حکایات صحابه یا حماسه سازان تاریخ

فهرست کتاب

دفاع حضرت زینبلاز حضرت عایشهلدر واقعه افک

دفاع حضرت زینبلاز حضرت عایشهلدر واقعه افک

ام المؤمنین حضرت زینب بنت جحشلاز نظر خویشاوندی دختر عمه حضرت رسول جاست، در روزهای آغازین دعوت اسلامی مشرف به اسلام شد. نخست با حضرت زیدس، غلام آزادشده رسول الله جازدواج کرد، زیدسپسرخوانده رسول الله جبود و به همین خاطر به او زید بن محمد جمی‌گفتند. زندگی خانوادگی حضرت زید و حضرت زینببادامه پیدا نکرد و زیدساو را طلاق داد. در دوران جاهلیت رسم بر این بود :که مردم نکاح را با همسر پسرخوانده مانند همسر پسر حقیقی حرام می‌دانستند. رسول اکرم جبه دلیل این که این رسم جاهلی را از بین برده باشند، به حضرت زینبلبعد از این که زیدساو را طلاق داده بود، پیغام نکاح فرستادند. حضرت زینبلدر جواب گفت: با پروردگارم مشورت می‌کنم. پس وضو گرفت و شروع به نماز و استخاره کرد. در اثر استخاره، الله تعالی ازدواج حضرت زینبلرا با رسول الله جفراهم ساختند و صیغه نکاح به وسیله ذات اقدس باری تعالی اجرا گردید. در قرآن در این باره چنین آمده است: ﴿فَلَمَّا قَضَىٰ زَيۡدٞ مِّنۡهَا وَطَرٗا زَوَّجۡنَٰكَهَا لِكَيۡ لَا يَكُونَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ حَرَجٞ فِيٓ أَزۡوَٰجِ أَدۡعِيَآئِهِمۡ إِذَا قَضَوۡاْ مِنۡهُنَّ وَطَرٗاۚ وَكَانَ أَمۡرُ ٱللَّهِ مَفۡعُولٗا ٣٧[الأحزاب: ۳۷].

«بعد از آن که زید نیازش را از وی تأمین کرد، او را (زینب) به ازدواج تو درآوردیم تا مؤمنان در باره ازدواج با همسران پسران‌خوانده خود (بعد از طلاق آنان) احساس ضیق و تنگی نکنند».

وقتی خبر خوش نکاح، بعد از نزول این آیه به حضرت زینب لداده شد، زیورآلاتی را که در آن لحظه بر تن داشت، به کسی که این خبر خوش را به او ابلاغ کرده بود، هدیه کرد و به سجده افتاد و روزه دو ماه را نیز بر خود نذر کرد. حضرت زینبلاحساس فخر و مباهات می‌کرد از این که نکاح سایر ازواج پیامبر جبه وسیله اولیا و خویشاوندان انجام گرفت و نکاح او در آسمان‌ها به وسیله خداوند و فرشتگان او، صورت گرفت و در قرآن مطرح شد. به همین خاطر حضرت زینبلبا حضرت عایشهلکه محبوب‌ترین همسر رسول الله جبود، ادعای برابری نیز می‌کرد. با این همه خصوصیاتی که داشت و با وجود رقابتی که میان او و حضرت عایشهلبود، ولی وقتی رسول الله جدر جریان افک در باره حضرت عایشهلاز او پرسید، هم‌چنانکه از دیگران نیز تحقیق به عمل آورده بود، در جواب گفت: از عایشه جز خیر و خوبی و نیکی چیزی دیگر مشاهده نکردم.

آری، این بود دین و دیانت راستین و گرنه زمینه برای بدنام‌کردن هوو از هرزمان دیگر بیشتر فراهم بود. علی‌الخصوص هوویی که شوهر او را بیش از دیگر همسران می‌خواست و با وی بیشتر محبت می‌کرد، ولی مشاهده کردیم و مطلع شدیم که حضرت زینبلبا چه حدت و شدتی از هوویش حضرت عایشهلدفاع می‌کرد و او را مورد ستایش قرار می‌داد.

حضرت زینب لبسیار عبادت‌گذار بود، همواره روزه می‌گرفت و به عبادت نفلی می‌پرداخت. با انجام کارهای دستی درآمد خوبی به دست می‌آورد و همه را صدقه می‌کرد. همسران رسول الله جموقع وفات رسول الله جسؤال کردند: یا رسول الله! بعد از شما کدام یکی از ما زودتر به دیدار شما خواهد آمد؟ رسول الله جفرمودند: او که دست‌هایش درازتر است. همسران رسول الله جبلافاصله شروع به اندازه‌گیری دست‌های خود کردند. بعداً معلوم شد که منظور پیامبر جاز درازی دست‌ها کثرت سخاوت بوده است. طبق پیشگویی رسول اللهج، حضرت زینبلقبل از سایر همسران رسول الله جوفات کردند. حضرت عمرسوقتی می‌خواست، از بیت المال به ازواج مطهرات حقوق و مستمری بدهد مبلغ دوازده هزار درهم سهم حضرت زینبلبود. وقتی این مبلغ به ایشان داده شد فکر می‌کرد این مبلغ به طور مشترک متعلق به تمام همسران رسول الله جاست. گفت: برای تقسیم‌کردن دیگران شایسته هستند. قاصد گفت: این مبلغ از آن شماست و حقوق تمام سال است. با تعجب و شگفتی فرمود: سبحان الله! و بلافاصله نقاب بر چهره انداخت تا آن دراهم را نبیند. سپس فرمود: آن‌ها را در گوشه خانه بگذارید و چادری روی آن‌ها بیندازید. برزه که راوی این داستان است می‌گوید: به من امر کرد تا آن‌ها را به فقرا، مساکین و خویشاوندان بدهم، مقدار اندکی که زیر چادر مانده بود تقاضا کردم که آن‌ها را به من بدهند و ایشان آن‌ها را به من داد. و پس از شمردن معلوم شد که ۸۴ درهم بود، بعد حضرت زینبلدست‌ها را بلند کرد و دعا فرمود: پروردگارا! این مال را سال آینده به من مده، زیرا مال، همواره باعث فتنه است. سال بعد، قبل از این که حقوق سالیانه‌اش پرداخت گردد، رحلت کرد.

حضرت عمر سوقتی مطلع شد که ایشان دوازده هزار درهم را صدقه کرد، مبلغ یک هزار درهم دیگر برای ایشان فرستاد تا برای مصارف شخصی، آن‌ها را هزینه کند. این یک هزار درهم نیز در همان لحظه که به دستش رسیده بود، همه را صدقه کرد. با وجود کثرت فتوحات و فراوانی مال و ثروت، موقع وفات، جز خانه معمولی که در آن زندگی می‌کرد، هیچ چیز دیگری را در ترکه نگذاشت. به دلیل کثرت خیرات و صدقه به مأوی المساکین و ام المساکین یعنی جای پناه انسان‌های مستمند و بی‌نوا شهرت پیدا کرد [۱۱۱].

یکی از زنان حکایت می‌کند: نزد حضرت زینبلبودیم و داشتیم پارچه‌ها را رنگ می‌کردیم، رسول الله جوارد منزل شدند وقتی ما را دیدند که مشغول رنگ لباس‌ها هستیم بلافاصله برگشتند. حضرت زینب لگمان برد که رسول اکرم جممکن است به خاطر رنگ‌کردن لباس‌ها ناراحت شده و از آمدن به خانه خودداری کرده‌اند، بلافاصله تمام لباس‌های رنگ‌شده را آب کشیدند. سپس وقتی رسول الله جبه خانه تشریف آوردند و آن صحنه رنگ‌کردن لباس‌ها را مشاهده نکردند وارد خانه شدند [۱۱۲].

محبتی که زنان نسبت به مال و اموال دارند، بر همگان روشن است. همچنین خانم‌ها به رنگ و پارچه‌های رنگین نیز علاقه وافر دارند. ازواج مطهرات نیز خانم بودند ولی با جمع‌کردن مال به طور کلی ناآشنا بودند و با کمترین احساس ناراحتی از جانب رسول الله جتمام لباس‌های رنگ‌شده را آب کشیدند تا رنگ از بین برود و موجبات خشنودی رسول الله جفراهم گردد.

[۱۱۱] طبقات. [۱۱۲] ابوداود.