حکایات صحابه یا حماسه سازان تاریخ

فهرست کتاب

تبلیغ حضرت مصعب ابن عمیرس

تبلیغ حضرت مصعب ابن عمیرس

گوشه‌ای از زندگی حضرت مصعب ابن عمیر سدر بخش هفتم بیان شد. برای نخستین بار حضرت رسولج، مصعب ابن عمیرسرا جهت تعلیم و یاد دادن احکام و مسائل دین به آن عده از مردم مدینه که در نزدیکی منا در یک شعب و عقبه مسلمانان شده بودند، اعزام داشتند. حضرت مصعب ابن عمیرسدر مدینه منوره همواره مشغول تعلیم و آموزش احکام دین بود. به مردم قرآن می‌آموخت و احکام دین یاد می‌داد، او نزد «اسعد ابن زرارهس» منزل گرفته بود و به (مقری) یعنی مدرس شهرت یافت. حضرت سعد بن معاذ و اسید بن حضیر از جمله سرداران و معتمدین بودند. وجود حضرت مصعب بن عمیر سبرای این دو قابل تحمل نبود، روزی سعد به اسید گفت: برو به اسعد بگو: طبق اطلاعات ما، تو یک شخص اجنبی را با خود آورده‌ای و او دارد مردم مستضعف ما را مورد سوء استفاده قرار می‌دهد و در صدد فریب‌دادن آن‌هاست. اسیدسنزد اسعدسرفت و با خشونت و تندی با وی سخن گفت، اسعد به اسیدرید و اگر مورد پسندتان نبود نپذیرید، آنگاه مانعی ندارد که جلو او را بگیرید. اسید گفت: آنچه که می‌گویی عین عدالت و انصاف است. گوش فرا داد و حضرت مصعبسشروع به تلاوت آیات نموده و محاسن و خوبی‌های اسلام را بیان کرد، اسیدسگفت: به به! چه سخنان خوب و مطالب زیبایی هستند، و پرسید: اگر کسی خواسته باشد دین شما را بپذیرد، ترتیب کارش چیست؟ آنان گفتند: اول غسل کند، لباس پاک بر تن کند و کلمه شهادت را بخواند. اسیدسهمه این کارها را انجام داد و به آغوش اسلام درآمد و سپس نزد سعدسرفت و او را نیز همراه خود آورد. با حضرت سعدسنیز همین گفتگو صورت گر فت، سعد بن معاذسنیز مسلمان شد و بلافاصله نزد طایفه خود، بنی اشهل رفت و سؤال کرد: من از دیدگاه شما چگونه انسانی هستم؟ آنان گفتند: شما بهترین ما هستید. سعدسگفت: من با زنان و مردان شما حرف نمی‌زنم و سخن نمی‌گویم تا زمانی که همه شما مسلمان نشوید و به حضرت محمد جایمان نیاورید. با شنیدن این سخن تمام مردان و زنان قبیله اشهل مسلمان شدند و حضرت مصعب بن عمیر سبه تعلیم آنان پرداخت.

هرکدام از صحابه کرام که مسلمان می‌شد خود را مبلغ دین می‌پنداشت و به تبلیغ می‌پرداخت و هرچه که یاد می‌گرفت تبلیغ آن را به دیگران وظیفه اصلی خود می‌دانست و هیچ شغلی دیگر، او را از تبلیغ منع نمی‌کرد.