حکایات صحابه یا حماسه سازان تاریخ

فهرست کتاب

سفر برای به دست‌آوردن یک حدیث

سفر برای به دست‌آوردن یک حدیث

کثیر بن قیس/می‌گوید: در مسجد دمشق نزد حضرت ابوالدرداءسنشسته بودم. شخصی به محضر ایشان آمد و گفت: فقط به آموختن یک حدیث از مدینه منوره می‌آیم. شنیده‌ام که شما آن را از رسول اکرم جشنیده‌ای. ابو الدرداء سگفت: دیگر کارو تجارتی نداشته‌ای؟ آن مرد گفت: خیر، ابوالدرداءسبرای بار دوم سؤال کرد هیچگونه مقصد دیگری نداشته‌ای؟

آن مرد گفت: خیر، فقط برای شنیدن صحیح همین حدیث آمده‌ام. ابوالدرداءسگفت: از رسول اللهجشنیدم که می‌فرمودند: «هرکس برای حصول علم راهی را بپیماید خداوند راه بهشت را برای او آسان می‌کند، و فرشتگان بال‌های خود را به خاطر خشنودی طالبان علم بر سر راه آن‌ها فرش می‌کنند و موجودات زمین و آسمان برای طالب علم دعای خیر و مغفرت می‌کنند، حتی ماهی‌ها در دریا نیز برای طلاب علوم دینی دعای مغفرت می‌کنند و فضیلت عالم بر عابد همچون فضیلت ماه است در برابر ستاره‌ها و علما وارثان پیامبران هستند. پیامبران کسی را وارث مال و دنیا قرار ندادند، بلکه وارث علم قرار دادند. هرکس به ثروت علم دست یابد، سرمایه بس بزرگی را به دست آورده است» [۸۵].

حضرت ابوالدرداء ساز فقهای صحابه است و به او «حکیم الامت» می‌گفتند: او می‌گوید: در زمان نبوت، مشغول تجارت بودم، بعد از مسلمان‌شدن می‌خواستم عبادت و تجارت را باهم انجام دهم، اما چنین کاری عملی نبود. ناگزیر تجارت را رها کردم، ولی اکنون حتی مایل نیستم که دکانم در مقابل مسجد باشد تا یک نماز هم قضا نشود و مایل نیستم روزی چهل دینار درآمد داشته باشم تا آن را صدقه کنم. منظورش این بود که چنان به عبادت دل بستم که تجارت را اصلاً نمی‌خواهم هرچند که مانع عبادت هم نباشد؛ یکی پرسید: چرا از چنین تجارتی که مانع عبادت نیست بیزار هستی؟ فرمودند: حداقل این که صاحب این تجارت محاسبه خواهد شد. ابوالدرداءسچنین گفت: من مرگ را دوست دارم، عشق ملاقات و دیدار با الله در من موج می‌زند. به خاطر تواضع فقر را دوست دارم، زیرا فقر، فروتنی به بار می‌آورد و به خاطر از بین رفتن گناهان بیماری را دوست دارم، زیرا بیماری، گناهان را از بین خواهد برد [۸۶].

در داستان فوق به خاطر فراگیری یک حدیث، سفری چنان طولانی صورت می‌گیرد. زحمت و مشقت سفر برای به دست‌آوردن میراث پیامبر جبرای این بزرگان، هرگز سنگینی نمی‌کرد. سفرهای بسیار طولانی و طاقت‌فرسا به منظور فراگرفتن حدیث برای آنان فوق العاده آسان و گوارا بود.

شبی محدث بلندپایه‌ای که در کوفه زندگی می‌کرد، برای یکی از شاگردانش حدیثی را بیان کرد و گفت: این حدیث به رایگان در خانه به تو گفته شد و گرنه برای مطلبی بسیار کمتر از آنچه که در این حدیث گفته شده است، مردم تا مدینۀ منوره سفر می‌کردند. عاشقان و دلباختگان علم برای حصول علم مسافرت‌های بسیار طولانی و طاقت‌فرسا انجام دادند.

حضرت سعید بن المسیب/که از بزرگان تابعین است، می‌گوید: برای یادگرفتن یک حدیث چندین شب و روز را پیاده راه رفتم. امام بخاری/در ماه شوال سال ۱۹۴ هجری متولد و در سال ۲۰۵ هجری، در سن ۱۱ سالگی خواندن حدیث را آغاز کرد. او تمام کتاب‌های عبدالله بن مبارک/را در کودکی از بر کرده بود، بعد از فراگرفتن کلیه احادیثی را که در شهر او ممکن بود، در سال ۲۱۶ به دیگر کشورها و بلاد اسلامی مسافرت کرد. پدرش را از دست داده و یتیم بود و مادرش در سفر همراه او بود. به شرهای بلخ، بغداد، مکه مکرمه، بصره، کوفه، شام، عسقلان، حمص و دمشق سفر کرد و هرجا که گنجینه‌ای از حدیث بود آن را فرا گرفت.‌ هنوز تار مویی از محاسنش بیرون نیامده بود که به رتبه «شیخ الحدیث» نایل آمد. می‌گوید: در سن ۱۸ سالگی قضاوت‌های صحابه و تابعین را به صورت کتاب درآوردم. حاشد/و یکی از دوستان او می‌گوید: امام بخاری/همراه ما نزد استاد می‌رفت، ما می‌نوشتیم و امام بخاری/بدون این که چیزی بنویسد، برمی‌گشت. بعد از مدتی به او گفتم: چرا عمر خود را به هدر می‌دهی؟ او خاموش بود و جوابی نداد. وقتی اصرار کردم، گفت: شما مرا ناراحت کردید. هرچه نوشته‌ اید بیاورید، ببینم چه نوشته‌ اید. مجموعه احادیث خود را که بالغ بر ۱۵ هزار بود درآوردیم. او همۀ احادیث را با متن و سند آن‌ها از حفظ کرده بود و آن‌ها را برای ما تلاوت کرد. ما از تیزهوشی و ذکاوت امام بخاری/شگفت‌زده شدیم.

[۸۵] ابن ماجه. [۸۶] تذکره.