مبحث چهارم: فال
فال کلمهی نیکویی است که انسان آن را میشنود و خوشحال میشود.
ابن اثیر میگوید: «فال، در اصل با همزه است و گاهی تلیین میشود و آن چنین است که مثلاً شخص بیمار از دیگری بشنود که میگوید: ای سالم، یا طالب علم، و از دیگری می شنود که میگویند: ای یابنده؛ و چنان به خیالش آید که از بیماری نجات مییابد و گمشدهاش را پیدا میکند. از این رو منتظر درستی این مژده میماند، و بدان خودش را شاد میکند، زیرا با گوینده سازگار است.
از این ریشهی فال میتوان گفت: «تفاءلتُ» یعنی به فال نیک گرفتم. [۳۵۸]
پیامبر این گونه برخوردها را میپسندید. در حدیثی که بخاری و مسلم از انس بن مالک نقل میکنند، آمده است که پیامبر خدا صفرمود: «لَا عَدْوَى وَلَا طِيَرَةَ وَيُعْجِبُنِي الْفَأْلُ قَالُوا وَمَا الْفَأْلُ؟ قَالَ كَلِمَةٌ طَيِّبَةٌ»انتقال بیماری (واگیر بودن آن) و فال بد درست نیست، اما از فال خوشم میآید، پرسیدند: فال چیست؟ گفت: یک کلمهی زیبا و خوب.
بخاری نیز مثل این مطلب را ذکر کرده است و میگوید: «وَيُعْجِبُنِى الْفَأْلُ الصَّالِحُ الْكَلِمَةُ الْحَسَنَةُ»فال را میپسندم: کلمهی زیبایی است) همچنین مسلم مانند این حدیث نقل کرده و میگوید: «وَيُعْجِبُنِى الْفَأْلُ: الْكَلِمَةُ الْحَسَنَةُ، كَلِمَةٌ طَيِّبَةٌ»فال را دوست دارم، سخن زیبا سخن پاک است) [۳۵٩].
انس سمی گوید: پیامبر خدا صدوست داشت وقتی برای کاری بیرون میرفت بشنود که میگویند: ای راشد (راهنما)، ای نجیح (پیروز). ترمذی گفته: که این حدیث حسن، غریب و صحیح است. [۳۶۰]
چه بسا کسی بپرسد تفاوت فأل و فال بد چیست؟ و راز پسندیده بودن اولی و ناروا بودن دومی چیست؟ ابن اثیر به چنین سؤالهایی پاسخ داده است، آنجا که میگوید: «فال در مواردی است که در واقع شدن آن خیر باشد، و ظاهرش خوب و باعث شادمانی باشد، اما فال بد تنها در امور بد است. پیامبر فال را پسندیده است، زیرا هرگاه مردم از خداوند امید فایدهای داشته باشند سلامتاند و اگر به آنچه امید داشتند، دست نیابند، در عوض در امیدواری به خداوند و درخواست از او درست عمل کردهاند، علاوه بر این که امیدواری آنها بهترین دستاویز رسیدن به اهداف است. برای درک این موضوع کافی است دقت کنیم که انسان با قطع امید از خداوند، دچار بدی و بدی میشود.
اما فال بد بدگمانی و قطع امید و انتظار مصیبت و ناامیدی از برکت را در پی دارد، که این حالت نزد خردمندان نکوهیده، و از جانب شرع نهی شده است. [۳۶۱]
[۳۵۸] جامع الاصول، (٧/۶۳۸) [۳۵٩] جامع الاصول، (٧/۶۳۱) [۳۶۰] سنن ترمذی، (۴/۱۶۱) شمارهی حدیث (۱۶۱۶) [۳۶۱] جامع الاصول، (٧/۶۳۱)