۱- تعریف فال بد و بدبینی
تطیر فال بد همان بدبینی است و از «طیر» مشتق شده است، عرب کلاغ و أخیل را به فال بد میگرفتند و نسبت به آن بدبین بودند، و معتقد بودند مانع نیکی است.
در میان مردم جاهلیت وقتی کسی برای کاری بیرون میرفت اگر پرندهای را میدید که به سمت راست پرواز می کند، ادامه میداد و آن را مبارک میدانست، اما اگر به سمت چپ پرواز میکرد، فال بد میگرفت و بر میگشت. گاهی پرنده را به پرواز در میآوردند و بر مبنای جهت پرواز آن عمل می کردند. پرنده یا حیوانی می نامیدند که وقتی تهییج می کردند، در پرواز یا حرکتش جانب راست را میگرفت، «سانح» و به همدیگر مژده میدادند و آن را مبارک میدانستند و چنین می پنداشتند که سفرشان موفقیتآمیز و نیازشان بر آورده خواهد شد.
اما آن که به طرف چپ حرکت میکرد «بارح» مینامیدند و به فال بد میگرفتند، چه بسا وقتی کسانی چنین میدیدند از ادامهی سفر منصرف میشدند یا کاری را که آغاز کرده بودند، تعطیل میکردند.
بیهقی در شاخههای ایمان مطالبی ذکر کرده که خلاصهاش این است «فال پرنده در دوران جاهلیت در میان عرب ها عبارت بود از برانگیختن پرنده هنگامی که میخواستند برای کار یا نیازی بیرون بروند. نیز به صدای کلاغ و به آهو سر راه آمدن، بدبین بودند و اینها را فال بد نام نهادند، چون اصلش از مورد اول پرواز کردن پرنده میآمد.
وی میگوید: در میان عجم چنین بود که اگر بچه به سوی معلم میرفت باعث فال بد، و اگر بر میگشت فال نیک بود، همچنین اگر شتری را با بار سنگین میدیدند به فال بد و اگر با بار سبک میدیدند، به فال نیک می گرفتند، و دین اسلام تمام این موارد را باطل کرد.. [۳۳٩]
بد فالی در میان ملتها سابقهای طولانی دارد. خداوند در کتابش میگوید: فرعون و قومش، موسی و همراهانش را به فال بد گرفتند:
﴿فَإِذَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَٰذِهِۦۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَيِّئَةٞ يَطَّيَّرُواْ بِمُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُۥٓۗ﴾[الأعراف: ۱۳۱]
«اگر کار خوبی برایشان پیش میآمد میگفتند این از آن ماست، و چون کار بدی و امر ناخوشایندی بر آنها وارد میشد، به موسی و همراهانش بدبین میشدند». قوم صالح نیز به او بدبینی ورزیدند:
﴿قَالُواْ ٱطَّيَّرۡنَا بِكَ وَبِمَن مَّعَكَۚ﴾[النمل: ۴٧].
«گفتند: تو و هرکه با توست را به فال بد میگیریم»و روستاییانی که در قرآن داستانش آمده به پیامبرانشان بدبین بودند:
﴿قَالُوٓاْ إِنَّا تَطَيَّرۡنَا بِكُمۡۖ﴾[يس: ۱۸].
«گفتند: ما شما را به فال بد گرفتهایم».
پاسخ تمام آنها این است که بدی منحصراً از سوی خودشان با کفر و ناسپاسی و لجاجت و سستی ورزیدن به سنتهای خداوند در زندگی دامنگیرشان شده بود:
﴿أَلَآ إِنَّمَا طَٰٓئِرُهُمۡ عِندَ ٱللَّهِ﴾[الأعراف: ۱۳۱].
«هان بدانید که بخت آنها پیش خداست»
و ﴿طَٰٓئِرُكُم مَّعَكُمۡ﴾[يس: ۱٩].
«شانس شما به خودتان است».
ملتها در بدبینی به روزها، ساعتها و عددها حکایت های بسیار شگفتآوری دارند. برای مثال، به گفتهی ابن تیمیه رافضه «گفتن کلمهی ده و انجام دادن کاری را که ده در آن باشد، دوست ندارند، حتی در ساختمان سازی بر ده ستون خانه نمی سازند، ده شاخه و مانند آن هم برایشان خوشایند نیست، زیرا بهترین یاران پیامبر را که ده نفر بودند و مژدهی بهشت به آنها داده شده دوست ندارند و از آنها متنفرند.» [۳۴۰]
بسیاری از مردم مغرب زمین شمارهی سیزده را فال بد می دانند و به همین سبب برخی شرکتهای هواپیمایی در شمارهگذاری صندلی ها این شماره را حذف کردند و بسیاری از مردم کشور خودمان نیز صدای بوم و کلاغ را فال بد می شمارند.
[۳۳٩] نگاه کنید به جامع الأصول (٧/۶۲۸) و نیز شرح نووی بر صحیح مسلم (۴/۲۱۸) و فتح الباری (۱۰/۲۱۳) [۳۴۰] منهاج السنه (۱/۱۰)