حضرت ابوهریرهسدر حال گرسنگی
یک بار حضرت ابوهریرهسبا تکه پارچۀ کتانی بینی خود را پاک کرد و اظهار داشت: «ابوهریره امروز با پارچه کتانی بینی پاک میکند، حال آن که آن زمان را نیز به یاد دارد که بین منبر و حجرۀ رسول اکرم جبیهوش افتاده بود و مردم به گمان این که دیوانهای است پاهای خود را بر گردنش قرار میدادند و میفشردند. در حالی که دیوانه نبود، بلکه از شدت گرسنگی بیهوش افتاده بود و مردم فکر میکردند شاید به بیماری جنون مبتلا شده است». میگویند در آن زمان، یکی از انواع درمان برای بیماری جنون، همین بود که پاهای خود را بر گردن مجنون میگذاشتند و میفشردند.
حضرت ابوهریرهس، فردی صابر و قانع بود و چندین روز را در گرسنگی و فاقه به سر میبرد، بعد از وفات رسول اکرم جدامنه فتوحات اسلامی گسترش یافت و اوضاع و احوال مردم خوب شد و مسلمانان در آسایش قرار گرفتند. با وجود این، وی عابد بزرگی بود و کیسهای داشت که پر از هستۀ خرما بود و به وسیلۀ آنها ذکر خدا را میگفت. وقتی آن کیسه خالی میشد کنیز او دوباره آن را پر میکرد و میآورد. یکی دیگر از کارهای جالب او این بود که با همسر و خادمش سه نفری شب را به سه قسمت تقسیم کرده بودند و در هر قسمتی از شب یکی از آنها همواره مشغول عبادت بود [۳۱].
از پدر بزرگوار خود شنیدم که معمول جد من نیز همین گونه بوده است، بدین معنا که ساعت یک شب پدرم مطالعه میکرده، از آن ساعت به بعد پدر بزرگم برای نماز تهجد بیدار میشد و پدرم را توصیه میکرده تا بخوابد، و حدود یک ساعت قبل از فجر مادر بزرگم را برای تهجد بیدار میکرده و خودش به عنوان پیروی از سنت، مشغول استراحت میشده.
اللهم ارزقنی اتباعهم
[۳۱] تذکرۀ الحفاظ.