حکایات صحابه یا حماسه سازان تاریخ

فهرست کتاب

عتاب حضرت ابوذرسبه خادمش

عتاب حضرت ابوذرسبه خادمش

حضرت ابوذر غفاری سیکی از بزرگان صحابه هستند. داستان اسلام‌آوردن او در بخش اول بیان شد، حضرت ابوذر غفاری سبه زهد و بی‌توجهی به مادیات بسیار تأکید داشت. ایشان نه خود مال و متاعی داشت و نه مایل بود که دیگران مال و ثروت داشته باشند. همواره با ثروتمندان دعوا می‌کرد و به همین خاطر بنابر دستور حضرت عثمان سدر «ربذه» که آبادی کوچکی در بیابان بود زندگی می‌کرد.

حضرت ابوذرسچند شتر و چوپانی ضعیف و ناتوان داشت که شترها را به چرا می‌برد و به وسیله همین شترها امرار معاش می‌کرد. شخصی از بنوسلیم به محضر او آمد و گفت: دوست دارم در خدمت شما باشم و از شما کسب فیض کنم و چوپان تو را نیز کمک خواهم کرد. حضرت ابوذر سفرمود: دوست من کسی است که از من اطاعت کند. اگر شما آماده اطاعت هستی مانع ندارد و می‌توانید نزد من بمانید و گرنه هیچ نیازی برای ماندن در این‌جا نمی‌بینم. آن مرد سُلیمی گفت: شما می‌خواهید در چه چیز از شما اطاعت شود؟ حضرت ابوذرسگفت: هرگاه دستور انفاق بدهم از بهترین مال من باید انفاق شود. مرد سُلیمی گفت: قبول دارم و بعد در خدمت حضرت ابوذر سماند.

روزی به حضرت ابوذرسگفته شد: که عده‌ای از فقرا و مساکین در نزدیکی فلان آب بدون هیچگونه زاد و توشه‌ای زندگی می‌کنند.

مرد سلیمی می‌گوید: حضرت ابوذر به من گفت: تا یک شتر برای آنان بیاورم. من تصمیم گرفتم یکی از بهترین شترها را که هم چاق و فربه بود و هم در سواری مطیع و راهوار بود، ببرم. همانگونه که با وی وعده کرده بودم، اما با خود می‌اندیشیدم که منظور اطعام فقراء و مساکین است و این شتر، شتر بسیار مفیدی است. خود حضرت و فامیل‌هایش به این نیاز دارند، لذا شتر دیگری که یک درجه از این کمتر ببرم، شاید مناسب‌تر باشد. وقتی شتر مورد نظرم را برداشتم به محضر حضرت ابوذرسرسیدم، فرمود: مرتکب خیانت شده‌ای. من جریان را درک کردم، بلافاصله برگشتم و همان شتر اول را بردم. وقتی به محضر ابوذر سرسیدم خطاب به حاضران فرمود: کدام دو نفر از شما حاضر است کاری را برای خداوند انجام دهد؟ بلافاصله دو نفر از حاضرین بلند شدند و اظهار آمادگی کردند. ایشان فرمود: شتر را ذبح کنید و گوشت آن را میان خانه‌هایی که در نزدیکی آب هستند توزیع کنید و یک سهم برای ابوذر نیز بدهید و فرمود که سهم من نباید بیش از سهم دیگران باشد.

طبق دستور حضرت ابوذرسعمل شد. مرد سلیمی می‌گوید: بعد از تقسیم گوشت، حضرت ابوذر مرا نزد خود طلبید و پرسید: آیا وصیت مرا در مورد انفاق بهترین مال، به فراموشی سپردی یا قصد و عمدی در کار بوده است؟ اگر فراموش کردی، عذر تو موجه است. عرض کردم: خیر، فراموش نکرده بودم و نخست همان بهترین شتر را پیدا کردم ولی بعداً فکر کردم که آن شتر، شتر بسیار مفیدی است و شما بیشتر به چنین شتری نیاز پیدا می‌کنید. به همین خاطر آن را گذاشتم و به جای آن، دیگری را انتخاب کردم. حضرت ابوذرسفرمود: فقط به خاطر نیاز و ضرورت من بهترین شتر را گذاشته بودی؟ بیا لحظه‌های ضرورت و نیازم را برای تو بگویم. نیاز و ضرورت من زمانی است که در قبر تنها گذاشته شوم، آن لحظۀ ضرورت و نیاز من خواهد بود. سه نفر در مال شما شریک و سهیم هستند، یکی تقدیر و قضای الهی که در بردن مال پس و پیش نکرده هر مال خوب و خراب را می‌رباید. دوم وارث است که همواره در انتظار است که شما بمیرید و او وارث مال شما شود و شریک سوم خود شما هستید. اگر می‌توانید و در توان شما هست سعی کنید از میان شرکا سهم کمتری نداشته باشید. خداوند می‌فرماید: ﴿لَن تَنَالُواْ ٱلۡبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَۚ[آل عمران: ۹۲]. «هرگز به نیکی دست نمی‌یابید مگر آنکه از آنچه دوست دارید، انفاق کنید». لذا مالی که برای من بسیار محبوب و پسندیده است می‌خواهم قبل از خود، آن را فرستاده باشم تا برایم ذخیره شود [۶۱].

معنی و مطلب این جمله که فرمود: از میان شرکا سهم کمتری نداشته باشید، این است که تا می‌توانید به وسیله مال و ثروت دنیا، ثواب آخرت را برای خود جمع کنید. چنان نباشد که تقدیر غلبه کند و مال و ثروت را از شما بستاند یا این که بمیرید و آن مال به دست دیگران بیفتد، بدون این که شما نفعی برده باشید؛ زیرا بعد از مردن کسی در فکر شما نخواهد بود. زن و فرزندان تا چند روز گریه و سپس سکوت خواهند کرد. کمتر چنین می‌شود که کسی برای اموات از راه صدقه و خیرات، کسب ثواب کند. در روایتی آمده است: رسول اکرم جفرمودند: انسان همیشه در فکر مال است و می‌گوید: «مال من، مال من» حال آنکه مال او همان است که در راه الله هزینه کرده یا برای خودش صرف کرده است، و آنچه جمع می‌کند نصیب دیگران خواهد شد.

در روایتی دیگر آمده است: رسول اکرم جفرمودند: کدام یک از شما مال وارثش را بیش از مال خود دوست دارد؟ صحابه عرض کردند: یا رسول الله! چه کسی مال دیگران را از مال خودش بیشتر دوست دارد؟ چنین هرگز نمی‌شود. رسول اکرم جفرمودند: بدانید، مال شما همان است که قبل از خود آن را فرستاده باشید و آنچه که باقی می‌ماند از آن شما نیست، بلکه از آن وارثان است.

[۶۱] در منثور.