۴- سحر نزد ساکنان هند
در هند دین و جادوگری با هم آمیخته شده بودند، نه تنها به خاطر محافظت از شیطانی که انسان را با شهوات میفریبد، بلکه جهت تسلط بر خدایان از طریق ریاضت، تنگدستی، قربانی کردن و...
هنگامی که دین بودایی که اصلاح دین برهمایی است آمد، سحر را حذف نکرد، بلکه آن را مورد تأیید قرار داد و هنوز هم جادوگری در تبت و چین از جایگاه والایی برخوردار است». [۲۳]
کافی است که بدانیم یکی از اسفار چهارگانهی کتاب «ویدا» یعنی سفر «اترافا» به شناخت افسون و سحر اختصاص دارد.
«ویدا» کتاب مقدس هندوان است و این کتاب در طی چندین نسل به تکامل رسیده است و امروزه بجز چهار سفر آن باقی نماندهاند. کسی که وضعیت کنونی هند را مورد بررسی قرار دهد، به تصویر گذشتهی هند هم پی میبرد. (امروزه) تعداد ساحران، کاهنان، فالگیران و پرورش دهندگان مار در هند به میلیونها نفر میرسد.
اما برهمائیان که معتقدند جهان از فرمانروا و معبود آنان «براهما» نشأت گرفته است، با وجودی که سحر و هر آیینی که آن را مورد تأیید قرار دهد را مورد تمسخر قرار دادهاند، ولی تاکنون هیچ مقاومتی در برابر آن انجام نداده و آن را نکوهش نکردهاند.
هندیان معتقد بودند که ستارگان تأثیر زیادی بر انسان دارند و جادوگران و منجّمان هندی مدعی بودند که از غیب آگاهی دارند و در مقابل پاداش ناچیزی، مردم را از غیب باخبر میکنند، و میتوانند با شرّی که در شیاطین و مارها نهفته است مبارزه نمایند.
جادوگران هندی همچنین بر این باور بودند که میتوانند شیاطین را بر دشمنان کسانی که از آنان یاری میجویند یا مالی به آنان پرداخت میکنند مسلّط نمایند همانطور که میتوانند خود آن دشمنان را هم دفع نمایند.
همچنین بر این باور بودند که میتوانند شادابی را در انسان تجدید کنند و هر انسانی را عاشق انسان دیگر نمایند.
اگر کتابهای پزشکی قدیم هندی را مورد مطالعه قرار دهیم، میبینیم که در تمام مباحث خود ازقبیل دردها و بیماریها ویا درمان و علاج در مورد سحر و جادو به کثرت بحث شده است. [۲۴]
[۲۳] دایرة المعارف قرن بیستم: (۵/۶۵) [۲۴] مراجعه کن به: ویل دورانت، قصه الحضاره(۳/۳۸،۲۲۱،۲۳۵،۲۴۲،۲۶٧٧)