحر» و جزوه‎های «جهان شیطانی» را منتشر می‎کنند. علاوه بر این تلویزیون هم به این موضوع اهمیت زیادی می‎دهد و در این زمینه برنامه‎های متعددی دارد.

هر روز روزنامه‎ها یک داستان سحر‎آمیز واقعی را نقل می‎کنند. برخی از این داستان‎ها خنده‎آور هستند، مانند داستان آن بازرگان تولزی که در شهر «تولز» در اطراف صندوق کوچک پر از اوراق بهادار می‎چرخید تا قراردادی با ژاپن را از آن بیرون بیاورد. برخی دیگر از این داستان‎ها ترسناک و غم‎انگیز هستند، مانند آن سناریوی تراژدیکی که در ماه مارس ۱٩۸۳ در شهر «مونپلیه» اتفاق افتاد که در آن یک خانم پرستار در اثنای یک مراسم دینی پسر شش ساله‎ی خود را کُشت تا ارواح بد را از او دور کند.

این‎ها امور سرسام‎آوری است که هنگام صدور حکم، قاضیان را متحّیر و کلیسا را نگران می‎کند. در ۲٩ آوریل گذشته «کمیسیون پیشگیری» متشکل از کارشناسان کلیسا در امور باطنی‎گری و منجّمی، مؤمنان را به بسیج عمومی در مقابل این چالش‎ بزرگ بی‌دینی فرا خواند. واتیکان هم چند ماه پیش در روزنامه‎ی «اوسرفاتوری رومانو» جادوگران و کسانی که خواهان سحر هستند را به شدت محکوم کرد.

اعتقاد به خرافات تنها مختص فرانسه نیست. در آلمان از هر چهار نفر یک نفر به سحر و آثار آن معتقد است و در این کشور هشتاد هزار زن جادوگر وجود دارد و حتی آلمانی‎ها از سه سال پیش بر این باور بوده‎اند که «رومنیگه» یکی از قهرمانان تیم ملی فوتبال آلمان قربانی یک جادوگر فرانسوی شده است. در ماه مه گذشته یکی از معروف‎ترین شرکت‎های آمریکایی پودرهای شوینده، شعار موجود بر قوطی‎هایش را برداشت، زیرا روزانه و در طول یک ماه هزاران نامه را دریافت کرد که وجود رموز شیطانی در این شعار را محکوم می‎کردند. در چین هنوز هم جادوگری وجود دارد و در شهر شانگهای زنی به پانزده سال زندان محکوم شد، چون تلاش کرده بود که از طریق یک جادوگر با برادر مرده‎ی خود تماس برقرار کند.

چه قشری از فرانسویان بیشتر از جادو متأثر می‌شوند؟ بر اساس بررسی مدیر پژوهش‌های علمی مجلس ملی، زنان بیشترین کسانی هستند که تحت تأثیر جادو قرار می‌گیرند. پژوهشی که در سال ۱٩۸۲ به درخواست وزیر آموزش و پرورش انجام گرفته است نشان می‎دهد که بیشتر زنان فرانسوی بویژه زنان غیرشاغل تمایل بیشتری به اعتقاد به چیزهای نامعقول دارند. پس از زنان افرادی که با وجود تحصیلات عالی از موقعیت اجتماعی مناسبی برخوردار نیستند در جایگاه بعدی قرار دارند، زیرا تفاوت بین تعداد این افراد و موقعیت اجتماعی آنان، باور به تصورات دیگری از وضع موجود را تقویت می‎کند. اکثراً سلسله‎ای از حوادث ناگوار، دردها و شکست‎های شغلی و شخصیتی باعث می‎شوند که انسان به دنبال فردی است که سحر را از او بگشاید. شیطان یا جادوگر دو مجرم آماده‎ی محاکمه و مجازات هستند.

هنگامی که پزشکی به ناتوانی خود اعتراف می‌کند، بیمار به جادوگر پناه می‎برد و از او کمک می‎خواهد، و زمانی که شانه‌های خود را تکان می‎دهد، کاهن ظاهر می‎شود. در فرانسه افسونگران در بسیاری از حوزه‎های دینی وجود دارند که روحانیان مسیحی با توجه به تقوا و پایبندی به تقالید، آنان را برمی‎گزینند. در فرانسه تعداد این افراد بیش از صد نفر است. این کاهنان که اکثراً افراد کهنسال هستند به هر درخواستی پاسخ می‎دهند. در پاریس گاهی برخی از افراد بخاطر کثرت مراجعه کنندگان مدت طولانی در نوبت قرار می‎گیرند، این هم فقط بخاطر ملاقاتی است که بیشتر از ربع ساعت طول نمی‎کشد.

بهر حال به نظر می‎رسد که پناه بردن به اخترشناسی و باور به قوای پنهانی تنها چوب خلاصی برای مردان و زنان سرگردان نیست، بلکه این پدیده عمیق‎تر و ریشه در تاریخ غرب دارد. این پدیده یکی از نتایج فروپاشی روحانیت و عقلانیت علمی افراطی است که از اعطای معنی به زندگی انسان‌ها ناتوان است.

آنچه که کلیسا در گذشته«استحواذ» می‎نامید، امروزه پزشکی آن را «هستریا» می‎نامد. و این همان چیزی است که انسان را به نیرنگ‎های بیشماری وا می‌دارد. همانطور که برای یک هتل‎دار در شهر نانسی (فرانسه) پیش آمد و ۶۵ هزار فرانک فرانسه را در مقابل یک افسون ساخته شده از کاغذ دستشویی پرداخت کرد.

امروزه نگرانی و بیم جادوگران از کلیسا و پلیس نیست، بلکه از قانون جدید مالیات‎هاست.

از دو سال پیش واسطه‎ها (ی جادوگران) مالیاتی بر ارزش افزوده پرداخت می‎کنند، و همین امر باعث نگرانی دانشمندان از موجی شده است که پیشرفت اطلاع رسانی علمی را تهدید می‎کند.

در سال ۱٩۸۸ پلیس فرانسه در شهرهای مختلف بویژه پاریس تعداد زیادی از افراد نیرنگ باز را دستگیر کردند که به نوع خاصی مدعی سحر و خبر دادن از آینده بودند تا پول زیادی را از مشتریان ساده‎لوح و افرادی که تشنه‎ی چیزهای شگفت‎انگیز و غیرعادی هستند بگیرند.

ملاحظه شده است که فعالیت این شعبده‎بازان هیچ وقت مانند امروزه پررونق نبوده است، اگرچه استثمار و ساده لوحی تعداد زیادی از مردم در طول تاریخ منبع درآمد زیادی برای برخی از نیرنگ‎بازان بوده است.

ولی این پدیده که در سال‎های گذشته یک مسأله‎ی حاشیه‎ای و ساده بود، امروزه ابعاد جدیدی پیدا کرده و به یک پدیده‎ی نگران کننده تبدیل شده و دستگاه‎های دولتی فرانسه را وادار کرده است که در این زمینه مداخله کنند تا از گسترش آن جلوگیری کنند. معمولاً در میان تمام جوامع بشری و در تمام سرزمین‎ها، زنان و مردان طالع‎بینی وجود دارند، که معتقدند قدرت خواندن حوادث گذشته و خبر دادن از آینده را دارند و به همین حد بسنده می‎نمایند و فعالیت‎شان علنی و گسترده است. فرانسویان سالانه حدود سی میلیون فرانک را در مقابل خدمات این‎ها پرداخت می‎کنند. این افراد جشنواره‎ها و کنفرانس‎ها را برگزار می‎نمایند و کامپیوتر و تکنولوژی‎‌های نوین را جهت پاشیدن خاکستر در چشمان مشتریان خود (و فریب دادن آنان) بکار می‎گیرند.

در کنار این طالع‎بینی‎های رسمی- اگر تعبیر درست باشد- امروزه در پاریس و لیون و مارسی و لوهاتر و دیگر شهرها و حتی در روستاهای کوچک و دوردست، انواع جدیدی از جادوگران و واسطه‎گران روحانی وجود دارند که مدعی انجام دادن معجزاتی از قبیل: پیدا کردن اشخاص مفقود شده، باز گرداندن معشوقان، جلب ثروت، مشخص کردن شماره‎های برگه‎های بخت‎آزمایی، حتی نوشتن جادوی شر برای دشمنان و شفا دادن بیماری‎های خطرناک بیماران می‌باشد. این جادوگران و شعبده‎بازان در مقابل این خدمات خیالی خود که هیچ ارتباطی با واقعیت ندارد، هزینه‌های سرسام‎آوری را از مشتریان خود دریافت می‎کنند.

در بسیاری از اوقات این ساحران بعد از آنکه مردم را فریب دادند و اموال آنان را گرفتند، پنهان می‎شوند به گونه‌ای که هرگز یافت نمی‌شوند.

طبق آمارهای پلیس فرانسه تعداد جادوگران، طالع‎بینان و تجارت کنندگان انسان‌های ساده لوح در حال حاضر بیش از شصت هزار نفر تخمین زده می‎شود.

شگف‎انگیز‎تر این که بیشتر این جادوگران و طالع‎بینان و واسطه‎گران روحانی به صورت علنی یا شبه علنی فعالیت می‎کنند. برخی از آنان دفاتر یا مطب‎های مشخص دارند. برخی دیگر هم از طریق آگهی‎هایی در برخی روزنامه‎ها و مجلات حاشیه‎ای یا متخصص در زمینه‎ی علوم غیرطبیعی مشتری جذب می‎کنند.

کافی است که انسان این روزنامه‎ها و مجلات را بخواند تا آگهی‎هایی همراه با آدرس و شماره تلفن را مشاهده کند که از قدرت شگفت‎انگیز و سحر‎آمیز و غیرعادی این افراد سخن می‎گویند. پلیس فرانسه افزایش نوع ویژه‎ای از این جادوگران را در شهرهای بزرگ ملاحظه کرده است. این ساحران آفریقایی‎هایی بودند که خود را «مارابوت» می‎نامیدند و هرکدام از آن‎ها مدعی بودند که در زمینه‎ی خاصی تخصص دارند.

این‎ها مدعی بودند که بعضی از آنان متخصّص از بین بردن بدشانسی و بدیمنی و برخی دیگر متخصص افسون نوشتن هستند و برخی هم در زمینه‎ی مشخص کردن ارقام برگه‎های بخت‎آزمایی ملی، پیدا کردن مفقودان و تضمین موفقیت‎های شغلی، اجتماعی و عاطفی مهارت دارند. این افراد معمولاً در اتاق‎های کوچکی در محله‎های فقیرنشین شهرهای بزرگ از مشتریان خود استقبال می‎کنند و به گفته مسؤلان فرانسوی بیشتر این افراد از راه غیرقانونی و از کشورهای آفریقایی بویژه کنیا و سنگال وارد فرانسه شده‎اند.

مسؤلان فرانسوی به این نتیجه رسیده‎اند که این آفریقایی‎ها مافیایی را برای جادوگران و شعبده‎بازان تشکیل داده‎اند که گاهی با وسایلی که هیچ ارتباطی با جادو و علوم غیر طبیعی ندارد از مصالح آنان محافظت می‌کنند. پلیس فرانسه اخیراً در شهر «لوهافر» شبکه‎ی بزرگی از جادوگران آفریقایی را کشف کرده است که ادعا می‎کردند آنان فرستاده‎ی پیامبران هستند و از توانایی‎های سحری فوق العاده‎ای برخوردارند. مسأله‎ی دشوارتر این است که پلیس از اثبات اتهام این ساحران به حیله و نیرنگ ناتوان است و مشتریان آن‌ها هم که پول‎های زیادی را در مقابل «هیچ» به آنان داده‎اند نمی‎توانند باز پس گیرند.

در قرون وسطی، مسؤلان گاهی جادوگران را می‎سوزاندند، ولی امروزه تنها می‌توانند آنان را به نیرنگ‎بازی و گرفتن مال از دیگران متهم کنند. ولی با نبودن دلایل مادی و محسوس چگونه می‎توان این اتهام را اثبات کرد.

تنها کاری که مسؤلان می‎توانند در این زمینه انجام دهند، این است که این جادوگران را در دام جرم محسوس بیاندازند و یا آنان را به جرم ورود غیرقانونی به فرانسه از آن کشور اخراج کنند.

اعتقاد مشتریان فرانسوی به توانایی‎های این جادوگران و شعبده‎بازان مسأله را پیچیده‎تر می‎کند و این مشتریان تنها زمانی به نیرنگ آنان پی می‎برند که فرصت از دست رفته است.

نباید اعتقاد داشت که تنها طبقات ساده‎ی جامعه قربانی این نیرنگ‎ها می‎شوند، بلکه بسیاری از روشنفکران و بازرگانان هم در دام این ساحران و جادوگران افتاده‌اند، مانند «پاتریک» ۳٩ ساله، وی که کارمند یکی از شرکت‎های بزرگ پاریس است می‎گوید: «گفته میشود این کارها تنها برای دیگران (افراد ساده‎لوح) اتفاق می‎افتد در حالی که برای خود من هم پیش آمده است. خیلی مشتاق بودم که پروژه‎ی بزرگی را در شرکتی که در آن کار می‎کنم به انجام برسانم، و بطور تصادفی و توسط یکی از دوستانم با شخصی از یکی از کشورهای آفریقایی آشنا شدم که معلومات زیاد او مرا به شگفتی وا داشت.

بعد از برگزاری چند جلسه‌ی روحی، به قدرت و توانایی او ایمان آوردم و مبلغ هفتاد و پنج هزار فرانک را به صورت امانت به او تحویل دادم و وی آن را در گاو صندوقی گذاشت و تأکید کرد که اگر پروژه‎ی من به انجام نرسد، آن را به من بر می‎گرداند. ولی پروژه‎ی پاتریک تحقق پیدا نکرد و این جادوگر بزرگ هم با مبلغی که بصورت امانت به وی تحویل داده شده بود پنهان گردید.

به گفته‎ی یکی از بازرسان پلیس، این نیرنگی بیش نیست که هیچ مدرک و دلیلی برای اثبات آن وجود ندارد و در نتیجه پیگرد قانونی و مجازات نیرنگ بازان هم امکان‎پذیر نمی‌باشد. به نظر می‎رسد که تنها راه ‎حل این مشکل این است که برخی از فرانسویان از ایمان کورکورانه‎ی خود به این ساحران بکاهند و نگاهی واقعگرایانه‎تر به امور داشته باشند. [۴۶]

در جزایر «هائیتی» و «برزیل» نوعی جادو وجود دارد که «فودو» نامیده می‎شود. «فودو» یکی از انواع سحر سیاه است که جادوگران در آن ارواح را برای تحقق اهداف و مقاصد سوء خود بکار می‎گیرند.

انجام دهندگان این جادو در یک مراسم رقص گرد هم می‎آیند و گمان می‎کنند که روح بر جسد یک زن مسلط می‎شود و آن زن به رقص می‎پردازد. رقص، جزیی از این شعبده‎بازی است که در آن شیطان به عقل‎های بشری می‎خندد.

در «فودو» عروسک‎ها بکار گرفته می‎شوند تا بیماری و مرگ را برای کسی که می‎خواهند اذیتش کنند فراهم نمایند، و در اثنای سروده‎های سحرآمیز، خون، منی، گیاهان سمّی و بقایای اجساد آدمیان را بکار می‎برند. ملاحظه می‎شود که انجام دهندگان این نوع سحر به نوعی صرع مبتلا می‎شوند که به دنبال آن روح «از رویل» وارد بدن شخص رقّاص می‎شود و گمان می‎کنند زنی که روح وارد بدن او شده است، بدن خود را احساس نمی‎کند ولی وجود نیرویی را در خود احساس می‎کند که سر وی را منفجر می‎کند و مدت سه، چهار ساعت در این وضعیت باقی می‎ماند تا سحر انجام گیرد.

یکی از گمراهی‌های این آیین کفر‎آمیز این است که به زنی که این رقص‎ها را انجام می‎دهد اجازه داده می‎شود با چند مرد به تعداد انگشترهایی که در دست دارد ازدواج کند، همچنین با هر تعداد از مردان که می‎خواهد رابطه برقرار کند.

با پایان یافتن رقص، روح، نوشیدنی‎ها و مشروبات الکلی را درخواست می‎کند و می‎خواهد که بر یک تخت منتقل شود تا بخوابد و سپس از بدن آن زن جدا می‎شود. [۴٧]

بدون تردید این روحی که انسان را بازیچه‎ قرار می‎دهد، در واقع شیطانی از شیاطین است.

کسانی که اخبار انتخابات را در غرب پیگیری می‎کنند، ملاحظه می‎نمایند که در زمان انتخابات مردان و زنان غیب‎گو فعال می‎شوند و خبر می‎دهند که چه کسی رئیس جمهور می‎شود و یا آینده‎ی کشور در سال‎های آینده چگونه خواهد بود.

مطبوعات خبر بسیار دردناک و شگفت‎انگیزی منتشر کردند مبنی بر این که در آمریکا بیش از هشت نفر که از یک سبک عقل به نام «جون» تبعیت کرده بودند، خودکشی کردند. این افراد گمراه به پیروان خود دستور داده بودند که از جامعه کناره بگیرند تا پاک شوند و شعایر خرافی ویژه‎ی خود را انجام دهند. زمانی که رهبرشان تصمیم به مرگ دسته جمعی گرفت، همه‎ی آنان با اختیار خود به استقبال مرگ رفتند و خودکشی کردند و قبل از آن کودکان خود را سر بریدند.

خبرگزاری‎ها گزارش دادند که در کره‌ی جنوبی دجّال و دروغ‎پردازی است که میلیون‎ها انسان از او پیروی می‎کنند و از هر فردی که در آمریکا رئیس جمهور شده محبوب‌تر است از این راه میلیاردها دلار و کاخ‎های بسیار باشکوهی را بدست آورده است.

روشن‎ترین دلیل بر وجود عقلیت خرافی در دنیای معاصر چشمی است که جهت دفع چشم زخم حسودان بر دلار آمریکا ترسیم شده است.

کسی که اخبار جادوگران و شعبده‎بازان را در کشورهای عربی و اسلامی پیگیری کند، درمی‌یابد که اوضاع این کشورها از فرانسه و آمریکا بهتر نیست در حالی که انتظار می‎رود جادوگران در کشورهای اسلامی که دین اسلام جادوگری را حرام قرار داده و آن را یکی از هفت گناه کبیره به شمار آورده است، جادوگران بازار پر رونقی نداشته باشند.

جهت کسب اطلاعات بیشترخوانندگان گرامی برخی از اخباری که روزنامه‎ها و مجلات کویتی در مورد جادو در کشور کویت در دوره‎ای که من این موضوع را پیگیری می‌کردم ذکر نموده‌اند، یادآور می‌شوم.

روزنامه «القبس» در شماره روز (۸ مارس۱٩٧٩) خبری منتشر کرد مبنی بر دستگیری یک زن شعبده‎باز که به جادو و شعبده‎بازی مشغول بود و برای هر جلسه‎ از بیماران خود مبلغ بیست دینار کویتی دریافت می‎کرد.

در شماره روز ۲۱ ژوئن ۱٩٧٩ روزنامه القبس آمده است: دادگاه جرایم غیرجنایی، فردی شعبده‎باز به نام «سکینه» را به اتهام حیله‌گری، جادو و شعبده بازی محکوم کرد و نزد او مقداری خرمهره و سنگ‎هایی یافته شدکه با آن‎ها به جادوگری می‌پرداخت. این زن حدود بیست سال مشغول این کار بوده و در مقابل هر جلسه چهل و پنج تا پنجاه دینار را دریافت می‎کرده است.

یکی از شگفت انگیزترین اخبار منتشر شده در این زمینه خبر شعبده‎بازی است که ادعا می‎کند که می‎تواند بیماران روانی را با روش‎های شگفت‎آوری معالجه کند. در شماره روز ۲۱ ژانویه ۱٩۸۰ روزنامه القبس آمده است: شعبده‎بازی موسوم به «عودا» در خیمه‎ای در صحرا از قربانیان خود استقبال می‎کرد و با وارد کردن سیخ‎های آهن در بدن آنان بطوری که از طرف دیگر بدنشان بیرون شود، آنان را درمان می‎کرد. به این هم بسنده نمی‎کرد بلکه با سیخ یا شمشیر بیماران خود را می‎زد و مأموران انتظامی مقداری پول که محصول نیرنگ و شعبده‎بازی این نیرنگ‎باز است از او کشف و ضبط کرده‎اند.

روزنامه القبس در شماره روز ۱۸ ژانویه ۱٩۸۰ گزارش داد که مأموران انتظامی، نگهبانی را دستگیر کردند که به زعم این که طلسم‎هایی را می‎سازد که بوسیله‎ی آن زن را محبوب شوهرش می‎کند مشغول انجام دادن سحر و شعبده‎بازی بود. در شماره روز ۲٧ ژانویه ۱٩۸۰ خبری ذکر شده مبنی بر دستگیری یک زن شعبده‎باز و پسرش به جرم انجام دادن سحر و شعبده‎بازی.

در شماره روز۱۱ ژوئیه ۱٩۸۰ هم خبر دستگیری مردی نود ساله به اتهام انجام دادن جادو درج شده است. مأموران مقداری کاغذ، خرمهره، گوش ماهی، سر هدهد و پای گرگ از این پیرمرد کشف و ضبط کرده‎اند.

در شماره روز ۱۶ ژوئیه ۱٩۸۰ خبری درج شده است مبنی بر دستگیری زنی به نام فاطمه در استان پایتخت (کویت) به اتهام انجام دادن سحر که یک حجاب را به مبلغ پنجاه دینار می‎ساخت. این زن در سحر خود از مرغ و مقداری شکر استفاده می‎کرد. وی از بیمار می‌خواست تکه‎ی شکر را در محل حساسی قرار دهد و مرغ را زیر تخت بگذارد.

در تاریخ ۸ اکتبر ۱٩۸۰ روزنامه القبس از دستگیری زن شعبده‎بازی به نام «وبریه» خبر داد که به جادوگری مشغول بود.

روزنامه السیاسه در تاریخ ۲۸ مه ۱٩۸۰ خبری را منتشر کرد مبنی بر اینکه راهبه‎ی سوری در «رمیثیه» مردم را بوسیله‎ی دعاها و طب عربی مداوا می‎کند و مردم برای رسیدن به او دو سال در نوبت می‌مانند.

در تاریخ ۲۵ ژوئیه ۱٩٧٩ روزنامه القبس سخنان آقای عبدالکریم جعفر مدیر دفتر وزیر بهداشت کویت را منتشر کرد که در آن بیماران کویتی را از یک شعبده‎باز اردنی به نام «مدلله» که برای درمان پیش او می‎رفتند بر حذر داشته است.

مدیر دفتر وزیر در سخنان خود گفته است که وی به دستور وزیر بهداشت به اردن رفته و شش روز را در آنجا سپری کرده است تا بر نیرنگ‎های این شعبده‎باز که بیماران از کشورهای دور از جمله کویت نزد او می‎روند اطلاع پیدا کند. به گفته‎ی وی این زن روزانه حدود سی بیمار را ویزیت می‎کند ولی تاکنون ثابت نشده است که هیچ بیماری توسط او شفا یافته باشد.

روزنامه القبس در تاریخ ۱۲ اوت ۱٩۸۵ نوشت که یک شعبده‎باز، نسخه‎ای خرافی را به مبلغ هزار و پانصد دینار به یک زن فروخت. این زن نازا بود و این شعبده‎باز ادعا کرده بود که می‎تواند او را صاحب فرزند کند. پس از، از دست دادن فرصت این زن فهمید که مبلغ زیادی را در مقابل تعدادی کاغذ که با کلمات و حروف و موادی که ارزش یک دینار هم ندارند سیاه شده، پرداخت نموده است.

روزنامه السیاسه در تاریخ ۱۲ مه ۱٩۸٧ خبری را با این مضمون منتشر کرد که زنی توانسته است صد و پنجاه هزار دینار کویتی را از یک مرد ثروتمند بدست آورد. این مرد ادعا کرده که این زن او را سحر کرده و پس از این که آب مرغی به او داده او را عاشق خود ساخته و در نتیجه وی را خواستگاری کرده است. آن زن مقداری مال را از وی خواسته و او هم آن مال را در اختیارش گذاشته و پس از آن دیگر آن زن را ندیده است.

در شماره روز ۲۱ فوریه ۱٩۸٧ روزنامه القبس آمده است که مردی شعبده‎باز توانسته است مبلغ هنگفتی را از کویتی‎ها و خارجیانی که از بیماری‎های روانی رنج می‎برند دریافت کند. این مرد بعداً فرار کرده و تعدادی طلسم از خود بر جای گذاشته که هیچ دردی را درمان نمی‎کنند.

روزنامه السیاسه، در تاریخ ۲۱ مه ۱٩۸۶ تصاویر طلسم‎هایی را منتشر کرده که کلمات آن‎ها نامفهوم است و شامل آیات قرآنی جابجا و توسل‎های شرک‎آلود است.

در ادامه این روزنامه آمده است: شبکه‎ای از شعبده‎بازان در کویت این طلسم‎ها و خرافات را ترویج میکنند و هر طلسم گاهی به هزار و پانصد دینار می‎رسد. به گفته‎ی این روزنامه افراد این شبکه در مناطقی که ساکنان آن ساده لوح هستند و به آسانی می‎توان آنان را فریب داد در حال افزایش هستند.

این شعبده‎بازان در اجرای مراسم جادوگری خود از چیزهای زیادی استفاده می‌کنند، مثلاً مدال پیچیده شده با یک نخ را بر ضد سحر، و خرمهره را برای جلب شانس و محبت، رزق و روزی و جدایی انداختن میان زن و شوهر بکار می‎برند. آنان همچنین از فنجان؛ کف خوانی، دف زنی، عود، گوش ماهی و کاسه‎ی نجات استفاده می‌کنند. آنان از مشتریان خود هم چیزهای شگفت انگیزی درخواست می‎کنند، مثلاً برخی یک گوسفند سیاه یا یک بره‎ی سفید یا شاخ‎دار از آنان می‎خواهند، برخی هم از آنان می‎خواهند که خروسی را ذبح کنند و آن را در قبرستان دفن نمایند.

[۴۵] مراجعه کن به مجله «الحوادث» چاپ لندن، شماره (۱۴۲۳)، تاریخ (۱۰/۲/۱٩۸۴) [۴۶] مراجعه کن به: روزنامه القبس کویت، تاریخ (۱۲/٧/۱٩۸۸) [۴٧] مراجعه کن به: ضمیمه‎ی روزنامه‎ی الانباء کویتی، تاریخ(۲۲/۶/۱٩۸۸)