۱- تعریف غیب
در زبان عربی غیب به چیزی اطلاق می شود که از چشمان پنهان باشد. ابن اعرابی غیب را چنین تشریح کرده است: غیب آن است که پیدا نیست، هرچند در دل حضور داشته باشد. [۳۰۱]
اما حقیقت این است که غیب تنها به آنچه که قابل رؤیت نیست خلاصه نمیشود، بلکه آن است که با هیچیک از حواس انسان قابل درک نباشد. بنابراین غیب چیزی است که برای فهم و درک آن نمیتوانیم بر حواس پنجگانه تکیه کنیم، از این رو دریافت نتایج به وسیلۀ مقدمات آن، و شناخت مسّببات از طریق اسباب به شیوهی استدلال و قیاس غایب بر حاضر، جزو امور غیب آن نیست، مانند آگاهی یافتن از درمان بیمار پیش از حاصل شدن آن وقتی درمان را مفید و کارآمد بدانیم و نیز مانند فراوانی میوههای زمین وقتی گیاهان و درختها را شکوفا و آماده ببینیم، و نابودی ملّتی اگر افراد آن پراکنده، و در هرزگی و رفاه فرو رفته و از تلاش و کوشش باز آیند، تمام این موارد جزو دانش غیب یا پیشگویی آن نیست. [۳۰۲]
[۳۰۱] لسان العرب (۲۰/۱۰۳۳) بصائر ذوی التمییز (۴/۱۵۲) [۳۰۲] التنبؤ بالغیب ص (۵)