شرایط جادوگر تا شیطان او را یاری دهد
قبلاً بیان کردیم که انسان تنها هنگامی جادوگر میشود که در زمرهی بندگان و یاران و خادمان شیطان در آید. پژوهشگران در تاریخ جادو و جادوگران به جستجوی شرایط لازم برای جادوگران و دوستان شیطان پرداختهاند، شرایط زیر نتیجهی مطالعات آنهاست. [۱۸۳]
جادوگر باید خود و تمام دارایی خویش را در حال حیات و مرگ به شیطان بفروشد. درستی این گفته را سخن خداوند ثابت میکند که میفرماید:
﴿وَلَقَدۡ عَلِمُواْ لَمَنِ ٱشۡتَرَىٰهُ مَا لَهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنۡ خَلَٰقٖۚ وَلَبِئۡسَ مَا شَرَوۡاْ بِهِۦٓ أَنفُسَهُمۡۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ١٠٢﴾[البقرة: ۱۰۲].
در این آیه ﴿شَرَوۡاْ بِهِۦٓ أَنفُسَهُمۡۚ﴾به معنی فروختن جانهاست.
آنگاه که آدمی جان خود را به شیطان میفروشد باید از همهی اخلاق و اعمال نیک و پسندیده دست برداشته و سنگدل و کور گشته و در راه بدی کوشا و از نیکی رویگردان باشد.
۳- دشمن تمام ادیان باشد و نسبت به آنها خشمگین بوده و آنها را مورد استهزا قرار دهد و از تمام کتابهای آسمانی بیزاری جوید و در سوزاندن و پاره کردن و به کارگیری آن در کارهای پست کوشا باشد.
در تمام این موارد لازم است که غیر خدا را مورد تعظیم قرار داده و به خداوند شرک بورزد و شیاطین، ستارگان، بتها و یا انسان را عبادت کند.
ابن خلدون میگوید: انسان جز با ریاضت جادوگر نمیشود «و ریاضت جادوگری روی آوردن به افلاک و ستارگان و جهانهای عُلوی و شیاطین، و بزرگداشت و عبادت و خضوع و ذلت در مقابل آنهاست. نتیجهی این زهد و ریاضت توجه به غیر خدا و سجده کردن برای اوست و روی آوردن به غیر خدا کفر است، به این دلیل سحر کفر است و کفر از اجزا و اسباب آن به شمار میآید». [۱۸۴]
ابن تیمیه /میگوید: بسیاری از پرستش کنندگان شیطان کلام خداوند را با نجاست و پلیدی مینویسند، آنها سخن خدای بلند مرتبه را با خون و مانند آن و گاه با چیزی غیر پلید مینویسند، جز این آنها هرآنچه که مایهی خشنودی شیطان باشد را نوشته و با آن سخن میگویند». [۱۸۵]
گفته میشود بندگان و دوستان شیطان، (عزائم) و طلسمهایی میخوانند که حاکی از پرستش و بزرگداشت جنها است و عموم عزائم و طلسمها و دعاهایی که در دست مردم است و در زبان عربی قابل فهم نیست، شامل خطاب شرکآمیز نسبت به جنها میباشد. [۱۸۶]
محمد محمد جعفر میگوید: مهمترین چیز برای جادوگر هنگام انجام عمل جادوگری آن است که کفشی به پا کند که در جلو و اطراف آن نام خداوند نوشته شده تا به این طریق شیطان را خشنود و خداوند را نسبت به خویش غضبناک نماید.
۴- جادوگر باید مظهر کثافت و پلیدی و پستی نفس باشد و پاکیزگی و نظافت را ترک کند تا آنجا که بدن، لباس و مسکن او بوی گندیده بدهد، و باید آماده انجام گناهان و زشتیها و پستیها و فرو رفتن در معصیت و اباحیگری باشد و اوقات خود را به دور از مردم سپری کند و با آنها داد و ستدی نداشته باشد و جز در موقعی که از او میخواهند جادویی بکند و به مردم ضرر برساند، با آنان ارتباط برقرار نسازد.
علمای ما احوال یاران شیطان را مورد بررسی قرار دادند و آنان را به آنچه که پژوهندگان در احوال جادوگران به آن دست یافتهاند، توصیف نمودند.
ذشیخ بدرالدین بن عبدالله شبلی میگوید: «جنها بیشتر در محل نجاسات یافته میشوند، مانند حمام، توالت و زبالهدان، آنانکه شیطان با آنها همراه میشود و حالات شیطانی دارند نه رحمانی، بیشتر به چنین محلهایی که مکان شیاطین است، پناه میبرند. آثار و احادیث زیادی در نهی از نماز در این محلها وارد شده است، زیرا چنین اماکنی جایگاه شیاطین است، برخی فقها علت این نهی را در معرض نجاست بودن این اماکن بیان کردهاند و برخی گفتهاند: این مسأله تعبدی است و نمیتوان حکمت و معنای آن را درک کرد، اما سخن صحیح آن است که علت نهی از نماز در حمام و جای خواب شتران و مانند آن این است که چنین محلهایی جایگاه شیاطین است، و علت نهی از نماز در قبرستان این است که علاوه بر آنکه جایگاه شیاطین میباشند، وسیله ای برای دچار شدن به شرک است.
اهل بدعت و گمراهان که از راههای غیرشرعی زهد و عبادت پیشه کردهاند و گاه مکاشفات و تاثیراتی هم دارند بیشتر به پناهگاههای شیاطین که از خواندن نماز در آنها نهی شده پناه میبرند، زیرا در این اماکن شیاطین بر آنان نازل میشوند و همانگونه که با کاهنان صحبت میکنند و یا به داخل بتها میروند و با بتپرستان سخن میگویند، در مورد برخی امور با آنها به گفتگو میپردازند و آنها را درست مثل کاهنان و بتپرستان و جادوگران و بندگان خورشید و ماه و ستارگان میفریبند. [۱۸٧]
ابن تیمیه / به توصیف این افراد پرداخته و میگوید: آنان خود را پاکیزه نمیگردانند و وضو نمیگیرند، هر یکی ازآنان همیشه همراه نجاستها و همنشین سگان است و به حمامها و زبالهدانیها و گورستان پناه میبرد، بوی بدی دارد و به شیوهی شرعی خود را پاکیزه نمیسازد و نظافت نمیکند. پیامبرخدا صفرمودهاند: «فرشتگان به خانهای که در آن شخص جنب و یا سگ باشد وارد نمیشوند».
همچنین در مورد چنین جایگاههای نجسی میفرماید: «این مکانها محل حضور شیطان است»، و میفرماید: «کسی که از میوهی این دو درخت خبیث بخورد به مساجد ما نزدیک نشود، زیرا فرشتگان نیز از هرآنچه که آدمی را بیازارد، اذیت و آزار میبیند». [۱۸۸]
سپس او نشانههای اولیای شیطان را بیان کرده و میگوید: «آنان با پلیدیهای مورد علاقهی شیطان ارتباط دارند و به حمامها و مکانهایی که شیطان در آن حضور مییابد پناه میبرند، و مارها و عقربها و زنبورها و گوش سگها را که همه پلید و از مظاهر فسق هستند میخورند، و ادرار و نجاستهایی مانند آن را که شیطان دوست میدارد میآشامند، و با سگها و موشها همنشین هستند و یا به زبالهدانها و جاهای نجس میروند یا به گورستان پناه میبرند، خصوصاً گورستان کفار اعم از یهود و نصارا و مشرکان، آنان شنیدن قرآن را نمیپسندند و از آن فرار میکنند و شنیدن آوازها و اشعار را بر آن ترجیح میدهند و خلاصه نزد آنان فرمان شیطان از کلام خدای رحمان مقدمتر است. [۱۸٩]
۵- جادوگر لازم است کارهای حرام انجام دهد، و به گناهانی که موجب خشم خدا و رضایت شیطان است مبادرت ورزد. جادوگران بیشتر اوقات در اماکن متروکه لخت و عریان مینشینند، و پرندگان و حیوانات را در حالی که نام شیطان یا سایر خدایان باطل را بر آن میخوانند سر میبُرند، و خون را با آبجو و کوبیدهای گرفته شده از حیونات مُردار یا حیواناتی که به نام غیر خدا ذبح شدهاند مخلوط میکنند و از این ترکیب نجس مینوشند و بدنهای خود را به آن آغشته میکنند، و در مراسم خود گناهانی را مرتکب میشوند که پستترین جنایتکاران از انجام آن خودداری مینمایند.
جادوگران در مراسم خود در جمعآوری پس ماندههای غذا از زبالهدانها و کوچهها و نیز مواد مخدر و خون حیوانات و پرندگان تلاش میکنند و برخی جادوگران برای خشنودکردن شیطان کودکان بیگناه را هم میکشند و جادوگر طبق عادتش از کاسهی سر مردهای که به شکل ظرف در آمده مینوشد.
محمد محمد جعفر میگوید: جادوگران به بسیاری از گناهان و جنایتهای زشت و انحرافات جنسی آلودهاند آنان مراسم خود را معمولاً بر روی تپهای انجام میدهند و پس از دزدیدن کودکان و سر بریدن آنان در آن محل قربانی تقدیم میکنند. پلیس فرانسه جنازهی دو پسر را در مدتی کمتر از سه هفته بر روی آن تپه پیدا کرد. آنها کودکان را میکُشند تا از خونشان برای جادو و یا نزدیکی به شیطان استفاده نمایند. از کسی که میخواهد جادوگر شود تعهد بسیار سختی گرفته میشود که تمام آن در جهتی است که شخص را بندهی شیطان قرار میدهد و به سحر و جادو که مخالف حق و عدالت و دینی است که خدا به وسیلهی پیامبر صبدان فرو فرستاده مبادرت ورزد.
آن گاه که شخص واجد این شرایط شد، باید به تدریج این گناهان و بدیها را در مدت چند ماه تمرین نماید تا با پلیدیهایی که شیطان آن را دوست دارد نفس خویش را پست و پلید کند. پس از آن لازم است کتابهای جادو را که شیوههای نزدیکشدن به شیطان را برای او بیان کرده است و او را آمادهی نزول شیطان میکند مطالعه نماید.
علاقمندان به رسیدن به جادوگری شیوههای مشابهی در روبرو شدن با شیطان و یا یکی از پیروان او دارند. مثلاً برخی در یک نیمه شب مهتابی به مکانی بسیار دور میروند و کارهایی انجام میدهند که مایهی خشنودی شیطان میشود، مانند آنکه لباسشان را بیرون آورده و به دور خود دایرهای میکشند و اشکال و رمزها و طلسمهای مورد پسند و علاقه شیطان را بر روی آن رسم میکنند، سپس شروع به خواندن کرده و شیطان را مدح و ستایش مینمایند و برایش دعا کرده و به او متوجه میشوند. برخی هم با خود حیواناتی دارند که در حال تعریف و تمجید از شیطان آن را ذبح کرده و به شیطان هدیه میدهند.
شیطان در ملاقات اول و یا ملاقاتهای بعد در مقابل آن شخص علاقمند به جادوگری ظاهر میشود، و با او پیمان میبندد که نام آن شخص را با مادهی نجس و گندیده ای مینویسد.
در این پیمان شخص گمراه متعهّد میشود که بندهی شیطان باشد. شیطان نیز زمانی برای تعمید این گمراه معیّن میسازد، در زمان مشخص شده جادوگران و ارواح خبیث هم حضور دارند، مراسم تعمید با پستی به اتمام میرسد و جادوگر در آن خوار شده و مورد اهانت و ضرب و شتم قرار میگیرد و از نجاستها و گوشت مردار میخورد و با کلمهی زشتی نام گذاری میشود.
تمام آنچه که این بیچاره در مقابل چنان بندگی پست و زشتی از دشمن سرسخت خود (شیطان) دریافت میکند آن است که بتواند جادوگر شود.
وکیل برجسته «موریس هارسون» در سخنرانی خود که در آکادمی علوم ماوراء الطبیعه در سال «۱٩۲٩» ایراد نمود میگوید: «اولین کاری که جادوگر هنگام پیمان با شیطان و در اولین ملاقاتش با او انجام میدهد آن است که قراردادی را امضا میکند که در آن، طرف اول (جادوگر) روح و جان و همه چیز خود را به طرف دوم میفروشد و در مقابل طرف دوم (شیطان) نیرو و قدرت جادوگری را به طرف اول (جادوگر) عطا میکند.
«بارنیه» زن جادوگری که در سال «۱۶۱٩» محاکمه و سوزانده شد به رئیس دادگاه آن زمان «قاضی بیوری لانکر» قراردادی را که با شیطان بسته بود نشان داد. این قرارداد عبارت بود از یک تکه کثیف از پوست گربه یا سگ که با خون حیض و دیگر نجاستهایی که انسان توان دیدن و بوییدن آن را ندارد آلوده و نوشته شده بود.
شاید پلیدترین پیمان بسته شده میان جادوگر و شیطان، پیمانی باشد که میان «أوربان گراندیه» و شیطان بسته شد، پیمانی که موجب صدور حکم اعدام او در ۱۸ آگوست ۱٩۳۴ شد و این حکم به صورت علنی در بازار «لودون» به اجرا درآمد. رونوشت این پیمان نامه هنوز در کتابخانهی عمومی پاریس نگهداری میشود. تصویر پیمان منعقد شده میان شیطان و «دانیال سالتنوس» همان استاد زبان عبری که خود را به شیطان فروخت و فوراً مُرد نیز در کتابخانه «أبسالا» موجود است.
از جمله پیمانهای شگفت انگیزی که میگویند مهر شیطان بزرگ بر آن زده شده پیمانی است که در بایگانی گریگستی (Girfite) نگهداری میشود و یکی از کشیشیان با ابلیس آن را منعقد کرده است. زبانی که این پیمان را با آن نوشتهاند بسیار پیچیده است و تاکنون هیچ استاد زبانشناسی نتوانسته آن را ترجمه و حتی یکی از کلمات متن آن را بفهمد.
این پیمان عبارت بود از سطرهایی عمودی و مایل و جز نام کشیش امضا کننده آن، چیزی از آن فهمیده نشده است.
آنچه گفتیم مشتی است از خروار، اما برای توضیح حقیقت جادو و جادوگران کافی است. مؤمن کسی است که به ربوبیت خدای یگانه ایمان داشته باشد و دین او را راه و روش مستقیم و درست بداند، و جادوگر کسی است که به بندگی شیطان راضی شده و به جای خداوند یکتا، او را ربّ خویش برگزیند و تمام امکانات و نیروی خود را زیر فرمان شیطان قرار داده است. به همین خاطر خداوند در مورد جادوگران میفرماید: آنان کتاب خدا را پشت سر انداخته و از آنچه که شیاطین بر ملک سلیمان میخوانند پیروی کردهاند یا او به ما میگوید که آنان سحر را به بهای فروختن جان خویش به شیطان خریداری نموده و در مقابل آن جان و مال خود را به او دادهاند:
﴿وَلَبِئۡسَ مَا شَرَوۡاْ بِهِۦٓ أَنفُسَهُمۡۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ١٠٢﴾[البقرة: ۱۰۲].
«و چه زشت و ناپسند است آنچه خود را بدان فروخته اگر میدانستند».
شاید گفته شود: شما چگونه میپندارید که جادوگران بندگان شیطان هستند در حالی که برخی از آنان نماز میخوانند و قرآن تلاوت میکنند و در برگهای جادویی خود آیات قرآن را مینویسند.
در جواب این شبهه باید گفت که آنان چنین کارهایی را فقط برای ظاهرسازی و فریفتن مردم انجام میدهند و در درون خالی از تقوا و نیکی هستند.
جادوگری که توبه کرده و پشیمان شده بود در مصاحبه با نشریه کویتی (السیاسه) تصریح کرده بود که شیطان آنان را به تظاهر به تقوا در پیشگاه مردم راهنمایی میکرد و از آنان میخواست که بدون بر زبان آوردن آیهها در مقابل مردم نماز بخوانند، در این حالت جادوگر حرکات را انجام میدهد و در صورت لزوم برخی از آیات قرآن را هم میخواند. شیطان است که جادوگر را به پرهیز از گناه و معصیت در پیشگاه مردم رهنمون میشود تا مردم بگویند فلانی شیخ و بزرگ و ولی است، اما چون (جادوگر) با خود خلوت نمود و یا با دوستان خود همراه شد، هرآنچه که دوست دارد میتواند انجام دهد. [۱٩۰]
[۱۸۳] محمد محمد جعفر این شرایط را به تفصیل آورده است، به کتاب او در مورد سحر مراجعه شود: ص(۴٧) [۱۸۴] المقدمه (٩۲۶) [۱۸۵] إیضاح الدلالة، نگا: مجموعه الرسائل المنیریه (۲/۱۲۱) [۱۸۶] ایضاح الدلالة، مجموعه الرسائل المنیریه (۲/۱۰۲) [۱۸٧] غرائب و عجائب جن (۳٩) [۱۸۸] مجموع فتاوی شیخ الاسلام (۱۱/۲۱۵) [۱۸٩] مجموع فتاوی شیخ الاسلام (۱۱/۲۱۶) [۱٩۰] نشریه کویتی السیاسه: (٧/۶/۱٩۸٧)